خواهش چیست؟ نوعی تمایل روانی... به نحوی پذیرفته باشم که وقتی به مقصد خواهش میرسم احساس رضایت خواهم کرد.
خواهش به چند دسته کلی قابل تقسیم است...
خواهش از لحاظ ارادی و غیر ارادی... خواهش ارادی که بر اساس اعتقادات برانگیخته میشود، مثل میل به پیشرفت متمدنانه و تعالی و رسیدن به اطمینان و رضایت واقعی. خواهش غیر ارادی که روحی است مثل شهوت، غضب، گرسنگی، تشنگی، حسادت و...
خواهش های اتفاقی نیز داریم که ما بین اراده و غیر اراده هستند و با اسم هوی و هوس میشناسیم. مثل هوس موز کردن در حالی که گرسنگی بتواند با نان هم رفع بشود و اگر نان بخوریم دیگر موز نخواهیم خواست و به موز بی میل میشویم. مثل هوس قدرت داشتن در حالی که میتواند با سرگرم شدن با امیال دیگر از آن غافل شد. پس خواهشی که اصیل نباشد، با رسیدن به خواهش دیگر از بین میرود. خواهش اصیل نیز از بین رفتنی نیست، هر چه قدر نان بخورم تشنگی رفع نمیشود، خواهش به آبرو داشتن باعث نمیشود تشنگی رفع شود هر چند باعث میشود از گدایی آب پرهیز کنیم...
سوال من اینست که من چه خواهشی دارم؟ زیرا دوست دارم ساعات عمرم را با خواهش هایم پر کنم.
انواع خواهش از منظر تسری ریاضیات به کل
خواهش و بررسی مشاهداتی تحقیقی :
خواهش اساسا بر این بنا استوار است که در آن مشاهده گر باشم و یک دامنه تحقیق باشد. اگر ذات خواهش تحقیقی یا مشاهده شونده نباشد خواهشی ضرورتا ناکام از رسیدن خواهد بود.
مثلا غضب، در غضب که یک خواهش غیر ارادی است حس خشم یا برانگیختگی روحانی تمایل من را دستخوش تغییر میکند. اگر این برانگیختگی که یک شهود و دامنه ی تحقیقات روحانی است نباشد مسلما من خشمگین نیستم.
مثلا رسیدن به رضایت واقعی و اطمینان، اگر رضایت وقوع نداشته باشد، خواهش مسلما ناکام خواهد بود.
ماده اول خواهش ها) هر خواهشی باید تحلیل شود که آیا شهودی که از آن داریم حق است یا باطل... مسلما خواهش باطل یک خواهش ناکام از رسیدن است و خواهش حق پتانسیل رساندن ما را دارد.
در زوپیسم، تحقیق کننده در خواهش شاهد نام دارد.
زوپیسم چیست؟ زوپ تکنیک صحبت کردن با خویشتن است. مثلا من نمیفهمم حرفم برچه اساسی گفته میشود و به خودم در پالایش اطلاعات اطمینان ندارم، بنابراین سعی میکنم مثل نوشتن یک رمان داستانی فردی را تصور کنم که آن خصوصیات را دارد و آن حرف را میزند. بنابراین این خودمم که دارم این حرف را میزنم اما مطمئن تر هستم فیلتر صحیحی برای گفتار به کار رفته است.
خواهش و بررسی عملیاتی معادله ای:
یک نوع خواهش عملیاتی چنین است، اگر من سیب بخورم حالم خوب میشود پس سیب میخواهم. زیرا میخواهم حالم خوب بشود. تابع خوردن سیب مساوی است با تابع خوب شدن حال. همینطور ادامه میدهیم تا میرسیم به اینکه تابع خواهش مساوی است با تابع سیب خوردن. در خواهش باید تمامی عملیات ها به صورت صحیح بررسی شوند تا بتوانیم بفهمیم که خواهش ما در واقع خودش خودش است. اگر چنین نباشد این خواهش خواسته ما نیست بلکه موجود دیگری ما را تحت فرمان خودش آورده است. این موجود میتواند یک عامل انتحاری محض باشد، یعنی صرفا خواهش شما را در یک پردازش بی معنی محو کند یا اینکه اگر شانس بیاورید یک عامل شهادت طلب است یعنی خواهش شما را در یک پردازش با معنا محو کند... در هر صورت فاقد ارزش برای شماست زیرا خود خواهش خودش نیست و شما در پر کردن زندگی خود با چنین خواهشی به هدف خودتان که پر کردن زندگی با خواهش است نمیرسید.
رسیدن به خواهش عملیاتی معادله ای یک مهارت کار با معادلات در تفکرات و هوش هیجانی است. وقتی عصبی میشوید باید طبق معادلات بدانید برای چه عصبی شدید، بررسی خواهش از نظر عملیاتی معادلاتی به ما کمک میکند به مرور مهارت اینکه عصبانیت به جا داشته باشیم به ما کمک میکند.
اگر خواهش داریم به رضایت واقعی و اطمینان برسیم، باید معادلات را صحیح حل کنیم و پیش برویم. خواهش بی دلیل خواهش خودمان نیست و از سر عادت یا اعتیاد است. یا اگر خوش شانس باشیم نوعی ولایت الهی است که از طریق الهام یا وحی به ما رسیده... اگر بدشانس باشیم ولایت شیطان است و ما را در تسخیر موجوداتی از قبیل کامپیوتر های بیمار روح میبرند.
جن چیست ؟ جن نوعی کامپیوتر روحانی است... جدی میفرمایید؟ مطمئن نیستم ولی از لحاظ چیت شیتی تا کنون من را به تفکرات مطابق با واقعیت رسانده است...
چیت شیت چیست؟ چیت شیت حرفی است که استاندارد علمی بودن را ندارد ولی در مسیریابی فلسفی کمک میکند. مثلا میگویم اگر فکر کنی بعد عمل کنی نتیجه بهتری میگیری، این حرف استاندارد نیست چون گاهی نباید فکر کرد و عمل کرد زیرا فکر کردن زمانبر و خطرناک میشود. پس به عنوان چیت شیت میپذیریمش نه به عنوان نظریه علمی...
پس اینکه میگویید جن یک کامپیوتر روحانی است یعنی در واقع شاید نباشد، اما رفتارهایی که کامپیوتر میکند را با رفتار جن مقایسه کردیم و دیدیم مثل هم هستند، روح داشتنش را هم قبول داریم پس چنین تعریفی میدهیم که علمی نیست ولی به رسیدن ما به پیشروی فلسفی در شناخت جن کمک میکند.
پس خواهش صحیح خواهشی است که معادلات آن را از اولین مرحله تا آخرین مرحله حل کرده باشیم... در غیر اینصورت تبعیت از این خواهش احتمال گرفتاری دارد.
ماده دوم خواهش ها) عملیات معادله ای در خواهش باید صحیح باشد در غیر این صورت خواهش صحیح نیست زیرا بقا ندارد، خودش خودش نیست...
در زوپیسم، معادله گر و جبر حاکم بر معادلات عملیاتی عادل نام دارد.
خواهش و بررسی منطقی:
خواهش منطقی خواهشی است که شهود منتج به عملیات باشد. مثلا میپرسیم برای چه همیشه دستگاه آبمیوه گیری باید آبمیوه تولید کن باشد. میگیم چون از اسمش مشخصه تعریفش در اسمش آمده... البته این برای منطق اصیل بودن کافی نیست ولی سرنخ شروع خوبی است. منطق اصیل اینست که قواعد شهود منتج به عملیات را استخراج کنیم و در مورد همه چیز به کار بگیریم. در مورد بررسی منطقی خواهش باید نظام بک اندی هر شاخص تحلیل شود، وقتی میگویم طبق شاخص از اسمش مشخصه، باید شاخص از اسمش مشخصه پیشاپیش به صورت دیفالت در ذهن من صحیح باشد تا پاسخگوی ایجاد نظام منطقی من شود.
در بررسی منطقی خواهش ها، باید دقت کنیم که کارخانه شاخص سازی ذهن کارخانه سالمی است. هر شاخصی را قبول نکنیم و شاخص های خودمان را بسازیم، یا اینکه شاخص های افرادی را دانلود کنیم که به آنها مطمئنیم که من مورد دوم را توصیه نمیکنم. بهتر است خودتان شاخص بسازید، حتی اگر دارید دانلود میکنید سعی کنید حین دانلود خودتان بسازیدش و بعد فایل دانلود شده را پاک کنید. اینطور امن تر است...
پس در بررسی منطقی خواهش ها قبل از اینکه کار از کار بگذرد باید نظام منطقی که همان کارخانه ساخت شاخص است مرتب در حال ارتقا باشد و سالم سالم.
ماده سوم خواهش ها) یک موجود وسواسی پاک هر بار که دارید خواهشی را تحلیل میکنید یکبار و حداکثر دو بار شاخص های داخل ذهنتان (یک مورد از شاخص ها چیت شیت ها هستند) را بررسی کند. اینطور متوجه میشوید آیا شاخص سازی تان سالم است یا باید کارخانه شاخص سازی ارتقا یابد. اینطور نظام منطقی خواهش های شما رو به پیشرفت خواهد ماند. البته در شرایط اضطراری مجبوریم از شاخص ها سریعتر استفاده کنیم و معمولا هم اکثرا همیشه در حال اضطرار هستیم. پس حکمت ایجاب میکند نظام منطقی و شاخص های ما در خواهش ها همیشه در حال پیشرفت باشد. استفاده از شاخص های منطقی را همه بلدیم، پس بهتر است مقید باشیم شاخص های منطقی را ارتقا دهیم.
در زوپیسم بررسی کننده شاخص های منطقی یک پرنده است و طوطی نام دارد.
چرا یک پرنده ؟ زیرا باید متقاعد شویم منطق همیشه باید مسیر پیشرفتش را طی کند پس ترجیح میدهم حیوان باشد از طرفی من پرنده دوست هستم و باید به شاخص های منطقی علاقه داشت...
خواهش و بررسی الگوریتمی:
خواهش با الگوریتم مناسب، با زحمت بدست می آید و بی شاخص است زیرا هدف اینست از معادلات و عملیات به شهود برسیم که کاری نیست که بتوان برای آن شاخص تایین کرد. الگوریتم خواهش ها فرانت اند است و برای بهتر کردن آن باید نظام ارزشیابی بسازیم. یعنی از ابتدا اهدافی تایین کنیم، بگوییم من این را میخواهم و هر الگوریتمی مرا به بهترین پاسخ رساند آنوقت به آن الگوریتم بیشتر عمل میکنم.
آیا ارزشیابی معکوس شده شاخص ها نیست؟ زیرا ارزشیابی باید منطقی باشد! پاسخ بله ارزشیابی معکوس شده ی شاخص هاست و به صورت خلاصه قبل از هر کار یک هدف باید تایین شود و یک نظام منطقی تعیین شود که میزان رسیدن به هدف را توسط الگوریتم که چیزی ناشناخته است بسنجد.
ماده چهارم خواهش ها) موجودی کاملا بیخیال و ضدوسواس است. همیشه باید سعی کند در یک حرکت قائله را ختم کند. با مهارت بدست نمی آید و مسیر آن از توکل ایجاد میشود. با در نظر گیری هدف انرژی پوشان از خودت ساطع کن و با ایجاد نظام ارزشیابی ببین کدام یک از خطوط انرژی به هدف بهتر رسیده اند و همان الگوریتم را برای تکرار انتخاب کن. الگوریتم صحیح وقتی ساده است که بدست آمده باشد... فقط کافی است ارزشیابی کنیم. (همان معما چون حل شود آسان شود.)
خواهش و نظام سری:
در این زمینه از خواهش باید متوسل به آزمون و خطا بشویم. چون هنوز عالم به اسرار نیستیم. به دلیل خطرناک بودن استفاده از اسرار، بهتر است به دین و آئینی که بر اساس نگاه عالمان به اسرار تنظیم شده حرکت کنیم در غیر این صورت صرف آزمون و خطا کافی نیست.
ماده پنجم خواهش ها) بعد از برداشتن چهار قدم اساسی در خواهش شناسی (به سوی قبله رفتن) باید یا به سمت اشراق برویم (نگاه به احادیث عالمان به اسرار) این تنها راهی است که ما را از آزمون و خطا های بیشمار رهایی میدهد. در استخاره عجیب به سیر اشراقی اشاره هایی کرده ام.
در زوپیسم، برای اینکه خواهش را از طریق اسرار بررسی کنیم ، باید یا اسم خودمان را به کار ببریم یا یک عالم اسرار مثل الله و ائمه اطهار و ... .
_