برنامه نویسی یک قدرت بی انتهاست، قدرتی که تمام مردم جهان بهش پی بردن و خیلی افراد ازش استفاده یا سوءاستفاده می کنند. همه ما میدونیم که برنامه نویسی یک علم پیشرفته برای خلق چیزهای جدید و یشرفته استفاده میشه. بعضی از ماها دوس داریم برنامه نوسی رو یادبگیریم ولی به دنبال یک انگیزه هستیم تا مستحکم بریم به سمت این دانش، بعضی ها شرکت های بزرگ تکنولوژی رو سرمشق خودشون قرار میدن؛ بعضی ها فیلم های سینمایی برنامه نویسی رو انگیزه خودشون میدونن.
توی صنعت فیلمسازی خیلی از کارگردان ها و تهیه کنندگان دست به کار شدن و فیلم های سینمایی و سریال هایی در زمینه برنامه نویسی تولید کردند، که وقعا جذاب و عالی هستند. توی این مقاله میخوام چندتا از این فیلم هارو بهتون معرفی کنم و لینک دانلودشون هم براتون میذارم که اگه خواستید دانلودشون کنید.
این فیلم داستان تأسیس فیسبوک است. داستانی مرکب از پول، نبوغ و خیانت. روایتی داستانی است از پایهگذاری فیسبوک و دردسر دادخواستهایی که در پی آن مطرح شد. این فیلم نماهای زیبا، فیلمنامهای بی عیب و نقص و تدوینی استادانه دارد. “شبکه اجتماعی” به موضوعاتی قدرتمند مانند میل به پذیرش، حقوق مالکیت فکری، اشتیاق به فنآوری و بخش تاریک فرهنگ اجتماعی دانشگاه میپردازد.
فیلم “شبکه اجتماعی” نامزد دریافت هشت جایزهی اسکار شد. از جملهی این نامزدی جوایز میتوان به نامزدی برای بهترین فیلم سینمایی (که شاید باید برندهی آن میشد)، بهترین کارگردان (دیوید فینچر) و بهترین بازیگر مرد (آیزنبرگ) اشاره کرد. در نهایت، این فیلم با دریافت سه جایزه برای بهترین فیلم اقتباسی، بهترین موسیقی فیلم و بهترین تدوین فیلم به کار خود در اسکار خاتمه داد. یکی از موارد خوب در مورد این فیلم (و همهی آثار دیوید فینچر)، توجه بیعیب و نقص این کارگردان شهیر به جزئیات فنی است؛ برای مثال، فینچر در طول تکگویی زاکربرگ درباره ایجاد “فیسمش” (FaceMash) میتوانست با به هم بافتن یک سری اصطلاحات تکنیکی بیمعنا، از این سکانس عبور کند.
“بازیهای جنگی” محصول ۱۹۸۳ و یک فیلم کلاسیک است. بازیگر اصلی این فیلم “متیو برودریک” جوان است. او نقش یک بچه هکر دهه هشتادی را ایفا میکند. او ناخواسته به WOPR (واکنش طرح اداره جنگ) دسترسی پیدا میکند. WOPR یک ابررایانهی نظامی ارتش ایالات متحده است که برای پیشبینی نتایج احتمالی جنگ هستهای برنامهریزی شده است. برودریک با این گمان که این برنامه، یک بازی رایانهای است، WOPR را برای اجرای یک شبیهسازی جنگ هستهای راهاندازی میکند. این کار باعث رها شدن یک موشک هستهای میشود و چیزی نمانده که جنگ جهانی سوم را به راه بیندازد.
“بازیهای جنگی” همه چیز دارد: بچه هکر باهوشی که از بزرگسالان پیشی میگیرد، یک موسیقی عالی دهه هشتادی و همچنین فیلمبرداری بسیار تماشایی که نامزد دریافت جایزه اسکار شد. این فیلم یک اثر کاملاً سرگرمکننده است و شما را مشتاق روزهایی میکند که رایانهها در جیب همه نبود و بچهها مجبور بودند برای پیدا کردن بازیهای ویدئویی خوب، سرورهای حکومتی را هک نمایند!!!
“اسپایک جونز” در فیلم “او” به صورت مستقیم به کار با رایانهها نمیپردازد. با این وجود، این فیلم به منزلهی یک مکاشفهی شگفتانگیز در مورد نقش فنآوری در زندگی به ما خدمت میکند. “او” فنآوری فردا را نه به عنوان وسایل زینتبخش غالب در دنیای فیزیکی ما، بلکه به عنوان یک مکمل روحی ایدهآل برای آن، تجسم میکند. شخصیتهای فیلم به جای گوشیهای هوشمند ۷ اینچی و ابزارهای تکنولوژیکی حجیم، تنها از گوشیهای بیسیم و صفحه نمایشهای کوچک استفاده میکنند. فیلم “او” خیلی زود روشن میسازد که انسانهای آینده، یک احساس نوستالژی عمیق نسبت به رسانههای آنالوگ را در خود نگاه میدارند. به عنوان مثال، شخصیت اصلی فیلم با نوشتن نامههای دستی سنتی برای مشتریانی که برای نوشتن نامهی خودشان تنبل هستند، روزگار میگذراند. انسانها در آیندهای که جونز به تصویر میکشد، نمیخواهند گجتهایشان بر زندگیشان غلبه کنند. با این وجود، وابستگی انسانی به فنآوری، قویتر از هر زمان دیگری رشد کرده است.
“آغازگر” دست شما را نگه نخواهد داشت. داستان این فیلم برای مخاطبان معمولی نوشته نشده است. فیلم “آغازگر” توسط مهندسان و برای مهندسان ساخته شده است. به همین دلیل، این فیلم، اثری درخشان است. “آغازگر” فقط با بودجهای ۷٫۰۰۰ دلاری ساخته شده است. این فیلم از یک ساختار طرح تجربی برای نشان دادن کشف تصادفی سفر زمان توسط دو مهندس سختافزاری کمتجربه که در یک گاراژ کار میکنند، بهره میبرد. پس از مدتی، استفاده از این اختراع از کنترل آنها خارج شده و باید با عواقب بسیار واقعی و بسیار جدی کشف خودشان مواجه شوند.
باید بگوییم که اگر خیلی به فیلم توجه نکنید، پیگیری داستان آن بسیار دشوار است. “مایک دیآنجلو”، منتقد “اسکوایر” چنین نوشت که “هر کسی که ادعا میکند پس از دیدن آغازگر، آن را کاملاً فهمیده است، یا دانشمند است یا دروغگو.” دقیقاً به همین دلیل است که این فیلم بوی حقیقت میدهد. با تماشای “آغازگر” واقعاً این احساس دست میدهد که گویا دو مهندس که به بزرگترین کشف در زندگیشان رسیدهاند را به تماشا نشستهایم. اگر تا به حال چیزی ساختهاید که به آن افتخار کردهاید و دیدهاید که به سبکی جالب پا به زندگی واقعی گذاشته است، خواهید دانست که نگاه به چهرهی آنها و سرعتشان در صحبت کردن، همگی عالی است. در این فیلم مغناطیسی وجود دارد که حتی بیشتر مهندسان بیروح و خشک را هم به زندگی باز میگرداند. “آغازگر” فیلمی است که باید آن را تماشا کنید.
فیلم سینمایی “فرا ماشین” یک فیلم نیروبخش است که خستگی کسانی که از استعارههای علمی-تخیلی به اشتباه رفته و از ضعف هوش مصنوعی دلزده شدهاند را از بین میبرد. در حالی که بیشتر فیلمهای مربوط به هوش مصنوعی در سطح سؤال مرز بین “هوش مصنوعی” و “واقعیت” کجاست، باقی میمانند و در آن گیر میافتند، اما فیلم “فرا ماشین” به لایهی عمیقتری میرود. این طرح در واقع با استفاده از کشف ساختگی “هوش مصنوعی قدرتمند” برای کشف اضطراب اساسی که همهی تعاملات اجتماعی را پی ریزی میکند، یکی از آزمونهای بزرگ تورینگ است: آیا فردی که در حال صحبت با او میباشید، واقعاً شبیه شما است، یا این که فقط اینگونه وانمود میکند؟
فراتر از داستان جذاب، “فرا ماشین” فیلمی است که به زیبایی ساخته شده است. فیلمبرداری این فیلم، نفسگیر است که با توجه به این که این فیلم در یک هتل واقعی در نروژ تصویربرداری شده، اصلاً هم جای تعجبی ندارد. هر بار که این فیلم را تماشا میکنیم، قدرتی که توسعهدهندگان نرمافزاری ما برای ایجاد زیبایی و معنا در جهان در اختیار دارند، و مسئولیت فوقالعادهای که این قدرت به وجود میآورد را به یاد میآوریم. “فرا ماشین” یک بیانیه ظریف و قدرتمند را مطرح میکند: مراقب آنچه به رایانهتان میگویید، باشید.
فیلم "فضای اداری" یکی از شناخته شده ترین کمدی هاست، که زندگی یک برنامه نویس به نام Peter Gibbons و همکارانش را نشان می دهد. او از زندگی روزمره و نظارت های همیشگی در محل کار خسته شده و نیاز به تغییر داره و با همکارانش تصیمیم میگیرند که علیه رییسشان شورش کنند.
این فیلم سبکی هیجان انگیز و تخیلی داره که در مورد یک نابغه کامپیوتر به نام Milo Hoffman و فارغ التحصیل شده از دانشگاه استنفورد است. این نابغه شغلی رو از شخصی به نام بیل گیتس میپذیرد و به مرور کشف میکند که این شخص اونی نیست که همه می شناسند. همانطور که از نام فیلم پیداست، Milo Hoffman به سورس کدهای محصولات مشکوک میشه و به این نتیجه میرسه که اعتماد به هر کسی یک اشتباه بزرگه.
خب دوستان فیلم های سینمایی برنامه نویس، براتون گذاشتم، البته یکسری مستند بود که ازشون چشم پوشی کردم. اگر دوست داشتید مستند بذارم، برام نظر بذارید تا مستندهای برنامه نویسی رو براتون تهیه کنم.
توی مقاله های بعدی حتما سریال های برنامه نویسی با لینک مستقیم رو میذارم. امیدوارم که خوشتون اومده باشه.