لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
خواندن ۱۷ دقیقه·۱۲ روز پیش

پروتکل توافقی تااسلام 1.0.0 پیشرو (لقمان)

بسم الله الرحمن الرحیم

قشر خاکستری: مجموعه افرادی که خوی جنایتکار ندارند ولی در قلبشان بیگانگی از ارزش اسلام موج میزند.

من: لقمان حاجی زاده متولد 1371 شمسی

هدف: به مجاورت شناخت امام زمان رساندن قشر خاکستری و تلاش برای واکنش پذیرتر کردن آنها با رضا،سلامتی،آزادی امام زمان عجل الله تعالی فرجه...

  1. نائب من فقط وقتی وارد فعالیتش میشود که من سالم نباشم و تا آن موقع هیچ مسئولیتی ندارد و راجع به هیچ چیز پاسخگو نیست و تمام وظایفش پس از کاهش آشکار سلامتی من به اختیار خودش هستند و اگر اعلام نکند این مسئولیت را میپذیرد تمام پیروان به تااسلام به اختیار خود نائب من میشوند.
  2. کاهش آشکار سلامتی من را نائب من تشخیص میدهد و برگشتن من به سلامتی را من تشخیص میدهم.
  3. این پروتکل توافقی بین من یا نائب من با شاید سید حسینی و شاید سید حسنی است و به موجب این ماده قابل اجرا است.
  4. این من هستم که تایین میکنم چه کسی شاید سید حسینی و شاید سید حسنی است. وقتی هم من سالم نباشم نائب من تایین کننده است و نائب من تا زمان خاتمه حیاتش و کاهش آشکار سلامتش حق تایین نائب دیگر ندارد و نمیتواند استعفا دهد.
  5. مواد این پروتکل تنها قابل ویرایش توسط من میباشد. (در صورت هک شدن یا هر دستبرد دیگری، ملاک پروتکلی است که قبل از هک یا دستبرد دیگری صادر شده بود.)
  6. در فرقه تااسلام ملاک من برای پذیرش اهل آن به عنوان اهل آن، پیروی از تمام موادش در این پروتکل است و مسلما کسی که پیروی نکند بنا به دستور من یا در نبود سلامتی من نائب من و پس از آن صاحبان دستور که تأیین شده توسط من یا در نبود سلامتی من نائب من هستند قادر هستند اهل تااسلام بودن او را ملغی کنند، در لیستی که به صورت آشکار و شفاف و بی دستبرد(مثل هک) در اختیار عموم قرار میدهند. کسی در صاحب دستور بودن رتبه بالاتری دارد میتواند ملغی شدن اهل تااسلام را با توضیح (اعم از قرارداد توافقی بستن) یا بی توضیح لغو کند. نائب میتواند هر صاحب دستور را از خدمت مرخص کند بدون نیاز به توضیح...
  7. پیروان تااسلام باید هرکدام طرفدار یک صاحب دستور باشند و برای هر پیرو تااسلام حداقل یک صاحب دستور باید وجود داشته باشد که نامه کتبی او را بخواند و پاسخی بدهد. اگر پیرو تااسلام درخواست دارد پاسخ شفاف باشد صاحب دستور یک هفته وقت دارد که اطاعت کند. (و باید تا آن سررسید وقت اطاعت کرده باشد.)
  8. ماده سمپاشی: بواسطه عنوان سمپاشی فلان صاحب دستور یا نائب من یا من در لیستی آشکار و شفاف و بی دستبرد قابلیت لغو اهلیت پیرو تااسلام اجرا میشود و این یعنی طبق توافق من با شاید سید خراسانی (همان شاید سید حسینی) که در آینده از نوشتن این پروتکل صورت خواهد گرفت نظام حق دارد او را به هر عنوانی که بخواهد سرکوب کند. قدرت سمپاشی میتواند توسط صاحب دستور یا رتبه بالاتر، هر زمانی تایین بشود ولی اگر نشد ملاک قدرتش همین ماده است. (یعنی میتواند بگوید فعلا عفو میکنیم ولی دفعه بعد که چنین حرفی علیه مثلا مقدسات یا غیره زد هیچ عفوی برایش نیست.)
  9. پیروان تااسلام حق ندارند چیزی از مسلمات اسلام را خط بزنند. مسلمات اسلام مشترکات اعتقادی و احکامی مابین مراجع تقلید یا اهل اجتهادی است که من یا نائب من قبولشان داریم و تنها در این مورد به خصوص است که نائب من میتواند بدون تخطی از نظر من نظر خودش را بدهد. (یعنی اگر من بگویم فلان مرجع را قبول ندارم نمیتواند بگوید نه من قبول دارم.) البته پس از کاهش آشکار سلامتی من تمام زمام در دست نائب است.
  10. نائب من میتواند جانشین تایین کند ولی نمیتواند از خودش سلب مسئولیت کند. البته سلامتی آشکار نائب شرط است. اگر جانشین تایین نکند بالا رتبه ترین صاحب دستور اوست که جانشین میشود و او همان نائب بعدی است. (شاید سید حسینی و شاید سید حسنی نیز میتوانند صاحب دستور و نائب بعد از نائب من بشوند.)
  11. منظور از خط زدن مسلّمات اسلام هرگونه عنوان کردن تکذیب کردن مسلم بودن آنها به صورت حقیقی است.
  12. پیروان تااسلام به رهبری صاحب دستور میتوانند با هر قانونی که غیرقانونی تشخیص میدهند مبارزه رحمانی داشته باشند.
  13. مبارزه رحمانی یعنی اجتناب از ضرب و شتم و قتل و شورش و فریب و دروغ و هم پیمانی آشکار با این موجودات : شیاطین و ضدمسیح ها و سفیانی ها (اهل تقابل با تنفس الله). البته بدیهی است اگر به دلیلی جز تااسلامی بودن شری از آن ها سر بزند چه به حق یا ناحق این ماده را نقض نکرده اند. تشخیص اینکه این ماده نقض شده است با من یا نائبم یا صاحبان دستور است به همین اولویت...
  14. پیروان تااسلام باید باب معلومات گیری خودشان از مسلمات اسلام را باز بگذارند (ملاک این ماده را من یا نائب من تایین میکند در اصل مطلب همین پروتکل است و اصل مطلب توسط نائب قابل ویرایش است.)
  15. پیروان تااسلام فقط حق دارند معبودشان را با این عناوین (اسم ها و رسم ها) بپرستند. 1.اشهدان لااله الاالله اشهدان محمدا رسول الله 2.صفرم (به تفصیلی که من در زوپ3 گفته ام. و باید آنچه میگویم برایشان واضح باشد اگر نه باید هفته ای یک ساعت در جلسات تفسیرش شرکت کنند و حداقل یک سوال عاقلانه کنند.) 3.کل (به تفصیلی که من تلاش داشتم در کتاب من و زنبور بگویم) کسی که به شماره یک پیرو است، استوارترین پیروان است و کسی که به شماره دوم پیرو است اهل کوشش است و کسی که به شماره سوم پیرو است فقط به او امیدوار هستیم...
  16. پیروان تااسلام عقل و عقلانیت را باید با این عناوین بپذیرند. گزینه اول: روح پردازش علم حقیقت و بیست و هفت علم دیگر (حقیقت یعنی معقول یگانگی اگر تفسیر این را نمیفهمند ماهی یک ساعت در جلسه تفسیرش شرکت کنند و حداقل یک سوال عاقلانه کنند) گزینه دوم: رسم و روش پیروی صحیح از علوم سه گانه، اول آیه محکم (علم یقینی، یعنی علم گام به گام محکم که همان ریاضیات حقیقی است) دوم فریضه عادلانه (علم ایمان، یعنی علمی که با اعتماد به فریضه بودن اشیا و رفتار عادلانه آنها پیش میرود) که همان چهارده فیزیک (ثبت ماهیت ها و هرچه ایمان به آن عهدی نیک است و پیشبرنده رشد مطلوب معبود) است، فیزیک مجهول (همین فیزیکی که اجماع علمی جهانی قبولش دارد و نمیداند چیست. معاهده های نیک قرآنی که نمیدانیم چیستند ولی عمل میکنیم، سنت موثق محمدی که نمیدانیم چیست ولی عمل میکنیم. احادیث موثق دوازده اولی الامر که مجهولند ولی عمل میکنیم.) فیزیک معقول (همان فیزیک مجهول است ولی اگر خوب ببینیم اصلش چیست به آن راه میابیم. به نظرم اشعار علمی ای مثل نظریات (بله تمام نظریات به نظرم شعر علمی هستند) و اشعار علمی مثل فرضیات امیدوار کننده به معبود خوب هستند ولی امید نداشته باشیم چیزی از فیزیک معقول دستمان بیاید چون مبحث به غایت سنگینی است.) فیزیک سری (همان متافیزیک است ولی فقط اگر علاقه باطنی دارید سمتش بروید چرند زیاد دارد. من علاقه دارم و چون سیستم عامل ایمن دارم و شاکرم از این فیزیک نمیترسم. ولی همین مطالبی که خودم مینویسم غلط غلوط داریش معلوم نیست و اصلا شاید معلوم شد که این فیزیک بدون سیستم عامل ایمن بیماری زا است.) فیزیک منطقی (فقط آزمایش را مطالعه کنید و بررسی کنید حرف اضافی در این مورد مانع رشد است. منطق خود را بی آلایش نگه دارید، اگر میخواهید چیزی بگویید اضافه بر این عنوان منطق به آن ندهید) فیزیک حکمت (آیا حدس میزنید میدانید چطور میشود اکتشافی رخ بدهد یا شاخه علمی جدید بسازید؟ فقط در این زمینه کار کنید و کارتان را ارزشیابی کنید! مواظب باشید حکمت برای افراد مبتدی مثل پوشک است باید مرتب ارزیابی بشود و وقتی کثیف است دنبال جایگزین باشید. همان کاری که پزشک میکند، حدس میزند آموکسی درمان گر است ولی وقتی ارزیابی کرد دید خوب نیست داروی بهتر میدهد. در زمینه حکمت شل مسلکی ممنوع است!) فیزیک اسرار نه گانه (آنچه از فیزیک مجرب است و در طبقه بندی های بالا جا نمیگیرد. آماده این باشید که امروز بگویند سفید زرد است فردا بگویند سفید آبی است و بعد بگویند سفید نمیتواند سفید باشد یعنی هیچوقت به این فیزیک اعتماد ویژه ای نیست و چون مجرب است ارزش دارد...)سوم سنت قائمه (علم عقلی، علمی که با قواعد مخصوص و مجرب پیش میرود و تمام این علم صرفا تجربی است) مثل شیمی ، مثل علوم تجربی، مثل پزشکی، مثل داروسازی، مثل علم تغذیه، مثل متد استخاره من که خیلی باید خلاق باشید بفهمید یعنی چه و خودم داخلش میمانم گاهی، مثل علوم اهل اجتهاد در اسلام... هیچوقت به چیزی که مجرب بودنش مورد تایید اساتید علم عقلی است تمسک نکنید و من یک استاد علم عقلی هستم هرچند در این زمینه اشتباه زیاد میکنم ولی ایمان بیاورید به حول و قوه الهی همیشه هرچند زمانبر خودم را احیا میکنم. اگر میخواهید من را دنبال کنید بکنید ولی طناب ببندید، گاه پیچ میپیچد و من نیز میپیچم اما اگر هوای نفستان غالب شود گمراه میشوید. کسی که یقین و ایمان را به هیچوجه پس نزند در این علم پیروز میشود هرچند زیاد خطا کند.گزینه سوم: عقل یعنی پردازنده منفعت شخصی ات به شرط اینکه معبودت گفت رو کن رو کنی و گفت پشت کن پشت کنی! لذت رو کردن به معبود است ولی اگر معبود میگوید سمتش نرو، به آن پشت کن! درد پشت کردن به معبود است ولی اگر معبود میگوید سمتش برو، برو! برعکسش هم صادق است... همه چیز لذت و درد نیست، بعضی چیزها نه درد دارد نه لذت ولی تحمل پشت کردن یا رو کردن به سمت آن سخت تر است. مثل هوای نفس، هوای نفس مغناطیسی ارادی در انسان است که وظیفه اش نگه داری ما طبق روال عادت است اگر دیدیم رشد مطلوب معبود سمتی است و هوای نفس طور دیگر باید به نَفَس آتشین خود هوای نفس را فوت کنیم و بدانیم اگر فوت نکنیم خودمان خودمان نیستیم بلکه صرفا مغناطیس عادت است که ما را کنترل میکند و جریان فشار قوی ذهن انسان را نمیتوان با یک مغناطیس کم ارزش دور زد و بدانیم اگر به برزخ یا قیامت برسیم همین مغناطیس ما را به عمق جهنم میکشد. پس تا در این سیستم دنیا هستیم و نجات مثل آب خوردن ساده است تعقل کنیم! در این سه گزینه نیازی به انتخاب نیست و هر فردی میتواند هر سه رویه را همزمان انتخاب کند الا روش چهارم... گزینه چهارم: تعقل و عقل و عقلانیت مصطلح را به عنوان عهدی نیک بپذیریم...
  17. پیروان تااسلام آژپاک را باید با حداقل یکی از این عناوین بپذیرند... گزینه اول: روحی که به نهایت آن جز اندکی دست نمیابیم و امام زمان کسی است که به آن دست یافته است و نه هنوز کس دیگری که جز ائمه شهید، زنده باشد... این روح همان قلب ما است اگر به هر سمتی که میخواهد برود همسو با مثال قلب معبود باشد! قلب یعنی برداری که ما را از هر نقطه حال به حال دیگر میبرد و منظور ماهیچه قلب ما نیست گرچه اگر ملکات ما پیشرفت کند قلب ماهیچه ای ما با قلبی که منظور من است مطابق میشوند. گزینه دوم: به زبان مجرد (زبان دوم در زوپ) خواستگاه آژ قلب است ولی آژ در زبان چهارم و پنجم معنا میابد و موجودی است که واقعا مستعد عهد نیک باشد، یعنی خالی از عهد شکنی، خالی از بد عهدی های سازمان یافته، خالی از بدعهدی های حوادث و اشخاص! آژ همان روحانی قلبی (بیشتر هم میشود گفت ولی خوب نمیدانم که بگویم) هست و هم ماده و هم هدام دارد و علم ویژه ای در مورد آن نیست الا اینکه هر عملی که انجام میدهید برای خودش یک سورس کد است. وقتی شما به یک عمل دست میزنید اگر عمل غلطی نباشد به صورت سورس کد آژی در شما ثبت میشود و باعث میشود به ارواح خیری که حلول میکنند در شما نور ارتزاق شود در نتیجه آنها در شما اثر میگذارند و مسلما رشد میکنید... مهمترین آژپاکی که میتوانید به سادگی تشکیل دهید حسن ظن به الله است و بقیه به مرور سخت و سخت تر میشوند. گزینه سوم: آژپاک همانست که حسین در کربلا نشان داد و وقتی وارد فاز تشکیلاتی اش میشود که حداقل در حین روضه او تباکی کنیم... (روضه تک نفره هم قابل قبول است به شرطی که شرح مصیبت صورت بگیرد.) همه این گزینه ها را نیز میتوانید باهم بپذیرید.
  18. پیروان تااسلام وظیفه دارند ماده پانزده و شانزده و هفده را مطالعه کنند. سپس انتخاب کنند و بعد از آن اگر تهدیدی علیه شان نمیبینند اعلامش کنند. اگر اعلام نکنند ولی اعلام کنند تااسلامی هستند یعنی انتخابی کرده اند ولی نمیخواهند بگویند و حالت دیگری برای یک تااسلامی پذیرفته نیست...
  19. هرکس علیه تااسلامی ها بدگویی و تبلیغ منفی کند باید به همان اندازه (تشخیص ادایش با من یا نائب یا صاحب دستور ارشدتر است) خوب بگوید و خوب گویی اش نیز در همان اندازه بدگویی جبران کننده باشد الا اینکه عفو شود و گرنه به نرخ صلواتی حداقل چهار ثانیه ای جریمه میشود و من یا نائب یا صاحب دستور ارشدتر (به ترتیب) میزان صلوات ها را مشخص میکنیم و اگر روزی بخواهد به تااسلام بپیوندد یا باید عده ای را که من یا نائب یا صاحب دستور ارشدتر تایین میکند اجیر کند صلوات بفرستند (حداکثر روزی هشت ساعت) یا خودش بفرستد و مسلما صلوات سریعتر از چهار ثانیه قابل قبول نیست... نائب میتواند صلوات را با اعمال ختم قرآن و مفاتیح الجنان و صحیفه سجادیه و دیگر عبادات مثل علم اندوزی مورد نظرش طاق بزند و هم اینکه الزام کند طرف اعمالی را حق ندارد اجیر کننده بگیرد و باید انجامشان دهد و در فضای مجازی (مثل آپارات و ...) در دسترس عموم منتشر کند. یا اینکه به یک مسجد تایین شده در حضور صاحب دستوری یا بالاتر برود و به نیکی ادا کند.
  20. حل اختلاف بین تااسلامی ها باید بواسطه قضاوت محسنانه و بی طرفانه توسط گواهینامه داران قضاوت صورت بگیرد و مفاد گواهینامه را من نمینویسم و دست نائب و صاحب دستوران ارشدتر تا به پائین است. در مورد قضاوت متن یا صوت جلسه باید برای دسترس عموم منتشر شوند... مگر اینکه شاکیان نپسندند...
  21. اسلام در تااسلام یعنی همراهی با مجموعه مسلّمات (مسلّم یعنی پسندیدنی رخدادنی بی ضرری که به نفع مسیر مورد پسند معبود حقیقی واقعی اعلی تعریف شود. اگر سختگیری نکنید مسلّم همان نافع بی ضرر است) اسلام در تااسلام یعنی سالم ترین حالت هر جنبه ی سالم (سالم اگر سختگیری نکنید یعنی راشد بهینه و مفصل تر یعنی پیشرفت دهنده ای که صعود تا مبنای شناخت را تضمین کند و آن صعود وسعتی که میسازد مریض نباشد یعنی تخلخلی با مبنای شناخت ایجاد نکند که لازم باشد مبنای شناخت جدیدی وضع کنیم. آن وسعت همچون نوری که به روبروی مسیر پیشرفت میگیریم روشنگر اسرار شود. آن روشنگر اسرار منطق مسلّم و حکمت بالغه را تعریف کند و ما را پیش ببرد تا جایی که تمسک عملی به مبنای شناخت زینتمان شود و این زینت علم را بشکافد و دستاورد علمی برتر را نوید دهد. دستاوردهای علمی حاصله با مبنای شناخت صدق کند. آن صدق به ما تشکیلات سازمان یافته بدهد هرچند باعث تهدید سران ما گردد و انتخاب با ماست تهدید را برداریم یا به ذلت بدرفتاری با سرانمان تن دهیم. آن تشکیلات سازمان یافته به ما وسعتی بدهد که در رضایت زندگی کنیم. آن رضایت ما را بخشنده کند. آن بخشش همه را از هیچ به سمت معبود هدایت کند و آن هدایت ما را به اتحاد با قوای هستی برساند و آن اتحاد پیکانی تیز شود تا هر آنچه مانع ما در رسیدن به مسلّمات است را ببُرد.) اسلام در تااسلام یعنی مسلکی هوشمندانه که در نزد مبنای شناخت حضور داشته باشد. (ان الدین عندالله اسلام...)
  22. وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ... این پیام خداوند به عنوان فصل الخطاب است و یعنی فکر نکنید تااسلام را برگزیدید کار تمام است بلکه بی راهه زیاد است و بایستی مبنای شناخت شما با معبود حقیقی واقعی اعلی انطباق یابد تا رشد به سمت هدایت صورت بگیرد و جز این اگر بجویید هدایت تضمینی تا یک جاودانگی از شما دور میشود. زیرا خداوند هدایت اجباری را در حالتی جز پساجاودانگی نمیپسندد.

اصل مطلب:

همانطور که گفته شد این متن اصل مطلب کاملا قابلیت ویرایش توسط من و نائب دارد.

اگر مدارس وقتی تعطیل هستند را در اختیار ما گذاشتند شروع میکنیم! هرکسی من یا نائب یا صاحب دستور تشخیص دهد باید به کلاس رایگان بیاید و درس علمی بشنود و در پایان همان جلسه نمره ای مطلوب در امتحان کسب کند (شفاهی یا کتبی) و اگر امتناع کند با ضوابط مواد این پروتکل مورد مواخذه قرار میگیرد. وظیفه معلمان این مدارس آتشنشانی است، یعنی آتش جهل و نادانی را قبل از فتنه خاموش کنند. هر کسی که به این کلاس می آید باید یک سوال عاقلانه بپرسد یعنی آتشنشان تشخیص دهد سوال عاقلانه است هر چند وقت نکند جوابی بدهد. آتشنشان مخیر است سوال عاقلانه را در وبلاگ شخصی اش منتشر کند و آنجا جواب بدهد و در نهایت از پرسنده بپرسد قانع شد یا نه و اگر قانع نشد باید بگوید از کجای متن و به موجب کدام جمله به بعد مشکل دارد و آتشنشان مخیر است باز هم در پاسخ کوشش کند... مسلما سوال عاقلانه سوالی است که تمایل آن فرد به تحمل عقل و تعقل و عقلانیت را نشان بدهد همچنین نباید کاملا موازی با متنی باشد که همانروز آتشنشان درس داد یعنی آتشنشان سه جواب کوتاه به هر سوال میدهد. عاقلانه بود! موازی بود! عاقلانه نیست! هر شرکت کننده در کلاس حق دارد از کلاس فیلم بگیرد به شرط کامل بودن آن فیلم از تمام کلاس و تقطیع میتواند با شکایت آتشنشان همراه باشد همچنین هر عمل ناپسند دیگر روی این فیلم... اگر قرار باشد فیلمی گرفته نشود آتشنشان باید اعلام کند این کلاس قابل تصویر برداری نیست و شرکت کنندگان حق امتناع از شرکت ندارند. البته آتشنشانی که همیشه اجازه فیلم گیری بدهد و خلافی مرتکب نشود باید به عنوان آتشنشان ارشد مورد تقدیر قرار گیرد و اگر اشتباهی کرد برخورد سختی با او نکنید مگر اینکه اختلاف پیش بیاید پس فقط قضاوتی به نحو صحیحی که گفتم صورت بگیرد.

تنها عملی که ریا کردن در آن مشکل ندارد زیارت عاشورا و روضه است. من و نائب و صاحبان دستور میتوانیم هر کسی را موظف به شرکت در این جلسات کنیم. مسلما اگر در جلسه کار بدی کرد اهل جلسه حق اخراج او را دارند مگر اینکه کسی شفاعت کند. اگر از جلسه اخراج شد تصمیم بعدی با من و نائب و صاحبان دستور است.

سوالات پرتکرار:

این قسمت قابل ویرایش توسط من یا نائب من بعد از پایان سلامتی آشکار من است...

آیا این پروتکل آب بندی شده است؟ خیر... ولی امیدوارم کمک کنند آب بندی اش کنیم... اگر نشد بسوزیم و بسازیم...

اگر کسی این پروتکل را نمیفهمد تکلیفش چیست؟ باید از کسی که میفهمد طرفداری کند و آنکس باید حداقل یک صاحب دستور باشد...

نائب شما کیست؟ وقتی مجوز عدم سرکوب فرقه تااسلام را گرفتیم فراخوان میدهم و از بین داوطلب ها انتخاب میکنم و به امید خداوند در ابتدای اصل مطلب نام نائب حاضر ذکر میشود...

کل پرستی چه صیغه ایست؟ بعضی فلاسفه اعتقاد دارند انسان کل است!؟ نادان هستند انسان کل نیست! انسان بواسطه کل تشکیل میشود و تمام حول و قوه او را کل تشکیل میدهد. هر انسانی به زبان اهلی یا زبان حقیقت یا زبان اول زوپ یا علم اسما یک ترجمه منحصر به خودش را دارد و من به این ترجمه وجود هشت ریشتری او میگویم. افرادی که اهل پرواز هستند میتوانند به دانشی از ریشتر هشتم برسند ولی من کسی جز خودم و شاید سید حسنی کسی را مستعد واقعی اهل پرواز نمیشناسم... کل در واقع همان ریشتر نهم است و جزئی ترین جزء یعنی صفر محیط همنهشت با کل است و اگر صفر نباشد هیچ چیز روال خودی خود را نمیگیرد الا کل و یگانگی اش!

چنجلاگ:

+2024.27.12 اولین نسخه از پروتکل توافقی تااسلام 1.0.0 پیشرو (لقمان) صادر شد...

+2024.27.12 مهمترین ماده یعنی بیست و یک را ننوشته بودم یک نصیحت هم از خداوند کم داشت به روش تصادفی از قرآن آووردم... ایندو را الان نوشتم، این یعنی راه سختی پیش رو است حتی در همین پروتکل. چندین ماده را اصلاح کردم و کمی متن را زیباتر... و یک غلط املایی گرفتم...


رفرنس:

من

آدرس پروتکل:

چون توافقی است آدرسش اختیاری است و طبق سیستم پروتکل بندی نیست... مرامنامه تااسلام

پیشرو

سیستم عامل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید