سه روز قبل، یکی از دوستانم که مهندس نرم افزار هست، در قسمت "وضعیت" واتساپ خودش یک بیت شعر زیبا از صائب تبریزی گذاشت که بسیار نغز و دلنشین هست.
فکر شنبه تلخ دارد جمعه ی اطفال را __ عشرت امروز بی اندیشه ی فردا خوش است
اندیشه فردا باعث میشود لحظه حال را از دست بدهیم و قدر آن را ندانیم. موقعیت های زیادی در زندگی همه ی ما وجود دارد، که اگر به معنای واقعی کلمه، در لحظه زندگی کنیم و نگران آینده نباشیم، خوشی و لذت ما چند برابر عمیق تر و شدیدتر میشود.
وقتی اعضای خانواده دور میز شام هستیم،
وقتی با فرزند خویش در یک خیابان شیک قدم میزنیم و با هم گفتگو میکنیم،
وقتی برای مادر سنگک میخری و میبری خونه،
وقتی اعضای خانواده را سوار ماشین میکنی و به مقصد میرسونی،
وقتی میهمانی برگزار میکنی، یا به یک میهمانی دعوت میشوی،
وقتی با بهترین دوستت میروی به یک کافه دنج، یک فنجان قهوه ترک میخوری،
وقتی همکارهای سابقت را بعد از 2 سال میبینی و با هم قرار شام میگذارید،
وقتی اون هایی رو که عاشقشون هستی، در آغوش میگیری،
وقتی میوه فروش محله، بهترین میوه ها رو برات میاره،
وقتی فرصت اطعام دهی به فقرا و مستمندان در مسجد محله برات فراهم میشه،
وقتی آدم های درجه 1 در حوزه کاری ت باهات تماس میگیرند و دلشون میخواد باهات کار کنند،
... وقتی در این موقعیت های عشرت انگیز هستی، نگران آینده نباش و لحظه را زندگی کن. آینده ای که اصلا معلوم نیست آیا به همون شکلی که ما تصورش میکنیم، برامون اتفاق میافته یا نه. راستی آیا اصلا مطمئن هستیم در اون زمان آینده که تصور میکنیم، زنده هستیم یا نه.