همه چیز از دقت در آیه و ذالنون شروع میشود. تز من اینست ذالنون یعنی صاحب مقام عصمت... چرا؟ چون گفتیم چهارده میزان اصلی در پرستش خداوند وجود دارد و چهارده ولایت را داشتن یعنی رسیدن به عصمت در پرستش خداوند... پس ذالنون یعنی کسی که چهارده ولایت در او ظاهر است... چرا؟ چون آیه ذالنون چهارده ن دارد. چهارده صاحب نور ولایت نیز چهارده ن هستند و هرکدام صاحب مقام ولایتی که در صورت کمال عصمت در آن مرتبه ولایت میدهد. نه تنها عصمت دارند بلکه ن از آنها ساطع میشود و ن یعنی نور ولایت.
البته شاید ن مخفی هم خوانده شود ولی چون زیاد به ادبیات عرب آشنا نیستم با کمی تردید میگویم. در آیه ذالنون یک ن مخفی در مغاضبا میباشد و آن نون برای صاحب اصلی عصمت است و او الله است. چون ن مخفی است و شناخت ن از ابتدا با شناخت ن آشکار صورت میگیرد و برای اینکه نشان دهد این دو با هم فرق دارند یکی مخفی و بقیه آشکارند. جالب اینکه نون مخفی در خشم آمده یعنی آنکه به حق خشمگین شد الله بود و آنکه به ناحق خشمگین شد ذالنون بود.
دو ولایت تا کنون برای من کشف شده اند. ولایت یک یعنی حقیقت جویی و ولایت صفر یعنی دقت...
دو ولایت دیگر نیز در شرف کشف هستند و آن ولایت یک صفر که ولایت بک اندی یا ولایت غیبی است. ولایت دیگر ولایت فرانت اندی یا ولایت آشکار است. همانطور که شاهدید ولایت غیبی ولایت حسن است که نهایت ولایت حسین که در کربلا به اوج رسید را پشتیبانی کرد پس ولایت آشکار ولایت حسین است. البته چون من نمیدانم غیب و آشکار دقیقا چیست این دو ولایت در شرف کشف هستند.
آیه بندی جدید قرآن به روش ن کار ساده ولی احتمالا برای کل آن چالش انگیز است که در این پست به آن میپردازیم.
ق و ص و ن سه حرف در قرآن هستند که کد گشایی آنان ساده است زیرا یکی هستند. ن از همه راحت تر بود و بعد از ن قسم به مخلوق خورده شد، مخلوقی که با آن قرآن را پیدا میکنیم و ق و ص قسم به نامخلوق و قرآن ...
سوره ناس
جالب است در این سوره شش ناس است که خناس در میان آنها خود را قایم کرده و یک ناس که ناس خناس است رجس و پلیدی دارد. پنج ناس پاک هستند که شاید نشانه پنج تن و نزول یطهرکم تطهیرا است. سه ناس ابتدایی کاملا پاک و کنار پروردگارند و دو ناس بعدی در میان مخلوقات...
چهار ن قبل از آیه رجس خناس آمده اند و چهار ن بعد از آیه رجس خناس و این سوره ده ن دارد. پیشتر گفتیم فاطمه یکی از جایگشت های یکجایی بینهایت مطلق و یک یا صفر یا هردو هست... به این دسته جایگشت دسته ولایت سری میگویم و شاید میان این سوره و دسته ولایت سری رابطه ای باشد.
وقتی میبینید چهار ن در دو کفه رجس را احاطه کردند میفهمید که دوری از رجس بواسطه میزان انجام پذیر است و طبق ده نون بودن سوره میفهمیم ولایت سری پاسخ دوری از رجس برای جن و انس میباشد.
سوره ناس در مقیاس آیه بندی ن میتواند یک آیه باشد پس سوره ناس یک آیه ده نونی است.
تا اینجا کافیست... البته لازم به ذکر است ن مخفی در این سوره نیست. همچنین سوره تک قافی و تک صادی است و جالب است نفس از صدر می آید و قول هم که هم نشاء و همراستایی با صدر دارد و در این نشانه ایست که میتواند قاف و صاد را کد گشایی کند. خداوند در کد گشایی آشکار بعد از قاف و صاد به قرآن قسم میخورد. در قاف به مجد قرآن و در صاد به حکمت آن... ق و ص در این سوره متصل به قوای منطقی در انسان هستند.
سوره فلق
سوره شش نونی آشکار است و یا دو چهار نونی کلی، یا هشت نونی کی... و گشودن کد در این سوره سخت است الا اینکه شش قافی نیز هست و شاید رسیدن عدد قاف و ن نشان از رسیدن قرآن و اوصیا به همدیگر باشد. الله اعلم گشودن کد در این سوره گفتم ساده نیست... ما در این سوره از چهار شر فراری هستیم... یک نون نزد رحمن است و ولایت رحمنی ولایت حسنی است و یک ن نزد جبهه شر است (شاید گرفتاری ولایت حسینی با اشرار است الله اعلم) و چهار نون در حال نزاع با شر هستند...
کافیست... لازم به ذکر است دو نون مخفی در این سوره داریم، یکی روی ق است که احتمالا منظور محمد ص است و دیگری روی دال است که احتمالا فاطمه است زیرا فاطمه بضعه الرسول است و هر دو نون مخفی از یک جنس میباشند.
سوره توحید
سوره توحید دو نون آشکار دارد و سه نون مخفی پس حتما پنج نونی کلی است... در گشودن کد نون ها یک نون متعلق به الرحمن است و ن دیگر متعلق به کلمه اصرار بر محال بودن است. شاید میگوید با اینکه نون صاحبان نور ولایت به نور الرحمن نمیرسد ولی رسیدن به توحید بدون نور پنج تن محال است زیرا توحید اساسش بر نور پنج تن است. البته این صرفا حدس است... مثلا ن های آشکار شاید ولایت حسنی و ولایت حسینی باشند. خداوند در آیه ای گفته به انسان امانت دادیم و طبق تز من امام حسین امانت را ادا کرد و کار محالی کرد و آن کار ادای حق توحید در وادی انسانیت بود. نون های مخفی نیز ولایت پیامبر و بضعه او که هر دو بر روی احد هستند و یک نون متفاوت از همه در کفوا است که به نظرم اشاره به همین دارد که متذکر شود علی کفو الله نیست و همه را از صفر پرستی بر حذر دارد. خروج از صفرپرستی خروج از کفر است و خروج از کفر سخت ترین کاری است که به اهل بهشت واگذار شده است.خروج از شرک نیز ولایت آشکاریت یا همان ولایت حسین است و کار ساده ایست (خروج از کفر بسیار سخت تر از خروج از شرک است) که برای جهنم نرفتن باید انجام داد.
کافیست... سوره توحید تک قافی و تک صادی است.
سوره مسد
سوره مسد پنج نونی آشکار است و ده نونی کلی ... سوره تک صادی است و صاد در مرکز سوره قرار دارد و به رسیدن دلالت دارد. چیز آشکار دیگری معلوم نیست...
سوره نصر
هفت نونی آشکار است و نه نونی کلی... سوره تک صادی است و صاد در ابتدای سوره قرار دارد و به یاری دلالت دارد. به نظر من به ظهور منجی در روز جمعه اشاره دارد. زیرا منجی موعود نهمین فرزند حسین است و یاری اصلی ای که می آید به وسیله او انجام میشود.
سوره کافرون
ده نونی آشکار است و یازده نونی کلی ... سوره تک قافی است. ن مخفی روی عابدی افتاده است که کافر به صفرپرستی صفرپرستان (علی پرستان احمق یا هوشمند) است. به نظر من علی پرست احمق به دلیل اینکه عظمت علی مخفی است علی پرست احمق است و علی پرست هوشمند (هوشمندی انسان را از کفر نجات نمیدهد) کسی است که جنبه دیدن عظمت علی را نداشته ... در سوره کافرون دو بار یکسان میگوید من آنچه میپرستید نمیپرستم پس حتما منظورش این دو گروه است... یازده عدد معصومینی است که به روش جهل معصومانه کشته شده اند یا خواهد. در این روش معصوم مصلحت میبیند که به جهل توسل کند تا خون شیعه ریخته نشود. تنها یک معصوم است که به دست جز خودش به این روش کشته شد و او محمد پیامبر اسلام است برای همین در عابد ن مخفی است، بقیه ده معصوم دیگر به دست خودشان به این روش کشته میشوند. در روایات داریم حضرت محمد را به زور در حالی که خواب بوده دست و پایش را میگیرند و به او سم میخورانند. البته این ها حدس است الله اعلم...
سوره کوثر
یا نه نونی است یا هشت نونی یا هفت نونی... بستگی دارد نون داخل تشدید شمرده شود یا خیر و من خیلی روی ادبیات عرب آشنا نیستم. ولی حدس میزنم نه نونی باشد زیرا فرزندان نونی آن کسی که سوره در شان اوست نه هستند و تفسیر این سوره نیز اینست که محمد ابتر نیست و نه فرزند بزرگ زاده دارد. سوره تک صادی است و صاد در میانه سوره آمده است و بر نماز گزاردن دلالت دارد. نه رکعت در شب خوانده میشود و شاید رابطه ای باشد. شاید بگوییم فرزندان نونی فاطمه یازده است نه نه... شاید کوثر در شان دو نفر آمده باشد یعنی حسین و فاطمه چون حسین همچون فاطمه با جراحت شهید شده میتوان چنین شهود کرد که حسین نیز کوثر است.
سوره ماعون
سوره دوازده نونی آشکار است و سیزده نونی کلی ... دو صاد دارد. هر دو صاد در رابطه با نماز هستند البته نماز نکوهیده و اهمال شده... این سوره برای ماقبل از دولت مهدی است زیرا در اثنا دولت مهدی منع ماعون مسئله نیست و یتیم مظلوم و مسکینی بی غذا هم نداریم... ن مخفی در این سوره روی ویل آمده است و نشانه از انتقام سخت مهدی از نمازگزاران اهمال کار است.
قریش
چهار نونی آشکار است و هفت نونی کلی... تک قافی و تک صادی است. قاف بر قومیت و صاد بر زمان دلالت دارد. نون های پنهان در قریش و گرسنگی و ترس هستند.
فیل
دو نونی آشکار است و هشت نونی کلی ... یک نون که بر بسم الله است و بقیه نون ها بر برهم کوبیدن اصحاب فیل دلالت دارد. سوره دو صادی است. کد صاد حکمتی است و حتما رابطه ای میان اصحاب و کاه میسازد...
همزه
نه نونی آشکار است و هفت نون پنهان دارد یعنی شانزده نون کلی... تک قافی و تک صادی است.
عصر
هفت نونی آشکار و هشت نونی کلی است... پنج صادی است و تک قافی ... نون مخفی در خسر است و احتمالا اشاره به ضرری گریبانگیر انسان و مختص انسان در دنیا و آخرت است. احتمالا منظور از پنج صاد پنج حکیم و پنج تن است و تک ق قرآن است. شاید هفت و هشت نیز اشاره به هفت در جهنم و هفت در بهشت دارد... مسلما درب های بهشت معصوم هستند و باعث برکات و عذابی از سمت هوی نیستند پس سنخیت نیز دارد...
تکاثر
پانزده نونی است و یک نون مخفی دارد و در کل شانزده نونی است... سه قافی است. جالب است که سه بار هم میگوید تعلمون سه بار میگوید ثم. شاید آیه نونی اول آن پنج نونی است تا علم الیقین و آیه بعدی یازده نونی کلی و یا ده نونی است. شاید پنج نون یا پنج تن شناسی همان علم الیقینی است که با دانستن آن جهنم را میبینیم... سرگشایی با نون های بالا سخت تر است و گمانه زیاد میسازد. سر گشایی نیاز به علم تفسیری صحیح هم دارد و باید فهمید راز ثم ها چیست؟ نعمت چیست ؟
شاید بگویید طبق تز ولایت بنده احتمالا نباید آیه شانزده نونی در قرآن وجود داشته باشد. پس سوره تکاثر احتمالا یا دو آیه پنج نونی و یازده نونی است یا تقسیم بندی دیگری دارد. اما باید بگویم ممکن است نون ولایت در زبان دیگری باشد. یعنی چه؟ مثلا طبق تز بنده به زبان بار (مادی) چهل نون وجود دارد. ممکن است نون ولایت در یک آیه مجموعا به زبان پردازش و زبان مادی و زبان عام باشد که مجموعا میشود شصت و هشت نون یا اینکه بخواهد نشاننده زبان عام به صورت وجود در کفه های زبان پردازش و مادی باشد که مجموعا میشود هشتاد و دو نون... پس آیه نونی در هر صورتی محتمل است. طبق آنچه در قضیه اعجاب خواهیم گفت اگر نشانه نونی اعجاب انگیز وجود داشته باشد به آن متمسک میشویم در غیر این صورت آیه نونی را به طریق دیگر بررسی میکنیم. مثلا شاید خدا خواست یک آیه هفتاد و دو نونی بیاورد که اصلا نون به زبانهایی که در تز های من میشناسیم نباشد پس قضیه اعجاب تمسک ما در چنین آیاتی میباشد.
قارعه
ده نونی آشکار است و پنج نون مخفی دارد و پانزده نونی کلی است. سه قاف دارد.
فهم نشانه ها بر اساس ن کمی سخت شد و فعلا تا همین جا بس است... گاه میشد گفت مثلا سه قاف در قارعه و پانزده نون کلی شاید پنج تن را (در سه میزان مختلف یا غیره) میزان الاعمال قرار دهد ولی چون به نظر زیاد واضح نیست صرف نظر کردم ... به نظرم برای مطالب بعدی سوره های بلند تر را هدف تحلیل نون و قاف و صاد قرار بدهم بهتر است الله اعلم... مسلما ق و ن و ص در قرآن بی حساب نیستند و شاید اگر تمام قرآن نظم آیه بندی صحیحی بر اساس آنها پیدا کند بتواند بهتر تفسیر شود.
قدر
ده نونی آشکار است و چهار نون پنهان دارد و در کل همانطور که حدس میزدم باید باشد چهارده نونی کلی است. شیعه ادعا میکند سوره قدر درباره ولایت چهارده معصوم است و چهارده نون دارد و با کدگشایی من مطابقت دارد. سوره سه قافی است. اگر یازده نون آشکار داشت و سه نون پنهان میگفتم علت یازده نون نسل فاطمه بودن میتواند باشد ولی مسئله فراتر است و به نظرم منظور از ده نون آشکار گروه جایگشتی ولایت سری است و آنچه پنهان است دو زوج مشابه هستند که گروه ولایت مکشوف و در حال کشف میباشند. یکی سلام و خیر و دیگری شهر و امر... جالب است که ایندو با هم سنخیت دارند سلام با خیر (سلام خیر است) و شهر با امر (پردازنده ها کارهایشان زمانبر است) شهر و امر میان خیر و سلام هستند. مابین خیر و سلام شش نون قرار دارند که دو نون پنهانند و چهار نون آشکار و مابین شهر و امر سه نون آشکار هستند. آنچه خیر تا سلام است بزرگتر از آنچه شهر تا امر است میباشد پس خیر و سلام دو ولایت حقیقت جویی و دقت باید باشند و شهر و امر دو ولایت غیب و آشکار...
آیت الکرسی
هشت نون آشکار هستند و سه نون پنهان (یازده نونی کلی) و آیه تک قافی است. احتمالا منظور اینست که فرزندان نونی فاطمه صاحب اذن شفاعت هستند. در سمت پیشین کلمات مرتبط با فرد شفاعت کننده چهار نون هستند که دو نون آشکارند و دو نون مخفی و در میان کلمات مرتبط با فرد شفاعت کننده سه نون آشکار هستند (و معصوم سوم فاطمه الزهرا است) و سمت پسین کلمات سه نون آشکار و یک نون پنهان است. دقت کنیم دو نوع اشاره به فاطمه الزهرا در این آیه محتمل است یکی معصوم سوم بودن و دیگری سه نون پنهان که سردسته ولایت سری حضرت فاطمه الزهرا است طبق احادیث شیعه و سوره قدر...
به نظرم آیه نمیخواست بگوید عدد شفاعت کنندگان چهارده هستند، بلکه خودمان میدانستیم عدد شفاعت کنندگان بسیار است پس آیه بر تعداد دلالت ندارد بلکه بر مراتب شفاعت دلالت دارد. مرتبه پیشین از احتمالا فاطمه الزهرا چهار نونی و پس از او هم چهار نونی است. نون ها پیش از فاطمه زوجیت دارند (دو بار دو) و پس از فاطمه فردیت دارند (سه و یک) پس نوعی شفع و وتر نیز دیده میشود. دقت کنیم ابتدا شفع است و بعد وتر و میدانیم یکجایی صفر و یک به شرط تاخر یک حسین است و یکجایی یک و صفر به شرط تقدم یک حسن... پس آیه آیت الکرسی اصل شفاعت را بواسطه ی امام حسین ممکن میداند. طبق عقاید تز من هم خروج از شرک بوسیله امام حسین انجام میشود و ورود به بهشت پشت سر گذاشتن شرک است پس ظاهر آیت الکرسی مبدا شفاعت را از حسین میداند.
قضیه اعجاب: یکی از نکاتی که به آن باید دقت کرد اینست که در کد گشایی از ن و ص و ق از قرآن نمیگوییم فلان چیز حق است. بلکه میگوییم مثلا اینجا یازده نون است و یازده در ولایت اینست... اما حتی اگر یازده ولایت منظور باشد منطق ایجاب نمیکند که یازدهی که ما گفتیم همان منظور خداست شاید خدا میگوید این یازده منظور من طبق تفسیر کدگشایی قرآن با قرآن یک انتخاب و جایگشت دیگری از یازده میباشد. مثلا شاید یازده چهار نور ولایت مکشوف و در حال کشف و سری باشد بعلاوه هفت نور سری یا اصلا شاید تکرار انوار سری و کشفی یا هر جایگشت دیگر باشد. پس ملاک در کد گشایی تنها تعجب آفرینی برای اهل کنکاش است که ببینید این رمز ها انگار دارند حرف میزنند... گاه حرف زدن بسیار واضح میشود مثل نگاه به ناس در سوره ناس... مثل نگاه به نون ها در سوره قدر... مثل نگاه به ن در آیه ذالنون گاه هم حالت مشتبه به خود میگیرد که نیاز به تفسیر کدنگاری قرآن با قرآن دارد که فعلا از عهده من خارج است. پس قضیه اعجاب چنین خواهد بود...
ملاک کدگشایی قرآن اعجاب است. هر چه به صورت عجیبی ما را متوجه حقیقت یا حکمت یا غیب یا آشکاری کند به آن تمسک میجوییم.
فکر کنم پست طولانی شد... طبق حرف ویرگول خواندن متن چهارده دقیقه طول میکشد به فال نیک میگیریم و در پست جدیدی به ادامه مطلب میپردازیم.