سلام
این اولین تجربه نویسندگی من در این سایت هست و میخام از تجربیات خودم از کار و البته دقیقتر میخام از زندگی همراه با کار براتون بنویسم(در چند نوشته جداگانه).
این پست را با توجه به اینکه امروزه بحث کار استارتاپ و زندگی استارتاپی و ایدهها داغه و هر کسی حداقل این کلمه را شنیده و خیلا وارد این حوزه شدند و خودشونا صاحب سبک در آن میدونن(البته من کسب و کارم را جزء کسب و کار استارتاپی نمیدونم).
من نمیخام مثل مشاورههای کسب و کار بیام راه و روش و ایده بشما نشون بدم(این موارد را داخل گوگل سرچ کنید بصورت تیتر وار براتون میاره:))، من مشکلاتی که در کسب و کارها باهاش روبرو شدم و در این راه تجربه کردم را با شما در میان میزارم و هر کسی که یه تجربه ای در این راه ها داشته نظر خودش را بذاره تا راه رفته ما را دیگران، با تجربه های ما پیش ببرن(به امید موفقیت همه عزیزان).
در این پست فقط میخام یه مقدماتی را خدمتتون عرض کنم تا در پست های بعد همه تجربیات را انتقال بدم.
و هر کسی نظر و پیشنهاد و تجربه ای که در این رابطه داشته را با ما به اشتراک بزاره
مقدمه:
شروع زندگی همراه با کار:
در سال 95 برا یه شرکت هوشمند سازی کار میکردم.
تا اینکه اوایل سال 96 بفکر این افتادم که خودم بفکر کار مستقل باشم و بتونم برای خودم کاری کنم.
اون اوایل خیلی ذوق و شوق کار کردن برام زیاد بود و خلاصه عاشق این بودم که بتونم خودم کار کنم.
الآن حدود دو سال و نیمه که از اون زمان میگذره و من وضعیت فعلی و تجربیات خودم را در این مدت را بشما میگم
توصیف:
تیم کاری ما 3 نفر عضو اصلی داره که از همان ابتدا با هم شروع کردیم(که من به اون دو نفر از نظر کاری بینهایت اعتماد دارم ).
کار اصلی ما در زمینه هوشمندسازی هست که اون دو نفر در زمینه های دیگه هم فعالت میکنند.
سخن آخر این پست:
این پست در حد مقدمه و معرفی برای شروع کار بود. در پست بعدی با همراهی شماها و نظراتتون شروع میکنیم بصورت کامل تجربیاتمون را بیان کردن و اونا را نقد و بررسی کردن.
به امید موفقیت ...