عصریست که رسانهها در آن، حق و باطل و راست و دروغ را وارونه میسازند طوریکه دنبال کنندگان خود را هر طور که خود بخواهند جهتدهی میدهند و به قول مالکوم ایکس رحمهﷲ: «اگر مراقب رسانهها نباشید قطعا شما را طوری میسازند که از مظلومان متنفر باشید و قلبتان برای ظالمان و طاغوتان بتپد».
عصریست که اخلاقیات و معنویات و ارزشها، جای خود را به مادیات و مصلحتطلبیها و سرمایهداری داده است، و اکثر مردمان را در خود بلعیده است بنابراین تحت تاثیر غلبهی ماده بر روح، کر و کور و لال شدهاند و هر دروغی را بدون آگاهی از صحت یا سقم آن منتشر میسازند.
از نمونههای این واژگونی ارزشها، میتوان به دروغی اشاره کرد که اسلامستیزان با تمام عناوین خود اعم از ملحدین و نصاری و یهود و ملیگرایان و باستانپرستان و… بر زبان میرانند و آن را از اشکالات اساسی اسلام و مسلمین معرفی میکنند!
آنها ادعا میکنند که اسلام با زور شمشیر، مردمان را به پذیرش عقاید خود مجبور کرده و تحت فشار و شکنجه، خود را بر آنان تحمیل نموده است!!
دشمنان اسلام با یقین به پیروان خود میگویند: مردم به زور شمشیر اسلام آوردهاند، اما با این حال اگر تلاش کنند مسلمین را با زور شمشیر از اسلام منصرف و خارج کنند آنان منصرف نمیشوند!!
همه میدانند اگر شخصی یا اشخاصی با زور و تهدید درصدد تحمیل عقاید و باورهایی بر دیگران برآیند تنها تا زمانی میتوانند هدف خود را پیش ببرند که توان و قدرت را در اختیار داشته باشند و به محض اینکه فاقد قدرت شدند مردم به حالت پیشین خود باز میگردند.
پس برای ردّ ادعای این کذابان باید گفت:
در اکثر سرزمینهای اسلامی بویژه در میانمار (برمه) کشمیر، چچن، سومالی، مالی، بوسنی و… مسلمانان را با فجیعترین شکل ممکن شکنجه میدهند و به قتل میرسانند اما با این وجود مسلمین، دست از دین خود نمیشویند و مقاومت میکنند. و حتی حاضر نمیشوند که در ظاهر و بطور موقت هم از دین خود دست بکشند.
حالا بایست پرسید: اگر اسلام به زور بر مردم تحمیل شده بود و آنان عشق بدان نداشتند و با جان و دل آن را نپذیرفته بودند آیا توان تحمل چنین فشارها و شکنجههایی را داشتند؟!