https://vrgl.ir/iunKD
دوست و هم دانشکده ای عزیزم علی اخلاص مطلب زیبایی نوشت که ذهن من را آبستن این نوشته کرد.
از راه پر نشیب و دشواری که پیمودیم و جایی که الان هستیم. و از مهم ترین درّ نایابی که بیش از هر چیز محتاج آنیم.
امید
امید به ساختن بهشتی زمینی بر مبنای خرد جمعی و تلاش گروهی همه انسان ها
امید به زندگی کردن در دنیایی بدون قضاوتها، تبعیض ها و بی عدالتی ها
امید به روزی که در صبحگاه، همه مردم در صلح از خواب بیدار شوند و شامگاه با آرامش به خواب بروند
من مدتهاست در نوعی از ناامیدی به سر می برم که آن را مقدس می پندارم.
ناامیدی از اصلاح و بهبود امور به دست سیاستمداران و دولتمردان
ناامیدی از پیدایش صلح به دست کسانی که خود بانی جنگ ها بوده اند.
ولی آیا این به معنی ناامیدی است؟
هرگز
من امیدوارم و منتظر
امیدوارم به فردا که قدم های کوچکی در پروژه هایی که در آن دخیل هستم به سمت تحقق شاخص های کلیدی آن بردارم.
امیدوارم به موفق شدن در مذاکراتم در جذب سرمایه و بستن قراردادهای بعدی
امیدوارم به پیدا شدن راهی برای صلح افغانستان
امیدوارم به آمدن عقل به کله سیاستمداران تا حرف های ۱۰۰ بار گفته شده را بشنوند و حتی به قیمت فحش خوردن، جام های زهری را که باید، زودتر بنوشند.
امیدوارم به اینکه مردم مطالبه گر باشند و مطالبه گر بمانند.
امیدوارم به اینکه در ایران دموکراسی به معنی واقعی آن را داشته باشیم.
امیدوارم به تقویت گفتمان مخالف یکجانبه گری و قلدری در تعاملات بین المللی
امیدوارم به روزی که آگاهی قابل فیلتر نباشد.
امیدوارم به نفس کشیدن در زمانی که همه مردم جهان بدانند زمینی که در آن زندگی می کنیم، هوایی که تنفس می کنیم و آبی که می نوشیم مهم ترین دارایی های ما هستند و باید بیش از هر چیز در حفظ آنها بکوشیم.
امید
تنها چیزی که در دنیای پر از بدی ها و خوبی های پراکنده و خارج از کنترل، برای ما ته جعبه پاندورا باقی مانده.
لطفا لیست امیدواری هایتان را که واقعا به آنها امید دارید کامنت کنید.