از زمانی که حضرت آقا بحث افسران جنگ نرم را مطرح کردند تا امسال که حضرت آقا «جهاد تببین» را مطرح کردند یک کج فهمی ای در میان دوستان و عزیزان فعال مجازی وجود داشته و دارد که اصلا شاید دلیل اینکه آقا بعد از بحث افسران جوان جنگ نرم این را تدقیق کردند و جهاد تبیین را مطرح کردند هم همین برداشتهای اشتباه باشد.
فرق است میان جنگ روانی با جهاد تبیین. ویژگی اصلی جنگ روانی اینه که فضای روانی را عوض میکنه یعنی فرضا توهم «ما بیشماریم» را میشکنه مثلا با یک طوفان توئیتری مقابله میکنه و یک طوفان توئیتری برای مقابله راه اندازی میکنه یا مثلا با یک عکس و کاریکاتور و ... پاسخ دندان شکنی به طرف مقابل میده. آیا میشه گفت جنگ روانی را کلا تعطیل کنیم؟ پاسخ روشن است : خیر! چرا؟ چون به هر حال پاسخ جنگ روانی جنگ روانی است. بالاخره باید برخی از توهم « ما بیشماریم» بیرون بیاید.
اما آیا فعالیت توئیتری و اینستاگرامی و تیک تاکی و ... جهاد تبیین حساب میشود؟ پاسخ روشن است: خیر! چرا؟
توئیتر با محدود سازی تعداد کلمات مشخصا عنوان میکند که هدف انتقال پیام های کوتاه است. پیام کوتاه بستر جنگ روانی میتواند باشد ولی بستر تبیین و تدقیق نیست. شاید بتوان با رشته توئیتر پیامی را رساند ولی باز هم به تبیین نمیرسد
اینستاگرام نیز شبکهای رسانه محور است. گرچه میتوان در قالب عکس و فیلمهای کوتاه پیامی را رساند ولی با اصل وجودی این شبکه در تعارض است.
خب حالا اگر بشود در همین شبکه ها فعالیت تببینی داشت چه؟
قطعا میشود همانطور که خیلی از علما و خطبا و اهالی علم و سیاست و فرهنگ تلاششان را به کار میبرند ولیکن خیلی به نتیجه مطلوب نمی رسند.
ویژگیهای این شبکه ها مانع از انتقال پیام موثر به مخاطب میشود:
۱. جزیره ای بودن: هر کسی در شبکهی ارتباطات خود محصور است دوستان و همفکران خود را در منطقهی مکانی خود میبیند پس عملا هر کس در جزیره ای است که یا میخواهد فقط در جزیره ی خودش بماند و کاری به جزیره بغلی ندارد یا تلاش دارد پیغامی را به جزیره بغلی برساند که بردش محدود است.
۲.ماهیت اساسی شبکه : در شبکه ای که مبتنی بر تفکر نیست و مخاطب بیشتر دنبال مدیای کوتاه یا پیامی چند خطی است انتظار از مخاطب این شبکه نشستن و تفکر و تعمیق در موضوعی نیست لذا هرچقدر میتوان در خیابان فیلمی پخش کرد و انتظار داشت مردم دقیقهای بایستند و فیلم را تماشا کنند می توان انتظار داشت در این فضا کسی پشت چراغ چشمک زنی بایستد به تفکر
۳. اعمال سلیقه ی صاحب پلتفرم در محتوا : این موضوع که خیلی واضح است و روشن است و نیاز به توضیح ندارد.
لذا آنچه میخواهم بگویم این است که اصولا جهاد تبیین کارش در توئیتر و اینستاگرام نیست!
جهاد تبیین در فضای حقیقی :
مهمترین بستر جهاد تبیین فضای واقعی است جایی که میتوان ساعتها نشست و گپ زد به دور از دوقطبیهای فضای مجازی
مدرسه: آقای مسئول، سخنران و مبلغ عزیز مدرسه اولین جایی است که جهاد تبیین شروع میشود اما نه از روی منبر و صف صبحگاه ها! برادر من اگر میخواهی جهاد تبیین کنی از مدرسه شروع کن کمی به رسول الله تاسی کن و برو میان بچه ها به عنوان معلم دینی و معلم تربیتی یا به عنوان معلم مدعو! برو و به جای آنکه سخنرانی کنی قصه گویی کن و با اخلاقت بچه ها را جذب کن. مهمترین اصل تربیتی محبت است بگذار کودکان روحانی و مبلغ و بسیجی و حزب اللهی را با محبت بشناسند.
مسجد: الان میگید کی دیگه میره مسجد؟ و اصلا اون بچه و نوجوان و جوانی که مخاطب ماست که مسجد نمیره! بله اصلا ریشه اختلاف نسلها و بدبختی امروز ما از روزی شروع شد که مساجد شد خانه پیرمردها! پیرمردی که با اخلاقش جوانها را فراری میدهد. امام جماعت بدخلق و عبوسی که جذابیتی ندارد و هزاران سخنرانی و اعمال مستحبی بین نماز که باعث میشود رهگذری که میخواهد از نماز اول وقت بهره ببرد پشیمان شود و درب مسجدی که بعد از نماز بسته میشود! تبیین کارویژه مساجده نه اینستاگرام و توئیتر و این درست نمیشه مگر با درست شدن مساجد من امتحان کرده ام و دیده ام مساجدی را که امام جماعت جوانش با کودکان ورزش میکند چگونه صبح تا شب درش برای مردم باز است و پاتوق بچه ها و جوانان است. آقای مسئول مشکل امروز ما ولنگاری فضای مجازی هم هست ولی سرچشمه مشکل از بی خاصیت سازی مساجد است
دانشگاه: صحبت از علوم انسانی اسلامی سالهاست انجام میشود، صحبت از مطالبه راه اندازی کرسیهای آزاد اندیشی نیز سالهاست انجام میشود ولیکن یا بستر فرهنگی و فکری آماده نیست یا کم کاری میشود. به هر حال دانشگاه جای اصلی اندیشه ورزی است جای جهاد تبیین در دانشگاه است ولیکن ما با واگذاری کرسی اصلی درس و استاد فقط میخواهیم با جایگاه فرعی منبر به نتیجه برسیم و لذا ره به ترکستان میبریم. وقتی دانش غربی (فرق است میان دانش و علم ) فکر را ساخت میدهد ارائه گزاره های متناقض دینی باعث شکاف میان تفکر و اعتقاد میشود و این شکاف در طی چند نسل به نفع تفکر از بین میرود (با الهام از مقدمه یکی از کتاب های آیت الله جوادی آملی که اسمش خاطرم نیست) لذا وقتی میتوان در ساحت دانشگاه به تبیین مشغول شد که در ماهیت دروس دانشگاهی بازنگری شود.
هیات: برخی اوقات وقتی صحبت های حاج آقا قاسمیان را گوش میکردم میگفتم چقدر من با اسلام، با قرآن با دین غریبه ام واقعا تا الان چی می دونستم؟بعد میگفتم چرا این حرف ها را تا الان به ما نگفته بودند؟ بعد به خودم میگفتم واقعا امام راست میگه که «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است» وگرنه با این اسلامی که ما تا الان بهمون معرفی شده خب واقعا عجیبه موندن این اسلام و انقلاب! هیات ظرفیتی است که همه را از لات و بی مبالات گرفته تا استاد دانشگاه و روشنفکر و دانشجو و ... را می کشاند به زیر علم امام حسین می خواهند خون امام حسین را هدر دهند میگویند مجالس امام حسین را سیاسی نکنید بله سیاسی نکنید یعنی جناحی نکنید حرف درستی است. اما جوهره دین کفر به طاغوت است امام حسین بر طاغوت شورید و شهید شد چگونه میتوان هیات را برگزار کرد و روحیه طاغوت ستیزی را زنده نکرد؟
ایجاد هویت ملی و خودباوری: آنچه باعث میشود محیط ها و شهرهای کوچک با بافت مذهبی به سرعت و در طی یک یا دو نسل تغییر هویتی بدهند و نسل جدید به راحتی ذوب در ارزش های غربی شود خواندن کتاب های روانشناسی و جامعه شناسی غربی نیست حتی فقط دیدن ماهواره و شبکه های اجتماعی نیز نیست. بلکه یک جامعه وقتی ارزش های جامعه ای دیگر را می پذیرد که در مورد ارزش های جامعه خودش دچار شک و وادادگی است. ایجاد هویت ملی و حس خودباوری کارکردش این است که فرد حتی اگر به باورهای من هم اعتقادی نداشته باشد و اسلامی که من معرفی میکنم را هم نپذیرد ولیکن به راحتی ذوب در ارزش های جدید نمیشود. گروهک ها و فرقه ها کارکردشان این است که ابتدا شخصیت فرد را خرد میکند و به او حس حقارت میدهند و سپس به او میباورانند که هویت و شخصیت و ارزش تو در گرو باور به ارزش های جدید است. مبلغ عزیز، معلم عزیز، مسئول بعضا عزیز! لازم نیست در مورد حجاب اجباری و اختیاری و لزوم پوشش و لزوم ... سخنرانی کنی کافی است روی ارتقای اعتماد به نفس و هویت ملی مردم کار کنی. حاج قاسم عزیز بود چون به این مردم حس عزت میداد چون در دنیایی که ریاست جمهوری مان میخواست برود گدایی پیش کدخدا او نماد عزت این مردم بود.
جهاد تبیین در فضای مجازی :
پادکست: هرچقدر توییتر و اینستا برای تفکر نیست یعنی برای محتوای بلند درست نشده است پادکست رسانه ویژه ی اهل تفکر است. فرق پادکست با سخنرانی در نحوه تدوین و جذاب سازی و تکنیک های جذب مخاطب اعم از روش بیان مطلب تا تغییر تن صدا و غیره است. متاسفانه در حالی که پادکست های معروفی مانند بی پلاس از همه چیز حتی تاریخچه مشروب میگویند ولی جای آنانی که برای جهاد تبیین احساس وظیفه میکنند در این فضا خیلی خالی است.
شبکه های پیام رسان اجتماعی : اگرچه در شبکه های پیام رسان نیز ویژگی جزیره ای بودن حاکم است یعنی معمولا به ندرت یک پیام از جزیره ی مخاطبین به جزیره دیگری میرسد و حتی گاهی که پستچی ها (افرادی که رسالت خودشان میدانند که حرف های مخالف را در گروه ها و کانال ها منتشر کنند) این پیام ها را به جزیره دیگری میرسانند باز هم به ندرت این پیام ها باز میشوند ولیکن تنها کارکرد آگاهی رسانی صحبت با مخالفین نیست گاهی موافقین نیز سوالات و انتقادها و شکیات و مسائلی دارند. شبکه های اجتماعی با نفوذ عمیق در روابط اجتماعی بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم هستند. این مفاهیم وقتی در قالب جذاب و موثر ارائه شوند میتوانند برای تبیین درست مسائل استفاده شوند.
وب سایت: شبکه اجتماعی علی رغم گستره مخاطب و گستره روابط اجتماعی ولیکن میراست یعنی پیام در بازه زمانی ای با درجه بالایی از بازدید مواجه میشود و بعد در میان انبوه پیامها گم میشود ولیکن بستر سایت بر خلاف شبکه اجتماعی که ضریب نفوذ دارد از خاصیت ماندگاری برخوردار است. وقتی برای نشر پیام خود موفقید که سایتی با ساختار مناسب که برای رسیدن به پیام نیاز به چندین کلیک نباشد داشته باشید و این پیام را در شبکه های اجتماعی نیز نشر دهید.
در نهایت آنچه باید تاکید کنم این است که ویژگی تبیین اقناع مخاطب با صبر و تفکر است و ویژگی جنگ روانی شکستن فضا و عوض کردن فضاست و این دو را نباید خلط کرد.