𝒍𝒆𝒈𝒂𝒄𝒚
𝒍𝒆𝒈𝒂𝒄𝒚
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

مرگِ فوتبال

از سرازیری دهه هشتاد و در آستانه‌ی دهه نود میلادی دروازه عصر طلایی به روی جهان گشوده شد؛ جهانی که به لطف تک‌قطبی شدن، طعم رونق و امید را چشید و در همه حوزه‌ها اوج تحولات شیرین را از سر گذراند از علم گرفته تا تکنولوژی و ظهورِ استیو جابز و شاهکارهای‌ش تا سینما و فیلم‌هایی که ایستادگیِ شان فرایِ زمان و مُد هستند تا فوتبال‌های دل‌نوازِ مملو از روح و عشق...

کلاسِ 90
کلاسِ 90

فوتبال آراسته به زرق ستارگانِ رنگارنگ و برق لعاب فوتبال مدرن که از یکنواختی دوران کلاسیک درآمد ولی هنوز پیچیدگی‌ها دخل‌ش را نیاورده بود تا هر گوشه‌اش گلچینی از بهترین مهاجمان و مدافعان تاریخ رویاروی هم قرار دهد...
هنوز خلاقیت و مهارت‌فردی شاخصه‌ی اول بود و چنبره تاکتیک‌های زنجیرمانند (خلاقیتِ فردی را به زندان روانه می‌کند) و بازی سیستماتیک کار را به فالس‌ناینِ پادوی تیم نکشانده بود تا فوتبال از مهاجم اصیل بی نیاز شود!

از در و دیوار مهاجم خوش نقش می بارید نمونه بارزش ایتالیا که به‌طرز سرسام‌آوری مهاجم و فوروارد تولید و تلنبار میکرد تا جایی که نسل مانچینی، ویالی، کاسیراگی، راوانلی، زولا، دی کانیو و حتی افسانه‌ای چون روبی باجو هنوز کریر ملی درست حسابی دست و پا نکرده نسلِ دل پیرو، ویری ، اینزاگی، توتی و... عرصه را قاپید!
در انبوهِ خط حمله تیم‌های ملی دیگر نیز گلزنان قهاری چون ماریو ژاردل، جیوانی البر و کلودیو لوپز پشت خط فاسد شدند و بعضاً رنگ تیم ملی را ندیدند...
قیاس کنید با روزگار فیکس‌شدنِ میان‌مایه‌گانی چون داوید ویا، کلوزه و ژیرو در لاین‌آپ فاتحان جام جهانی!(:

هنر و فوتبال!
هنر و فوتبال!


مرزها کمرنگ و سرمایه‌ها سیال شد
کاپیتان محبوب کاتالان‌ها سر از رئال درآورد؛ جام جهانی 2002 در کورس رقابت سامسونگ و هیوندای با سونی و تویوتا پژمرده شد؛ فوتبال تبدیل شد به طعمه ای برای جذب ثروت الیگارش‌های شرقی اسپانسرهای کهکشانی و تابستان 2004 یونان و مورینیو بخشی از فوتبال را برای همیشه کشتند؛ پیشنهادهای اغواگر استعدادهای جوان را یکی پس از دیگری از پای درآورد؛ بزرگترین مربیان از دک کردن ستاره‌ها فرسودند؛ ایتالیا بدون گلزن ثابت قهرمان جهان شد؛ حتی فدا کردن افتخار و اعتبار در راه گسترش استادیوم و فروش بلیت بیشتر توجیه اقتصادی یافت؛ مهاجمان تمام کننده در حصار جای‌گیری منزوی و سنتر فورواردها به اسم مهاجم سایه و کاذب، توپ‌پخش‌کن شدند؛ قاتلان زبده محوطه جریمه را در سمتِ پای مخالف به‌عنوان وینگر گماردند؛ هافبک‌های مرکزی در زمین از مهاجمان جلو زدند؛ سوداگران و ایجنت‌ها از مربیان معروفتر شدند؛ تبلیغات محیطی را کارگزاران شرط‌بندی تسخیر کردند؛ نقل و انتقالات ژانویه از تابستان داغ‌تر شد؛ شهوت آمار و ارقام رکوردها هویت و نفس هواداری را خفه کرد؛ حتی حق‌ وتوی شورای امنیت کالای قابل مبادله در بازار فوتبال شد!

حاکیمتِ اقتصاد بر روحِ!
حاکیمتِ اقتصاد بر روحِ!


قیمت فولبک‌ها از آقای گل‌ها سبقت گرفت؛ دوره‌گردی سوپراستارها به قاره نوردی کشید؛ همه شبیه هم شدند تا وخامت اوضاع حس ناب فوتبال را به بی‌حس کنند..‌.
در این قتل عام همه شریک هستند از رئال و بارسا تا پریمیرلیگ و یوفا و فیفا و حتی مخاطبان و رسانه ها همگی در توافقی ناخودآگاه دست‌به‌دست هم دادند تا فوتبال همه‌جانبه و دل‌انگیز برسد به ستاره های تازه به‌دوران رسیده و بازیکن‌فن‌های ندید بدیدِ احمق!

اسکروج‌های ورزشی
اسکروج‌های ورزشی


پیام فوتبال امروز به مخاطبان دیرپا واضح است: اگر مشتاق بازی ریاضی و پازل‌های شبه رباتیک و شرط‌بندی‌کردن نیستی ناچار قید فوتبال را زده مثل نازاریو به شکم و متعلقات‌ش برس یا همچون باجو به معبد بودا پناه ببر یا همانند جیانلوکا ویالی برو بمیر.
فوتبالجام جهانیاقتصاد
کتاب می‌خوانم و جُستار... و محتوا را گزینش می‌کنم...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید