از عرق خوری تا قمه زنی ، پارتی های شبانه با ماشین های لوکس تا پامنبری های بعد از ۱۲ نصفه شب دیده ام
از اعتراضات سراسری تا راهپیمایی های همگانی، جشن صده و جشن هزاره و رقص و بکوب تا کارناوال عصر عاشورا دیده ام.
از مجالس عیش و نوش تا هیئت و دسته و عزاداری، آتش زدن عکس رهبر و قاسم سلیمانی تا تشیع پیکر شهید دیده ام.
از صهیونیست و یهود و شیطان پرست و فراماسونری تا روحانی و قاری و مومن و دیندار دیده ام.
از کاباره و بار و میخانه و دیسکو تا مسجد و حسینیه و مهدیه و تکیه، از سلمان رشدی و هیلاری کلیمپتون و سلوان مومیکا تا امام خامنه ای و سید حسن نصرالله و قاسم سلیمانی و باکری دیده ام.
از شاهین نجفی و پیشرو و یاس و هیچکس تا محمود کریمی و سید مجید بنی فاطمه و میثم مطیعی، از گوگوش و هستی و سوگند تا زینب و فاطمه و نرجس سلیمانی دیده ام
از فیلم با من بخواب و پنجاه طیف خاکستری و گرگ و میش تا یوسف پیامبر و مردان انجلس و امام علی دیده ام
از اتش تا آب، از سیاهی تا سفیدی، از شهوت تا عشق، از وحش به رحم، از خشونت به مهربانی و از ظلم تا مظلوم دیده ام.
از تلخ تا شیرین، از کافر تا مومن، از جاسوس تا فرمانده، از تنفر تا عشق دیده ام.
از سرپیچی تا خدمت، از انتقام تا بخشش، از گناه تا ثواب دیده ام.
از سواحل ترکیه تا حرم حضرت معصومه در قم، از جلسه لهو و لعب تا جلسه قران دیده ام.
از پدر مسیحی تا شیخ مسلمان، از فاحشه تا پاکدامن، از مبارز تا مجاهد دیده ام.
از سیاهی تا نور، از عقل تا قلب، از قرمز تا سبز دیده ام.
از منفی باف تا مثبت اندیش، از ترسو تا شجاع، از مست تا هوشیار دیده ام.
آری، خیلی چیز هارا دیده ام، مسلمان دیدم، کافر هم دیدم.ناراضی دیدم، رضایتمندم دیدم. همه چیز را با دقت و توجه بالا دیدم، دیدم و شنیدم و لمس کردم و هنوز هم میخوام ببینم.
ولی به راستی و به درستی که انسانی بهتر و بالاتر و کاملتر و عزیزتر و مهربان تر و شجاعتر و بی ریا تر از علی ندیدم.
به راستی و درستی که جایی بهتر و زیباتر و ارام تر و عارفانه تر و بی ریا تر و راحتتر و دلپذیر تر از حرم علی ندیدم.
با همه چیز هایی که دیدم، بهتر از علی ندیدم.
این گهر را تا زیر دریا رفتم و گشتم و ندیدم، بالای کوه های اسمان خراش رفتم و ندیدم. نجف رفتم و دیدم گهر در زیر دریا و بالا کوه نیست. نقشه گنج همینجاست، علی همان گنج است.