️دوشنبه ۸ ارددیبهشت ۹۹
خدایا شکرت. برای اینکه هر وقت دلم گرفت و درخواستی ازت داشتم، یک راست آمدم در خانهات و تو کمکم کردی. دفتر و دستک نداشتی. از دعای ابوحمزه
امان از تجربه قرنطینه. امروز دوباره دلم برای لباسهای آخوندیم تنگ شد. لباده و عبایش که آماده است. عمامه پیچیاش وقت میبرد.جهت اطلاع به لباسی که یقه آن روی هم مینشیند لباده میگویند. مثل لباس آقای خاتمی و دکتر روحانی و البته مهمترش خودم! به لباسی که یقهاش باز است قبا میگویند. مثل لباس آیهاللههای عظمی و رهبری و مرحوم هاشمی. آن که رویش میاندارند عبا است.
بستن عمامه هنر میخواهد. خیلیها عمامه پیچ دارند. بعضیها روی پا میبندند و بعضیها با سر. برای لوله کردنش به کمک احتیاج است. وقتی کسی نباشد از دستگیره در میشود استفاده کرد. عمامه انواع و اقسام دارد، شاید یک روزی گفتم. نماز و قرآن ماه رمضانم را با لباس آخوندی خواندم و بعد هم درش آوردم. یکبار در یزد دوست عزیز مرحومم آقای صدوقی و فرزند فاضلش محمد آقا، عمامه میبستند و آقای خاتمی هم نشسته بود و منم عکس گرفتم. این هم اینفوگرافی آخوندی و خاطره قرنطینه کرونایی امروز.
خدایا این رسمشه؟ روزه بگیری، افظاری دعوت نباشی؟ این را که نمیشه مجازی برگزار کرد!
دیشب فیلم کاملا غریبه perfect strannger را دیدم. کسی حواسش نیست جعبه سیاه هر آدمی موبایل اوست. در یک مهمانی خانوادگی تصمیم میگیرند بازی شان این باشد که پیامکها و تلفنها را همه بشنوند و ببینند. فقط بگم که آخر جلسه هفت خانواده از هم پاشیده از مهمانی بیرون رفتند. هیچوقت زیر بار این بازیها نروید. پارسال یک تاتری هم در تهران رفته بودم با همین مضمون و دیالوگها.
مهمترین اتفاق مثبت کرونا، تجربه فراگیر دورکاری و محوریت فضای نت است. مسجد مجازی، سینمای مجازی، موسیقی مجازی، روضه مجازی، دعای مجازی. دنیای بعد کرونا احتمالاً دنیای راحتتری خواهد بود.
تا فردا
سید محمدعلی ابطحی