ویرگول
ورودثبت نام
محمدحسین مهدیقلی
محمدحسین مهدیقلی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

/ترس عمیق روح الله/

یا

/ در سوگ سوتفاهم بزرگ ما نسبت به لیبرال‌ها/

احتمالا همه‌تان آن کلیپ معروف کوتاه را دیده‌اید که امام «به مردم التماس می‌کند»و«دست مردم را می‌بوسد»و از آنان می‌خواهد که غرب‌زده‌ها را کنار بگذارند.

به نقل از تاریخِ آه سوزِ راه ساز، همان سال‌ها عده‌ای به این نتیجه رسیدند که مبنی بر این حرف امام تقریبا هر دانشجو و هر ریش تراشیده‌ و هر کراواتی و هر نویسنده و هر هنرمند ‌و هر… غرب‌زده است و طی یک فرایند سفت و سخت شروع به پاک سازی جامعه از[نماد‌های ظاهری]آنان کردند. و همچنین به نقل از فرهنگ تنگی نفس گرفته این روز‌های‌مان، همچنان کارگران مشغول به کارند و عده‌ای مسمی به طلبه و حزب‌اللهی و آتش به اختیار، با نیت قربت الی الله و عمل به حرف امام مشغول به درو هرکسی که شکل خودشان نیست می‌کنند صرفا با این توجیه که:«غرب‌زده‌ها را بیرون کنید!»

قصد روضه خواندن ندارم_هرچند که آواز بلبل‌ها هم روی درختان ما مرثیه است_ و می‌خواهم کمی در مورد آن مفهوم مورد نظر امام که اصلا مستتر هم نبوده و نیست بنویسم.

امام، یک شخصیت به شدت جامع و«فعال» داشته، اوصاف و تاریخ صراحتا از عنصر فعالی مسمی به«روح الله الخمینی»در سطح بین المللی با ما حرف می‌زند. تنها چیزی که می‌تواند اسباب هراس و ترس عنصر فعال و جهنده‌ای چون امام را فراهم کند، «انفعال» است و اگر کوتاه و خلاصه بخواهید، انفعال مورد نظر امام عدم مشارکت برای اتحاد ملی و تلاش برای ساختن ایران بوده، انفعال و غرب‌زدگی در منظر امام تنوع اندیشه‌ها و حتی اخلاط آن‌ها نبوده بلکه مبتلا شدن افراد به هیولای بروکراسی در تمام ابعاد زندگانی بوده، خود ما، در امروز ما، آه، منفعل بودن…

اینکه امروز یک حزب اللهی و طلبه قابلیت ارتباط و پذیرفتن یک دانشجوی هنر را ندارد این غرب‌زدگی هراس‌انگیز مورد نظر روح الله است که او را تکان داده و به تواضع در مقابل مردم وا می‌دارد...

اینکه هنوز قشر مذهبی ما در دوراهی چادر و روسری هن و هن می‌کند اما نفس‌اش در مورد عدالت گرم و خشک و معطر است مگر می‌تواند چیزی جز غرب‌زدگی ما باشد؟!

اینکه ما اتحاد ملی را هنوز مقدمه اتحاد اسلامی نمی‌دانیم

و اینکه هنوز آدم‌ها را با لباس‌ها و آرایش‌های‌شان غربی و غیر غربی می‌دانیم…

اصلا این همه داد و بیداد و ناخن به صورت کشیدن‌های این حقیر چه سودی دارد وقتی می‌توانم صحبت‌های کامل امام در همان پیام را بیاورم و روضه را تمام کنم:

امروز وقت این نیست که نق بزنم که من فلان قِسمش را نمی‌خواهم، فلان قِسمش را می‌خواهم. امروز وقت این است که همه دست به هم بدهید بگویید اسلام را ما می‌خواهیم، چنانکه همه گفتید؛ با اسلام همه پیش رفتید. شما اشکالات خودتان را حالا پیش نیاورید؛ بگذارید برای بعد، بگذارید اسلام تحقق پیدا کند، بگذارید مملکت، مملکت بشود، بعد بیاییم سراغ اینکه این مملکت نظامش چه جور باید باشد؛ طلبه‌اش چه جور باید باشد؛ کاسبش چه جور باید باشد. من هم می‌دانم همه جا اشکال هست، لکن الآن ما زلزله زده هستیم؛ غربزده هستیم. همه باید دست به هم بدهیم و این راه را تا اینجا که آمدیم، باقی‌اش هم برویم.

پ.ن:نمی‌دانم شما هم اینطورید یا نه اما حس می‌کنم که امام بیشتر روی توپ و تشرش مذهبیون منفعل و عافیت‌خواه است که خودشان را از معادله ساختن کشور کنار کشیده‌اند

نه؟!

روح اللهامام
تغافل کن زمانی، تا ببينم يک زمان رويت...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید