یکی از چیزهایی که توی زندگیم خیلی دوست داشتم این بود که صحبت کنم. برای مهمانم صحبت کنم. میزبان باشم. از افراد موفق خواهش کنم که برایم از تجربه هایشان بگویند و بتوانم آن شنیده ها را با دیگران به اشتراک بگذارم. خیلی خوشحالم که آنکات پس از مدت ها بلاخره استارت خورد.
این فکر در ذهنم بود که ویدیویی تهیه کنم از گپ و گفت های صمیمی که با دوستانم دارم و با هیچ وجه کات ندهیم تا انتها. هر اتفاقی افتاد فیلم را کات ندهیم. ممکن است گریه کنیم، بخندیم، لیوان بیفتد، گربه رد شود یا هر اتفاق دیگری بیفتد، اما کات نکنیم. اینطور دوست دارم که خودمان باشیم. واقعی تر، نزدیک تر.
دوست داشتم که این گفتگوهای بی وقفه را بتوانیم در کافه ضبط کنیم و بک گراند صدای ما همان محیط کافه باشد. صدای ریختن چای به لیوان بیاید و رفت و آمد ها و سیگار کشیدن ها. نشد. کرونا نگذاشت که این کار را کنیم. اما همین که در یک اتاق هم می توانیم صحبت کنیم غنیمت است.
اولین قسمت از آنکات دیشب اتفاق افتاد. با محسن نوروزلو. دوست عزیزی که یکی دو سال پیش در انجمن دنیای بهتر با او آشنا شدم. او هم در پی تغییر بود. اما نه تغییر دنیای اطراف اش. بلکه تغییر خودش.
با محسن گپی صمیمانه داشتیم در مورد مدیر جریان ساز، فروشنده حرفه ای، فروش و این که چطور می تونیم با بهتر کردن خودمون، فروشمون رو بهتر کنیم.
ویدیو را روی یوتیوب منتشر می کنم و همچنین سعی می کنم در پیج حود آنکات هم منتشر کنم و بهش هایی از آن را هم در این صفحه با شما به اشتراک بگذارم
اگر دوستی دارید که تجربه ای شنیدنی دارد یا می خواهد دانش ضمنی اش را با ما به اشتراک بگذارد خواهش می کنم به من اطلاع دهید تا با او تماس بگیرم و بتوانم در یک برنامه با او گپی بزنم. گاهی برخی جملات از دهان یک منتور خوب می تواند کار چندین جلد کتاب را برایمان بکند. به نظرم محسن یکی از همان آدم ها است.