م. ایهام
م. ایهام
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

نظرات شخصیه یک بیمار شُسخل¡


ɴʀsᴏᴘ
ɴʀsᴏᴘ



واقعیت عشقو نشون نمیدن سریالای ترکی هیچ

گاهی وقتا عشق تاریکیه محضه توو نگاه خورشیدی

همیشه آهنگای مختلف عشق قفلی نیس

طبیعتا باید سگ دو بزنی برا رسیدن به چیزی

چون هیچی مفتی نیس

عشق؛ گاهی وقتا بخاطر دوریش بغضی‌شی

وقتیکه محرفی‌باش، نیشته باز، می بینیش هل میشی

عشق؛ تک تک ثانیه هایی که نگرانشی

دوسش داری، میخوایش، به توانِ بی(نهایت)

عشق؛ از خودت می کَنی و بهش می چسبونی

توو اوج غمگینیت، هرطور شده می خندونیش

تن عریانتو توو نگاه سردش میلرزونی

تا گرم شه، روغن داغ خاهشو میچربونی

به هرسازی که میزنه، خودتو میرقصونی

از خوابای گورخریه شبهات، میدوزی براش پیرهن‌گلی

عشق؛ نگاهش بهت یه حس زیبای بی تعریفه

یعنی عشق تو چشاش برات میهن‌میشه¡

عشق؛ بهش اعتماد داریو نمیکنی هیچ تعقیبش

کاری میکنی که بمونه هی بیشتر پیشت

هرچقدر زور بزنی به خودت فشار بیاری باز،

زود میشی تسلمیش

مهم نی برات اگه باهاش لحظه هات تیره‌ن بی حس

عشق؛ نزنه به سرت حتی یه ذره فکر خیانت

یعنی لحظه هاییکه باهاش میگذرونی مثل خیال‌هس

از نظر من اون فرشته‌ست به شکل یه آدم

میسوزنتت تو رو دلتو با شعله های عشوهٔ نازش

....


ɴʀsᴏᴘ
ɴʀsᴏᴘ



عشقویرگولایهامدلنوشتهشعر
من عاشق نوشتنم.. . نوشتن در تک تک سلول هایم رخنه کرده. من قوه تخیل قوی و فیلترشکنی دارم. از واقعیت ها فراری و پناهنده به رویای شبم. من عاشق نوشتنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید