موضوع فیلم اتوبوس ساخته یداله صمدی در دهه 60 به روستای " حصار " از توابع " ارومیه "،مربوط است. دو طایفه بر سر پدر کشتگی واهی ، دچار اختلاف دیرینه هستند. دو طایفه که به بالادهی و پائین دهی شهرت یافته و روایت تازه ای از اختلافات حیدری با نعمتی را بازگو می کنند. پائین دهی ها از فروش نمکزاری در کنار دریاچه، اتوبوسی خریداری میکنند. با ورود اتوبوس به حصار، کار مسافرکشی بالادهیها با گاری متوقف میشود و اختلافات بار دیگر از سرگرفته می شود . معلم و پیر یا ریش سفید روستا، سعی در آشتی دادن طرفین اختلاف دارند. اما کدخدا بهخاطر منافع شخصی تمهیداتی بکار می برد تا بالادهی ها نيز اتوبوس بخرند. ورود اتوبوس جدید به روستا ، حقیقتی را آشکار می کند که بالادهی ها و پائین دهی ها وسیلهای شده اند که کدخدا بتواند هرچه بیشتر ثروت اندوزی کند. با دریافت این واقعیت، دو طایفه اختلافات را به کناری گذارده و در کنار هم با تنبیه کدخدا زندگی طبیعی و معمول خود را از سر میگیرند.(برگرفته از سایتCIC).
تنش میان بالاده ـ پایینده، آسیاب بالاـ آسیاب پایین، مسجد جامع ـ مسجد جمعه، چشمه بالاـ چشمه پایین، حزب چپ ـ حزب راست، آشاقی کوچه - یوخاری کوچه ، قصه قدیمی و دیرینهای است. اهرمهای ایجاد این تنش هم دست افرادی غیر از درگیر شدگان و اغلب به صلاحدید کدخداها، رهبران و سودجویان محلی ـ منطقهای و فرامنطقهای بوده اما بازیگران نقش، عمدتا توده و مردم عامی و عادی هستند. ثمره این اختلاف، سرازیر شدن ثروت به جیب کدخدا و جمع شدن قدرت در دست او و دستاورد شوم آن، فقر و تنگدستی برای اهالی خواهد بود و اما نام نیک برای ریش سفیدان و دلسوزانی است که روغن بر چراغ دانایی ریخته و برای برانداخنن عمود خیمه جهل و تعصب تلاش میکنند. در تاریخ خلخال هم از این جنس تنشها بوده و هست ولی خوشبختانه تعداد دلسوزان و روشنگران راه دانایی هم کم نبوده و نیست.30/2/00