ویرگول
ورودثبت نام
محمدحسین مهدیقلی
محمدحسین مهدیقلیسپرده‌اندم به خاک از شر باد‌ها
محمدحسین مهدیقلی
محمدحسین مهدیقلی
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

غنیمت زهدان‌ها

نمایشنامه بازگشت به خانه نوشته هارولد پینتر و ترجمه اختر شریعت زاده توسط نشر آگاه در بهار 1356 و در نوبت اول، به چاپ رسیده است. این نمایشنامه روایتگر ماجرای خانواده‌ای است شامل پدر خانواده و سه پسر جوانش که یکی از ایشان بعد از مدتی دوری دوباره برای دیداری همراه با همسرش که به تازگی ازدواج کرده‌اند به خانه بازگشته و همچنین برادر پدر خانواده که راننده‌ای پیر و حرفه‌ای است. حضور پسری که مدتی از خانه دور بوده و تدی نام دارد برای تمام اهل خانه بی اهمیت و چیزی که اهمیت دارد همسر اوست. دو پسر دیگر و پدر خانواده به نحوی مشغول به شغل جاکشی بوده و احتمالا از مادر خانواده نیز در همین جهت استفاده می‌کرده‌اند یکی از برادران تدی که جوئی نام دارد تلاش می‌کند با همسر تدی که روت نام دارد بخوابد اما ما نمی‌دانیم که واقعا این کار را انجام می‌دهد یا نه. واکنش تدی حیرت انگیز است او هیچ واکنشی نشان نداده و وقتی که اهل خانه در مورد ماندن روت در آنجا صحبت کرده و حتی برای تامین مخارج بودنش از او توقع هرزگی دارند، او هم پیشنهاداتی می‌دهد.

این نمایشنامه در مورد جای خالی مادر در خانواده‌ای است که به مادر اعتقاد ندارد بلکه زن را صرفا موجودی، استعاره‌ای از «ارضا شدن» می‌انگارد. پینتر تلاش می‌کند روایتی شتابزده و مقطع از آن سنت فرودست فروافتاده خانواده‌ای که ظاهرا مضمحل شده اما در حقیقت کاملا وجود دارد ارائه دهد. می‌خواهد با حیرت‌زده کردن مخاطب استمرار سنتی را پیش روی ما قرار دهد و صدا و موج انفجاری که پیش از این رخ داده را به ما منتقل کند. این انفجار درون ما رخ می‌دهد و با انگاره‌های عشق مادر-پسری ارتباط بر قرار می‌کند. روت صاحب سه فرزند است و شغل قبلی او مدل برهنه عکاس‌ها بودن است این تضاد کاملا عادی انگاشته شده و نگرانی شخصیت‌ها حذف شده است تدی دیالوگ‌های کمی دارد و جا داشت که شخصیت او با دیالوگ یا اعمال نمایشی بیشتر، پرداخته شود.

شخصیت‌های مذکر این خانه متعلق به دو نسل متفاوت و تدی متعلق به آینده است اتفاقی که تمام افراد به غیر از تدی و روت خواستار آنند، بازگشت به زهدان مادر و تجربه متفاوت و دوباره خویشتن و اصلا ساختن دوباره آن در چهارچوب لذت‌جویی مداوم به سیاق اپیکوریسیم است. روت ارمغان آینده و وسیله این تولد است که به واسطه تدی به این خانه آورده شده.

آیا این آینده برای ما شنیع است؟

آیا این آینده برای ما شنیع است؟

آیا این آینده برای ما شنیع است؟

باکی نیست ما دچار به همین آینده هستیم هرچند گمان نویسنده این سطور آن است که قرب و بعد به جنگ‌های اول و دوم، توسعه و انقلاب صنعتی می‌تواند بر نسبت ما با این آینده قویا موثر باشد. خانواده در عصر مدرن بدل به رویایی دست نایافتنی شده و مفهوم آن خانواده‌ای که در قرون قبلی، بدون پدر کماکان خانواده بود حالا مبدل به خانواده بدون مادر شده و این تبدیل برای ما به قدری شنیع است که ترجیح می‌دهیم قید خانواده را از کنار این ترکیب حذف کنیم تا قداست‌ش لکه دار نشود. اما موقعیت ما موقعیت فردی است که به تابلویی خیره شده و درست زمانی که دیگر چیزی از تابلو نمی‌بیند آن را می‌فهمد. بر نسل‌های بعد از جنگ، خانواده بی مادر تحمیل شد و نسل‌های بعد از جنگ در این مفهوم واقع شده‌اند. توسعه را می‌توان زهدان روت و پیش از آن جسی، مادر خانواده در نظر گرفت قلب مفهوم از این معنا علت این استعاره است و نگاه پیش روی لنی در اولین مواجهه با روث و داستان زنانی که برایش تعریف می‌کند از یک سنت منتج می‌شود که نمی‌شود آن را بی‌ربط به مفاهیم بنیادین جامعه انقلاب صنعتی دانست. این متن در اوج تحیر و تحسر از امر تبدیل شده می‌دهد و ناخودآگاه جوامع توسعه یافته را نسبت به خویشِ خویش می‌

آزارد.

انقلاب صنعتی
۰
۰
محمدحسین مهدیقلی
محمدحسین مهدیقلی
سپرده‌اندم به خاک از شر باد‌ها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید