لقمان حاجی زاده
لقمان حاجی زاده
خواندن ۱۶ دقیقه·۱ ماه پیش

یادگیری نحوه ارتباط خیرطلبی به حق!

تنظیم افکارم در رابطه با آینده

أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ

نگرد راهی نیست...

علم به وضعیت دینی یک عالم یا شخصیت یا هرکس

وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ

میشود فهمید... هرچند قوم تو قبول نمیکنند و تو در این زمینه مسئولیتی نداری...

توضیح: یعنی علم داری وضعیت دینی یک عالم یا شخصیت یا هرکسی چیست ولی شک داری قبولش کنی یا نه...

تنظیم علم به وضعیت دینی یک عالم یا شخصیت یا هرکس

یعنی هیچ علمی به وضعیت او ندارم و میخواهم با صرفا این روش علم داشته باشم... مسلما این روش از لحاظ عقلی با روشی که من دارم مخالف است ولی اگر عده ای بیایند و بگویند نظرت در این مورد چیست و با حجت عقلی برایم تردید ایجاد شود اقدام خواهم کرد... ولی الان اقدام نمیکنم... چون تردید ندارم کار غیرعاقلانه ایست پس عقلم در تفسیر آن آیه قرآن سردرگم خواهد شد.

مثال دوری از تشکیک در علم به وضعیت افراد

مثلا میدانم شاهین صمدپور میگوید ملاک شناخت برتری افراد محبت آنان است و من میدانم که ملاک شناخت ارزش افراد تقوی آنان است. مسلما کسی که تقوای زیادی دارد تشت محبت او سوراخ نیست و هرچه محبت در دل او بریزد نگه میدارد ولی گاه میشود کسی تشت محبتش سوراخ است ولی منتهی محبت او گرفتار گرانش (سختی ها و امتحان ها) نیست در نتیجه این محبت از تشت او بیرون نمیریزد. پس نمیتوان صرف محبت را معیار برتری افراد قرار داد زیرا محبت بسته به ظرف استعداد افراد دارد. ممکن است یک انسان تندخو در مقابل سخت ترین ناملایمت ها باز هم محبت یک کیلوگرمی (بخشش سطحی و احترام سطحی) داشته باشد اما یک انسان با محبت صد کیلویی (اظهار بخشش فراوان و احترام و ادب فراوان) در اثر ساده ترین ناملایمت شروع به پرخاش (از بین رفتن تمام عملکرد بخشش و احترام) کند. پس معیار برتری افراد اینست که چقدر میترسند همین محبتی که دارند از بین برود نه اینکه چقدر محبت دارند! زیرا محبت سیال است اکتسابی است و از بین رفتنی... اما ترس وابسته به برق فشار قوی مدارهای معرفتی افراد است. کسی که بخواهد مدار انسانیتش را پیشرفته کند باید ترس بیشتری از از دست دادن محبت هایش به افراد داشته باشد همچنین میل بیشتری نسبت به کسب محبت به افراد داشته باشد. میل بیشتر بر اثر ایمان بیشتر به دست می آید.

بر اساس این علم یا آگاهی به این میرسم که شاهین صمدپور صلاحیت انتشار عقاید خودش را ندارد هرچند مجاز است آنها را ابراز کند. اما به دلیل اینکه من لازم دارم در میان مردم ایران علم شناخت رجال را پخش کنم وظیفه خودم میدانم اعتبار شاهین صمدپور را در این زمینه به روش اخلاقی کاهش بدهم تا مومنین را گمراه نکند. این یعنی باید اعلام کنم در زمینه عقاید به شاهین صمدپور مراجعه نشود. پس در نتیجه به خداوند میگویم خدایا من علم دارم این شخص صلاحیت انتشار عقیده ندارد، در این مورد چه پیامی دارید؟

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ

تفسیر: اگر بیشتر از حد کسی، بخواهیم از او بهره جویی داشته باشیم پایمان را از گلیممان دراز تر کرده ایم...

طبق این ارتباط یعنی برداشت عقلی موازی با پیام خداوند داریم و در این زمینه همسو هستیم...

تعبیر خواب به روش ارتباط با خداوند

اگر با به کارگیری دانش تاویل احادیث به جمع بندی قابل توجیهی از یک خواب برسیم آیا میتوانیم از ارتباط با خداوند به جمع بندی مان اطمینان پیدا کنیم؟

وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا

بله ولی این مطلب ها بدرد خودت و معصوم الریشتری ها میخورد و انتظار نداشته باش جز طغیان بیشتر برای صفر ریشتری ها چیزی نصیبت بشود.

مثال: من شبی دیدم برادر زاده ام روی سرم آب میریزد زیرا خوابیده ام و بیدار نمیشوم برای نماز شب...

تاویل: شاید پدرم که امام علی و حضرت محمد هستند و نوه آنها به تحقیق حضرت عباس است و این اسم با اسم برادرزاده ام که امیرعباس است همنهشتی دارد. آمده است و خواسته بواسطه آب روی سر ریختن کاری را انجام دهد. آب نیز از لحاظ تعبیر امام صادق بر هفت وجه استوار است. سپس یک نظریه حدیثی میگوید اولین تعبیری که به دل می افتد اتفاق می افتد. نمیدانم چقدر معتبر است ولی به این نظریه اعتقاد دارم... مسلما این اتفاق یعنی حضرت عباس به اندازه یک ظرف آب به تو قدرت ادای نماز شب را خواهد داد. این نوعی خبر خوب برای امیدوار شدن به مسیر بندگی است زیرا میترسم اگر در مسیر بندگی سلوکی کم بخوابم این اتفاق زیاد بیافتد و در مسیر بندگی سلوکی شکست بخورم. البته این صرفا مثال بود چون این تعبیر ایراد بزرگی ایجاد نمیکند نوعی کبریت بیخطر هم به حساب می آید...

وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى

چه میدانی شاید همین اتفاقی که افتاده تو را به تزکیه نفس نزدیک کند. (نوعی تفسیر عقلی موازی دیده میشود... پس شک برداشته شدنی است...)

مثال: پرسیدم عده ای چرا با من مشکل دارند و گفتند چون تو به یک شخصیت مقدس جسارت کردی... من نه قبول کردم چنین کردم و نه رد کردم اما گفتم اما من میگویم بیایید خداوند را از طریق ریاضیات بشناسیم آیا دستاورد من در این زمینه خطاهای من را جبران نمیکند؟ چیزی نگفتند...

تاویل: احیانا عده ای سطحی نگر در وحدت اسلامی اجتماعی در دین هیچوقت با من نخواهند ساخت هرچند اگر حرفی برای گفتن نداشته باشند... چه پیامی هست؟

قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ

تفسیر: مسلما تنها معیاری که باعث میشود خط انسانها از هم جدا بشود تعبد الله است و کسانی که دلیلی همچون سابقه رفتارت با شخصیت های مقدس را ملاک قرار میدهند شرک خفی دارند. اگر فرض بگیریم تشخیص توهینی از سمت فردی احساس کرده ایم و این فرد عذرخواهی بکند یا اینکه عذرخواهی هم نکند و بگوید من اعتقاد به اینکه توهینی کرده ام ندارم حق نداریم راهمان را از همدیگر جدا کنیم زیرا این حکم از سمت خدا نیست و کسی که از این حکم تبعیت میکند در حکم پذیری کسی را همردیف خداوند قرار داده است...

در خیلی از رویاهای خودم احتمال صدق بسیار است و من به مجموعه آنها که معروف شدن خودم است یقین دارم و نه تنها این، بلکه خبرهایی از آینده ام نیز دارم... پیام خداوند چیست؟

وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ

(اگر روشن بشود درست است) (نشانه ایست) تکذیب نشانه ها باعث عذاب شدن است زیرا التزام به فسق است.

مثال: اهل خبرنگاری از من میپرسند آیا اجازه داریم حرفهایت را قبول نکنیم و من هم میگویم بله... آنها بسیار خوشحال میشوند...

تعبیر: به نظر رویای صادقه مطابق با واقع می آید و انگار خداوند میخواهد در مقابل این جبهه گیری سکوت کنم با اینکه نقدهای آشکاری به این قضیه دارم... پیام شما چیست؟

وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ فَاسِقُونَ

تفسیر موازی عقلی وجود دارد و آن اینکه اگر به نشانه تو ایمان هم می آوردند با هم دوست نمیشدید زیرا جمع بسیاری از این جماعت فاسق هستند.

تفسیر ضربدری: منظور از فاسق بودن اینست که نگاه کثیف ضد دینی را شبیه سازی میکنند حال آنکه شاید به خیالشان در عمرشان گناه ویژه ای ندارند... چه پیامی دارید؟

وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ

تفسیر امیدواری دهنده است و میگوید بلایی به سرشان می آید که شاید باعث تضرع آنان شود... (یعنی بلایی به سرشان می آید که از شبیه سازی نگاه کثیف ضد دینی تمایل محسوسی به سمت خروج از آن داشته باشند.)

مثال: دیدم غرب نگاهی به داستان من دارد و در پایان این نگاهشان پلیس آمریکا موفق میشود بدون هشدار معقولی زیر آتش گلوله من و طرفدارانم را که در هدف سنجی حرکت من دچار اشتباه هستند کتلت کنند... به نظرم رخ دادنی است ولی حضرت آیت الله خامنه به صورت واضح به من گفت نه چنین نیست و آمریکا با تو کاری ندارد... چه پیامی در این کلش آف ویوز دارید؟

رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ

کسی که حقیقت را پوشانده است آرزو میکند که کاش در مقابلش تسلیم میشد...

میخواهم ادامه دهم چه پیامی دارید؟

ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا

ترجمه کفایت میکند...

مثال: دیدم حضرت عباس نجاتم میدهد... باور کردم! چه پیامی دارید؟

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ

نگاه اشراقی ات تحت پرورش اوست...

مثال: دیدم زنبور حجاب میپوشد و به ایران می آید... دلم خواست باور کنم... چه پیامی دارید؟

وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ يَبَسًا لَا تَخَافُ دَرَكًا وَلَا تَخْشَى

شاید دلت درست خواسته چون در نگاه توازی برداشت عقلی میفهمیم این مسئله کارگشا است... فرض کن چنین رخ بدهد و اهل طرفداری تو در فشار سختی باشند چنین معجزه ای راهگشا است...

مثال: دیدم خواننده ای زنبور که زنبوری که من میگویم نیست به خانه مان آمده و قرآن میخواند... دلم خواست باور کنم... چه پیامی دارید؟

إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ

شاید این مشخص کند که کسانی که ایمان آورده اند و به پروردگارشان توکل میکنند سلطانی از جانب شیطان ندارند.

مثال: دیدم زنبور از میان اعماق سردرگمی آب نجاتم میدهد ولی نمیتواند والدینش را نجات دهد و وارد بهشتی ناکامل میشود و از این واقعیت ناراحت است که چرا والدینش نجات نیافتند... سپس دیوار بهشت بلند شد و فهمیدیم محصور هستیم... دلم خواست باور کنم اتفاق افتادنی است... چه پیامی دارید؟

وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا

اگر این اتفاق بیافتد و جدا شوید خداوند از بخشش خود بینیازتان میکند و الباقی در ترجمه کفایت میکند...

مثال: دیدم مستکبری شبیه ترامپ زنی را اذیت میکند... دلم نخواست باور کنم ولی وصل است به اینکه شاید به هم رسیدیم... پس خواستم باور کنم... چه پیامی دارید؟

لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى

ترجمه کفایت دارد...

حال که فهمیدم پیام آیه ای این خواب چنین است آن واقعه را بیشتر شرح میدهم. مستکبر میخواست از من باج تایید خودش و خوش خدمتی خودم به او را بگیرد...

مثال: وقتی هنوز چاق نبودم زنبور از چاقی و هیکلم صحبت کرد و گفت احساس بدی ندارد... ولی از اینکه به خاطرش قید خواب را نمیزنم احساس ناگواری داشت... دلم نمیخواهد باور کنم که تا آن موقع درگیر این قضیه خواب خواهم بود ولی چون دوست دارم وقایع را دلم میخواهد باور کنم... چه پیامی دارید؟

رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ

تفسیر: دعا کن که نسل خوبی از این رابطه همچون بیابان رخ بدهد و الباقی در ترجمه است...

مثال: آیا عبد مملوک زنی بسیار بلند مرتبه میشوم؟ زیرا دوست دارم چنین اتفاقی بیافتد... زیرا میترسم رابطه مان را خداوند امتحان کند همچون امتحانی که با قبل از من کرد و از پسش برنیایم و دوست ندارم حق طلاق داشته باشم و میخواهم با او و امام زمان عهدی کنم که هرگز طلاق پیدا نکنیم...

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

ترجمه کفایت دارد... ولی تفسیر موازی با برداشت عقلی است یعنی شک نکن...

با اینهمه تمامی این پیام های خداوند که میگوید شک نکن دلیلی بر اتفاق افتادن اینها در آینده نیست... زیرا شک است که باعث تخریب دل مومن در ورود به وادی شکرگزاری میشود. شاید خداوند میگوید شک نکن ولی وقتی فهمیدیم قرار نیست رخ بدهد خیری در این رخداد برای ماست... چه پیامی دارید؟

فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى

این کلام باعث اختلاف در امر بین آنها (قبطیان و قبطی دوستان و شبیه سازان نگاه قبطی) میشود و نجوا پراکنده میکند...

برای من مهم نیست قبطی ها چه فکری میکنند زیرا دوست ندارم به من ایمان پیدا کنند... صفر ریشتری وقتی به تو ایمان یابد همه اش دردسر است و من از این جماعت بیزارم... چه پیامی دارید؟

إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

ترجمه: بهتر است به وضعیت صفر ریشتری ها کاری نداشته باشی زیرا همه به سمت او میروید و او حتی صفر ریشتری را تا جاهایی میبرد زیرا به هرکاری قادر است...

من دوست دارم تاویل این حدیث صحیح باشد که من به عنوان فرعونی در لباس رعیت که محقق در زمینه حقیقت دین عند الله بوده و صاحب معجزات است به سمت موسی ای در لباس پادشاه بروم که میان ساختار محافظه کارانه به اضطرار رسیده است. سپس دو معجزه ام را به او نشان بدهم و او به این حدیث ایمان بیاورد. سپس کلانتر که شاید سید حسنی موعود باشد در مسیر ولایت عقیل مسجد امانت را توسعه دهد و امتی که حقیقت امت بنی اسرائیل هستند و در اصل امت بنی اسرائیل سایه و شبیه سازی آنها بوده را از دامان گرفتاری در میان قبطیان که صهیونیست هستند حتی اگر ندانند نجات بدهم. برای چنین حدیثی چه پیامی دارید؟

فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ

این حدیث نه به گوش مرده ای میرود نه در گوش کر شنیده میشود وقتی از آن روی برگردانند... (اما کار خودش را میکند... اگر در این آیه عمیق شویم...)

فقط باید این نکته را اضافه کنم که حدیثی که گفتم متشکل از چندین خواب بود و مجموعه ای کلوئیدی از رخدادهایی بود که از آینده میبینم.

من دو شرط بندی رو کم کنی در رابطه با آینده اتخاذ کرده ام. یکی از آنها مربوط به اسفند 1405 است ولی حالا که دارد نزدیک میشود دوست دارم از این شرط بندی برائت اعلام کنم... به نظر می آید اشتباه محاسباتی داشته باشم... پیام شما چیست؟

وَأَنْجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ

ترجمه کفایت میکند... چیزی که به دل می افتد اینست که کار خوبی است و این شرط بندی هلاکت داشته است...

یکی از شرط بندی های من در رابطه با سید حسینی و حسنی است و بیشترین سرنخ معتبرم دست آسیب دیده و فامیلی حسینی است و خراسانی بودن او و سید بودن او... ولی امکان دارد فرزند او باشد یا اینکه اصلا شرط بندی روکم کنی خطا باشد... به نظرم اگر رویم هم کم شود ضرر خاصی نمیکنم... پیام شما چیست؟

إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا

توازی عقلی پیدا شونده است. اگر شرطی میبندی که معطر است و دوستش داری از هرجا که خواستی آن را بجوشان...

احساس میکنم وقتی معروف شوم تحت فشار بیشتری می افتم با این حال دوست دارم سریعتر معروف شوم زیرا دوست دارم غنیمت جویی ام از فرصت پیش از ظهور محقق شود... چه پیامی دارید؟ این دوست داشتن را چه کنم؟

قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ

شاید معروف شدنت انقلاب سالمی باشد و برکاتی داشته باشد گرچه رنج و بلای عذاب سایه اش مستدام است.

دلم میخواهد نخوابم و ناراحتی هایم را به تو قرض دهم ولی نمیتوانم پیامی میدهی زورم دوباره زیاد شود؟

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ

به توجه خداوند به خودت که حضور ائمه اطهار در ذرات و فضای نفس توست خودت را یادآوری کن! آیا آفریدگاری جز خدا هست که از آسمان و زمین روزی ات دهد معبودی جز او نیست پس به کجا منحرف میشوی...

جواب نمیده...

فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

حتی اگر کافر درونت بدش می آید خدا را بخوان مخلصانه در دین...

برم یوتیوب وریتاسیوم ببینم؟

قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى

ترجمه کفایت دارد... منظوری که میفهمم یعنی همینجا باش...

درس حوزه چی؟

أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ

یعنی نمیفهمی آیا، همان جمله قبلی راست بود! (البته کج فهمی دارد ولی مجبورم موازی با عقل خودم راه بروم.)

حوزه خیلی تنبل و کند ذهن است... چه پیامی دارید؟

وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا

شاید برادرانت از میان این حوزه به سمت تو متمایل شوند زیرا ندای خوش یمنی از طور نجوا کنان همه را هدایت میکند. پس با در نظر گرفتن این احتمال محکومشان نکن...

به نظر من ترنس کردن بدون ایراد ژنتیکی واضح ابدا حرام است چون بی احترامی به جنسیت خویش است اما شک دارم آیا میتوانم در زمینه حکم دادن مشورتی به علما بدهم یا خیر!؟ پیام شما چیست؟

وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ _أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ

نمیدانم کدام یک آیه اصلی است چون هنگ کرد ریفرش کردم... احتمالا اولی درست است و منظور اینست که منتظر حکم اصلی باش و مسلما حکم دادن با تو نیست...

چرا علمای اسلام مرجعیت را تخصصی نمیکنند؟ مثلا شبکه تشکیل دهند و اعتراف کنند فلانی در این زمینه خیلی خبره تر است یا خیر؟ مثلا با اهم فی الاهم کردن تشخیص دهند مرجعی که در زمینه احکام تقلید اعلم است میتواند یک سری از علما را به عنوان علمای موازی تعریف کند و بگوید مثلا فقط میتوان از یک مرجع تقلید در زمینه احکام تقلید تقلید کرد و باید در زمینه های دیگر به علمای پیشنهادی او مراجعه کنیم... مثلا مرجع خامنه به عنوان اعلم در زمینه احکام تقلید تشخیص داده شود. سپس او بیست نفر در زمینه طهارت معرفی کند بگوید میتوانید از هرکدام خواستید تقلید کنید... ده نفر در زمینه نکاح معرفی کند... و در ادامه شبکه ای از علما در هر زمینه به خصوص دقیقتر کار کنند و بتوانیم به صورت مویرگی با هرکدام ارتباطی داشته باشیم و این مملکت شیعی از اینهمه محافظه کاری بی ربط و چاق و خپل خارج شود! پیام شما چیست؟

قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ

فرض کنیم اشتباه کنی... نباید حرفت درست شنیده بشود و مردم در این زمینه بحث و تبادل نظر کنند یا خیر؟

شاید یک مرجع در این زمینه حرفت را قبول کند و این یعنی پایان عمر جمعیت محافظه کار و کم تحرک در حوزه... پایان موازی کاری علما و تقلیل یافتن دروس حوزه از سالهای سال درس خواندن به سه چهار صفحه اجمالی خواندن و صاحب اطلاعات شدن!

آیا علمای حوزه به این جهت با این سناریو مخالف هستند که خودشان کلی درس خوانده اند و حیفشان می آید به آنها بگوییم تو فقط در زمینه احکام تقلید تحقیق کن و در بقیه مسائل علمای متخصص تر را معرفی کن! به گمانم آنها میفهمند چنین چیزی به یقین خلاقانه تر و مفیدتر است اما در درون دلشان از محافظه کاری سخت میترسند! چه پیامی دارید؟

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ

کدامین نشانه های پروردگار را تکذیب میکنند؟

شک دارم عقل من در این زمینه ها حجیت داشته باشد آیا خودشان هم میتوانند به این روش من تمسک جویند و از تردید های علمی رهایی یابند؟

وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا

ترجمه کفایت دارد... امیدواریم وقتی روشن شد این حرکت موثر است تعلل نکنند.

البته نحوه نگارش سوال غلط بود، باید مینوشتم به نظرم خودشان هم میتوانند به این روش من تمسک جویند و... پیام شما چیست؟

آیا میتوان ایده فکری از طریق استخاره گرفت؟

إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى
اگر کارهای ممنوعه نشود مسلما آسیبی ندارد.

ایده فکری ام در مطلب بعدی چه باشد؟

إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ

شبیه سازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید