تمام شد!!!
ساعت های خوشی بود بر بال کلمات سفر به افغانستان و نشست و برخواست با مردمانی که خوب مردمانی هستند. هرات و هتل تجارتش و جاده پر پیچ و خم مزار و هوووو کشیدن با دراویش و بی خود شدن از خودی که چیزی از آن نمانده بود. اوتل و کباب سیخی، میدان هوایی و تیکت فروشی، غلطانده شدن و به دیوار خوردن و لی جی که بغل بابا را می خواست همه و همه به پایان رسید.
شما هم با جانستان کابلستان سفری بی مانند را تجربه کنید.
ممنونم از رضا امیرخانی عزیز.
برگرفته شده از : mohammadbarzin.ir