لوتار
لوتار
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

کار در دانشگاه یا صنعت؟ (1)

در دوران دکترا ارتباطم با advisor (اسمش رو میذارم مارک) محدود بود به مکالمه در مورد پروژه و مسائل مربوط به کار. از دانشجویانی که با اساتید دیگر کار می‌کردند می‌شنیدم که استاد، دانشجویان research group خودش رو هر چند وقت یک‌بار به بهانه صرف ناهار بیرون دانشگاه، برای یک دیدار غیر کاری دور هم جمع می‌کنه. اما استاد من هیچوقت از این کارها نمی‌کرد. یک روز که برای جلسه دفاع تاریخ تعیین کردیم، پیشنهاد داد که بعد از دفاع به صرف شام بریم بیرون. در واقع برای اولین و آخرین بار! دفاع انجام شد، قرار گذاشتیم و اولین دیدار غیر کاری آغاز شد. در مورد موضوعات مختلفی صحبت کردیم، اما مهمترین حرفی که اون شب از مارک شنیدم پاسخ به سوالی بود که مثل خیلی‌های دیگه در اون مقطع برام مطرح بود: «به نظر شما من مناسب کار در محیط آکادمیک هستم یا صنعت؟»


در مورد تفاوت این دو فضا از آدم‌های زیادی پرسیده بودم، اما پاسخ مارک برای من اهمیت ویژه‌ای داشت. چون به مدت ۴ سال رابطه کاری به شدت فشرده‌ای داشتیم، به طور میانگین هر دو روز یکبار در مورد گام‌های پروژه صحبت می‌کردیم و از زیر و بم مهارت‌ها و روحیات کاری من آگاه بود. در جوابم گفت: «تو شخصیتت proactive هست. یعنی برای حفظ انگیزه، نیاز داری روی پروژه‌های پویا کار کنی، طوری که چند قدم جلوتر رو نتونی به راحتی ببینی و مجبور باشی کشفش کنی. اگر دوست داری برو و مدتی فضای صنعت رو تست کن، بعدش می‌تونی مسیرت رو دوباره عوض کنی. ولی به نظرم ‌فضای صنعت این پویایی رو نداره و خوشحالت نمی‌کنه». پاسخ مارک نکته مهم و روشنگری داشت. ولی تکه‌های دیگه‌ای هم برای تکمیل این پازل لازم بود که در پست ‌شماره ۲ در موردشون می‌نویسم.

صنعتدانشگاهپژوهشکارریسرچ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید