از چیدن افراد کنار هم تا ساختن یک هویت مشترک
خیلیها فکر میکنن تیم یعنی جمع کردن چند نفر متخصص دور یک میز.
اما تیم واقعی فقط «جمعی از افراد» نیست.
تیم، یک هویت زنده و پویاست که نیاز به طراحی، فضا و مراقبت داره.
در این مقاله، میخوایم با هم قدم به قدم نگاه کنیم به این که چطور تیم واقعی ساخته میشه — نه فقط گروهی از همکاران.
1️⃣ گام اول: تعریف هدف و نقش تیم در تصویر بزرگتر
تیمی که نمیدونه برای چی هست، مثل قایقی است بدون قطبنما.
پایهگذاری تیم از این سؤال شروع میشه:
«این تیم قراره چه مشکلی رو حل کنه یا چه ارزشی خلق کنه؟»
وقتی هدف روشن باشه، افراد میتونن به اون احساس تعلق پیدا کنن.
2️⃣ گام دوم: انتخاب افراد با نگاه سیستمی، نه فقط مهارتی
آدمهای خوب، لزوماً تیم خوب نمیسازن.
تیم قوی ترکیبیه از:
- مهارتهای مکمل
- سبکهای فکری متنوع
- انرژیهای سازگار
- آمادگی برای یادگیری، نه فقط تجربه
> مثل یک ارکستر: همه ساز میزنن، اما نه یک ساز.
3️⃣ گام سوم: مرزبندی شفاف و ارزشهای مشترک
وقتی نقشها و ارزشها روشن نباشن، تیم به رقابت ناسالم، تعارضهای پنهان یا آشفتگی میرسه.
باید از روز اول روشن بشه که:
- چه کسی چه مسئولیتی داره
- چه چیزی در تیم پذیرفتهست و چه چیزی نیست
- احترام، صداقت و همدلی، خطوط قرمز تعاملاند
4️⃣ گام چهارم: ساخت فضا برای شناخت، خودافشایی و اعتماد
اعضای یک تیم باید بتونن خودشون باشن.
نه فقط در نقش، بلکه در رابطه.
🔹 اعتماد نه با دستور، که با گفتوگو، حضور تدریجی و آسیبپذیری آگاهانه ساخته میشه.
وقتی یکی از اعضا با صداقت از اشتباهش، تردیدش یا ترسش میگه، دعوتی غیرمستقیم برای اعتماد ایجاد میکنه.
این خودافشایی تدریجی، کلید شکلگیری «احساس تعلق» در تیمه — جایی که من فقط همکار نیستم، بلکه خودم هستم.
- پروژههای کوچک و مشترک
- گفتوگوهای غیررسمی
- شنیدن فعال و بدون قضاوت
همه اینها به تیم کمک میکنه از حالت «موقت و قراردادی» خارج بشه و به یک بستر امن انسانی تبدیل بشه.
> اعتماد، چسب نامرئی بین اعضای یک تیمه.
و آسیبپذیری، همون حرارتیه که این چسب رو فعال میکنه.
5️⃣ گام پنجم: حرکت واقعی، با تجربه مشترک
آغاز کار تیمی نباید فقط جلسات اداری باشه.
بلکه تجربه واقعی همکاری روی یک مسأله مهم و ملموس.
- پروژه مشترک واقعی
- بازخورد مستمر
- یادگیری از اشتباهها
- جشن گرفتن موفقیتهای کوچک
> تیم در میدان ساخته میشه، نه در جلسه!
✳️ جمعبندی:
تیمسازی فقط چیدن افراد نیست؛ خلق یک «زیستبوم انسانی است».
جایی که آدمها یاد میگیرن، میدرخشن، اشتباه میکنن و رشد میکنن — کنار هم، نه فقط کنار همکار.
📚 با الهام از:
Patrick Lencioni – The Ideal Team Player
Amy Edmondson – The Fearless Organization
Brené Brown – Dare to Lead
Edgar Schein – Humble Inquiry
Simon Sinek – Start with Why
تجربهی زیسته در کوچینگ تیمهای ایرانی
🌀 تو بگو:
اگر بخوای همین امروز یک تیم واقعی پایهگذاری کنی،
از کجا شروع میکنی؟ از آدمها؟ از هدف؟ یا از رابطه؟
منتظرم تجربهتو برام بنویسی
✍ مسعود اختراعی
https://www.linkedin.com/in/masoud-ekhteraei-48690a9b