در مقاله قبل راجع به تفاوت سود ویژه و سود ناویژه مطالعه کردیم و اینجا قصد داریم راجع به تفاوت زیان ویژه و زیان ناویژه صحبت کنیم.زیان ویژه به زیان وارد شده توسط واحد تجاری در طول دوره حسابداری خاص پس از در نظر گرفتن کلیه درآمدها و هزینه های متحمل شده توسط شرکت در آن دوره گفته می شود و چنین وضعیتی زمانی در شرکت ایجاد می شود که مجموع هزینه های شرکت از کل درآمد آن بیشتر باشد و تفاوت زیان ویژه و زیان ناویژه در این است که زیان ناویژه به معنی مجموع زیان یک شرکت از فعالیتهای مختلف خود در یک دوره خاص، حتی اگر در برخی از این فعالیتها سود داشته باشد.
به عنوان مثال، شرکت ABC ممکن است درآمدی به ارزش 150،000 دلار در یک دوره خاص کسب کند، و COGS 100،000 دلار است در حالی که هزینه ها تا 60،000 دلار در برابر درآمدهای به دست آمده افزایش می یابد.
زیان یا سود خالص معمولاً در انتهای صورت سود و زیان ثبت می شود. یک کسب و کار می تواند علیرغم متحمل شدن زیان ویژه با تکیه بر درآمدهای کسب شده در دوره قبلی یا با کمک وام ها، زنده بماند. با این حال، ناگفته نماند که هدف یک کسب و کار کسب سود در نهایت است.
همچنین نمونه ای از اصل تطبیق محسوب می شود که به عنوان درآمدهای به دست آمده در یک دوره و هزینه های انجام شده در مقابل آن صرف نظر از زمان پرداخت آن هزینه ها برای آن دوره تطبیق داده می شود. اگر برخی از هزینه های انجام شده در یک دوره خاص در آن دوره پرداخت نشود، به عنوان هزینه های تعهدی شناخته می شود.
درک کل هزینه ها
مجموع هزینه ها را می توان به بهای تمام شده کالای فروخته شده تقسیم کرد، (COGS) و هزینه های عملیاتی از هر نوع، که برای فعال نگه داشتن یک تجارت ضروری است. COGS رقم اولیه ای است که باید در درآمدها پوشش داده شود. اگر بنا به دلایلی، از جمله افزایش هزینه های تولید، مسائل ساخت، تجهیزات گران قیمت، یا عوامل دیگر، ممکن است COGS از درآمدها فراتر رود و در نتیجه منجر به زیان شود. با فرض اینکه درآمدها COGS را پوشش می دهند، همیشه ممکن است افزایش غیرمنتظره ای در هزینه ها به دلایل متعدد و یا افزایش هزینه ها در مناطقی که قبلاً بودجه بندی شده اند وجود داشته باشد. همه این عوامل می توانند به کل هزینه ها بیافزایند و اگر از درآمدها بیشتر شوند، زیان ویژه ممکن است برای یک دوره خاص ایجاد شود.
اگرچه متحمل زیان برای یک تجارت غیرعادی نیست، اما ادامه زیان منجر به کاهش درآمدهای تعهدی می شود. آنها ممکن است به اقدامات شدید برای کاهش هزینه های عملیاتی یا سایر هزینه ها نیاز داشته باشند که می تواند شامل کاهش نیروی انسانی یا تعطیلی برخی از واحدهای تولیدی یا تنزل رتبه بخشی از عملیات باشد، که هیچ کدام از نظر ایجاد تصویر مثبت برای شرکت در مصرف کنندگان یا سرمایه گذاران خود به خوبی عمل نمی کنند. با این حال، گاهی اوقات چنین اقدامات شدید ممکن است قبل از اینکه یک کسب و کار بتواند دوباره سود ایجاد کند، در طول یک دوره دشوار کمک کند.
در کنار این دلایل درآمدها همچنین می تواند به دلیل رقابت شدید یا استراتژی های قیمت گذاری نادرست به غیر از رویکرد ناموفق برای بازاریابی محصولات یا خدمات ارائه شده، کمتر از هزینه ها و بهای تمام شده کالاهای فروخته شده باشد. برنامه های بازاریابی موفق اغلب بهترین روش برای افزایش فروش و تصویر یک کسب و کار در نظر گرفته می شود که منجر به درآمد خالص می شود، که همچنین می تواند به عنوان درآمد انباشته برای سه ماهه آینده استفاده شود و در صورت وقوع زیان ویژه به دلیل دلایل غیرقابل پیش بینی، از عملیات تجاری پشتیبانی می کند و این خود به نوعی تفاوت زیان ویژه و زیان ناویژه است که جاوتر توضیح می دهیم.
اکنون می توانیم زیان ویژه را مطابق زیر محاسبه کنیم:
کل درآمدها (150000 دلار) - کل هزینه ها (COGS (100000 دلار) + هزینه ها (60000 دلار)) =
150,000 دلار - (100,000 دلار + 60,000) = 150,000 دلار - 160,000 دلار = - 10,000 دلار
بنابراین، پس از کسر COGS و مخارج از کل درآمدهای کسب شده برای آن دوره، با نقدینگی منفی 10000 دلار باقی میمانیم. به عبارت دیگر شرکت ABC برای مدت مذکور 10000 دلار زیان به ثبت رساند. آنها باید به درآمدهای انباشته یا منابع اضافی تکیه کنند تا بتوانند سرپا بمانند و به فعالیت های آتی ادامه دهند. این امر به دلیل هزینه های مازاد رخ داده است که به همراه COGS از کل درآمد دوره مذکور فراتر رفته است.
از تفاوت های زیان ویژه و زیان ناویژه این است که بر خلاف زیان ناویژه همچنین باید درک کرد که زیان ممکن است بر نحوه ثبت مالیات های یک شرکت در نرم افزار حسابداری شرکتی به دلیل روشی که می تواند درآمد مشمول مالیات را در یک دوره خاص تغییر دهد، تأثیر بگذارد. با توجه به قوانین منطقه ای برای جبران ضرر و زیان در مقابل درآمد در دوره ای دیگر، ممکن است درآمد مشمول مالیات کاهش یابد و کسب و کارها می توانند بازپرداخت مالیات دریافت کنند که به آنها کمک می کند تا عملیات خود را ادامه دهند. با این حال، همانطور که قبلاً تأکید شد، ادامه زیانها به ذخایر نقدی وارد میشود و اگر یک کسبوکار نتواند اوضاع را تغییر دهد و سود ایجاد کند، ممکن است خطر تعطیلی عملیات خود را داشته باشد.
زیان ویژه نیز نباید با زیان ناویژه اشتباه شود، که نقدینگی منفی باقی مانده پس از کسر COGS از کل درآمدها است. اگر نتیجه مثبت باشد، به عنوان سود ناخالص و اگر اثر منفی باشد، آن را زیان ناویژه برای آن دوره می نامند.
در حالی که هنگام محاسبه زیان ویژه، باید COGS و همچنین سایر هزینه های عملیاتی کسر شود.
از درآمدهای کسب شده در یک دوره به همین دلیل است که یک شرکت ممکن است برای دورهای سود ناخالص کسب کند که صرفاً با کسر COGS از درآمد حاصل میشود، اما زمانی که هزینهها نیز از این سود ناخالص برداشته میشود، همچنان با زیان مواجه میشود. اگر زیان ناویژه ثبت شود، به همان دلیل کسر هزینه ها، زیان ها همیشه بیشتر از زیان ناویژه خواهد بود. پس در اینجا باید متوجه تفاوت زیان ویژه و زیان ناویژه شد.
معنای زیان ویژه در شرایط واقعی به شدت به زمینه بستگی دارد. در برخی موارد، صرفاً به دلیل مدیریت بد است. در موارد دیگر، این یک بدشانسی واقعی است. در بسیاری از موارد، می تواند ترکیبی از هر دو باشد.
با این حال، در مورد شرکتهای جوان، به سادگی میتواند این واقعیت را منعکس کند که شرکتها اغلب باید قبل از کسب درآمد پول خرج کنند. این امر به ویژه در مورد شرکت های مخرب مانند شرکت های فناوری مالی (FinTechs) صادق است. اینها اغلب قبل از اینکه بتوانند به اولین سود خالص خود دست یابند، باید با هزینه های هنگفتی دست و پنجه نرم کنند.
زیان ویژه اغلب از بالا شروع می شود، چه به معنای واقعی کلمه و چه به صورت مجازی. هرچه درآمد ناخالص شرکت کمتر باشد، درآمد کمتری برای پرداخت هزینه های خود دارد. درآمد کم معمولاً به دلیل یک یا هر دوی این دلایل ایجاد می شود. اینها قیمت گذاری نادرست و حجم کم فروش است.
قیمت گذاری نادرست می تواند منجر به کاهش حجم فروش شود. به طور خاص، اگر قیمت ها خیلی بالا باشد، خریداران ممکن است به دنبال گزینه های جایگزین باشند. با این حال، تعیین قیمت بسیار پایین نیز می تواند یک اشتباه باشد. ممکن است حجم فروش را افزایش دهد، اما این افزایش ممکن است برای متعادل کردن افزایش بهای تمام شده کالاهای فروخته شده (یا هزینه درآمد) کافی نباشد، حتی با صرفه جویی در مقیاس.
حتی اگر بهای تمام شده کالاهای فروخته شده (یا هزینه درآمد) تحت کنترل باشد، هزینه های غیرعملیاتی ممکن است منجر به زیان ویژه شود. به عنوان مثال، اگر حجم فروش توسط بازاریابی هدایت شود، هزینه های بازاریابی ممکن است بیشتر از سود باشد. برای کامل بودن، این گاهی اوقات می تواند در کوتاه مدت معقول باشد اما در بلند مدت پایدار نیست
مدیران شرکت انسان هستند و گاهی اوقات حتی بهترین آنها به سادگی گرفتار شرایط می شوند. وقتی این اتفاق می افتد، در کوتاه مدت می تواند دردناک باشد. با این حال، اگر یک شرکت مدیریت قوی داشته باشد، مدیران به سرعت وضعیت را ارزیابی کرده و مسیری را برای انطباق با آن و بازگشت به سود خالص مثبت تعیین می کنند.
زیان ویژه به دلیل نیاز کوتاه مدت به درآمد
همه کسبوکارها دارای هزینههای راهاندازی هستند که باید قبل از شروع کسب درآمد انجام شوند. در برخی موارد، این هزینه ها ممکن است به قدری ناچیز باشد که حتی مورد توجه قرار نگیرد. به عنوان مثال، فریلنسرهای جدید ممکن است به استفاده از رایانه شخصی خود برای کار به عنوان یک هزینه تجاری فکر نکنند.
در موارد دیگر، هزینههای راهاندازی و توسعه میتواند آنقدر زیاد باشد که تمام سود یک شرکت را به معنای واقعی کلمه برای سالها مصرف کند. احتمالاً مشهورترین نمونه این امر آمازون است. این غول اینترنتی در جولای 1994 تاسیس شد اما اولین سود خود را در ژانویه 2004 به ثبت رساند. این مربوط به سه ماهه آخر سال 2003 است.
با این حال، از آن زمان به بعد، این شرکت از قدرتی به قدرت رسیده است. همچنین به نظر میرسد که ارقام درآمد خالص قوی برای سالها، اگر نگوییم دهههای آینده، مشخص شود. در نتیجه، حامیان اولیه آن که در حین رشد در کنار آن ایستادند، به خاطر صبرشان پاداش زیادی دریافت کردند. پس اهمیت توجه به زیان ها و تفاوت زیان ویژه و زیان ماویژه در اینجا مشخص می شود.
نتیجه
زیان ویژه فقط یک اصطلاح حسابداری دیگر نیست، بلکه یک شاخص مهم از عملکرد یک کسب و کار است و از نظر عملی به عنوان "خط پایین" نامیده می شود، زیرا در پایین صورت سود و زیان ذکر شده است. و همچنین به طور مجازی به دلیل اهمیت آن در این است که مهم نیست یک کسب و کار با چه شانسی روبرو می شود، اما اگر در ایجاد سود موفق شود، همه چیز همچنان رو به جلو است و بالعکس. با این حال، نباید به صورت مجزا دیده شود، زیرا چندین بار، زیان ویژه صرفاً در نتیجه برخی تغییرات موقت یا گذرا در عملیات تجاری یا تأسیسات تولید ثبت می شود، که نباید دلیل نگرانی برای موفقیت آینده کسب و کار تلقی شود. . زمانی که زیان های مداوم به دلیل بازاریابی ناکارآمد، محصولات با کیفیت پایین، یا تولید بسیار گران همراه با مسائل دیگر رخ می دهد، یک کسب و کار باید اقدامات لازم را برای تغییر اوضاع برای بقا و شکوفایی با در نظر گرفتن تفاوت زیان ویژه و زیان ناویژه انجام دهد.