یک نفر نیست مرا تسکین دهد؟
تا به کی حال بد و راه خلف؟
یک نفر نیست مرا آرام کند؟
تا به کی چشم به گریه وا نهم؟
یک نفر نیست پناهم بدهد؟
تا به کی مشت به دیوار به نهم؟
یک نفر نیست عذابم ندهد؟
تا به که بی خیالی به نهم؟
یک نفر نیست دوایم بدهد؟
تا به کی سر به گریبان بدهم؟
یک نفر نیست دچارش بشوم؟
تا به کی چشم به تاریکی دهم؟
یک نفر نیست حال مرا فهم کند؟
تا به کی در به خودم راه روم؟
یک نفر نیست که نوازش بدهد؟
تا به کی حسرت دست پر گهر؟
یک نفر بود دگر همچین نبود..
تا به این حال دگر تسکین نبود..
آدمی پر بدهد مرغ دلش..
دیگری کر بشود ...
فهم نکند.....
Leyla_Todeli(◕‿◕)♡