ویرگول
ورودثبت نام
محمد متصدی زاده
محمد متصدی زاده
خواندن ۹ دقیقه·۹ ماه پیش

خلاصه کتاب صفر به یک اثر پیتر تیل - The summary of Zero to One- Peter Thiel

در این کتاب نویسنده، تمام چیزهایی که برای ساختن آینده و استارتاپ خود به آن نیاز داریم، اطلاعات مهمی به خواننده منتقل می‌کند.

«کسب‌وکارهای موفق ارزش را درجاهای پیش‌بینی‌نشده، جستجو می‌کنند و آن‌ها این موفقیت را بر اساس اندیشیدن بر اساس اصول اولیه و ابتدایی به‌جای فرمول‌های کسب‌وکاری به دست می‌آورند.»

پیتر تیل

از این کتاب آموختم که به‌طورکلی پیشرفت فنّاوری به دو گروه می‌توانیم تقسیم کنیم:

پیشرفت افقی و گسترده: تکرار ایده و چیزهایی که موفق بوده‌اند، می‌باشد.(مثال اینکه پیشرفت را از یک به n برسانیم.)

پیشرفت عمودی و یا فشرده : کارهای نو و بدیع هستند که معنی و هدف گردآوری این کتاب است، یعنی حرکت از صفر به یک! (از هیچ رسیدن به یک‌چیز)

پیشرفت عمودی و یا فشرده دقیقا من را یاد تعریفی در مورد خداوند نیز می‌اندازد که به عنوان خالق هستی، علت تمام مخلوقات و شروع نظم هستی از صفر به یک است.

خلق اثر نوآوری به معنی واقعی آن به عنوان پیشرفت عمودی قلمداد می‌شود که در مورد نوآوری در ادامه یک قانون کلی جهت تعریف بهتر نوآوری نیز به نام قانون ده برابر به آن خواهیم پرداخت.

توسعه و ارتقا در هر حوزه ای که نوآوری آن ساخته ایده و ذهن دیگری است و به هر پیشرفتی که خواهیم رسید شامل دسته بندی پیشرفت های افقی هست.

نکته جالب دیگری که در مورد این کتاب وجود دارد، تمام آنچه برای ساختن آینده یک استارتاپ موفق نیاز است را به‌صورت قابل‌فهم با مثال‌های زنده و ملموس شرح داده است.

یکی از موضوعاتی که به زیبایی در این کتاب آمده است این است که رقابت و یا ورود کسب‌وکار به بازارهای رقابتی، مال بازنده‌هاست. مثلاً برای فروش محصول نیاز به در نظر گرفتن قیمت‌های رقابتی حاشیه سود را کاهش و سود ارزش‌گذاری آن شرکت‌ها را ضعیف‌تر می‌کند.

اما با اشاره به مقوله که سرمنشأ آن را پیتر تیل انحصار می‌داند . شما کاملاً می‌توانید از طریق انحصار به سود و ارزش‌گذاری بالایی برسید . چون جهت قیمت گذاری اصلا شما درگیر قیمت گذاری در بازارهای رقابتی نخواهید بود.

مثالی که برای پیشرفت افقی زده شد در کتاب به‌طور مثال شرکتی است که ماشین‌های چاپ و تحریر را در مقیاس زیاد تولید و عرضه می‌کند با شرکت که نسل جدید از پردازنده‌های خود را با فناوری جدید روانه بازار می‌کند. حاشیه سود محصولات و ارزش‌گذاری فوق‌العاده‌تر مشخص است که برای کدام شرکت است.

نکته مهم دیگر این است که اکثر شرکت‌هایی که به‌عنوان استارتاپ و یا فناوری فعالیت می‌کنند عملاً دارای پیشرفت افقی و گسترده هستند. درصورتی‌که شرکت‌های نوآور تفاوت محصولات آن به صورتی هست که خلق ارزشی منحصر فرد را به همراه دارند.

همچنین در این باره سرمایه‌دار آمریکایی ما مثال در کتاب خود از لئو تولستوی می‌آورد. پیتر تیل درباره شرکت‌های موفق می‌گوید که تمامی شرکت‌های بدبخت شبیه به هم فعالیت می‌کنند اما شرکت‌های موفق هر یک با دیگری متفاوت است.

پیتر تیل که یکی از صاحب‌نظران و حامیان نظام سرمایه‌گذاری است اشاره دارد که برخی معتقدند که سرمایه‌گذاری یعنی رقابت در بازار آزاد یا اینکه رقابت باعث رشد و پیشرفت می‌شود.پیتر تیل می‌گوید رقابت دقیقاً ضد سرمایه‌گذاری است.

ازنظر پیتر تیل هدف سرمایه‌داری سود است و یکی از جنبه‌های رقابت این است که قیمت‌های پایین و رقابتی باشند و این موضوع متعارض با نظام سرمایه‌داری است. این کتاب همچنین زبانی تند و بی‌رحمانه‌ای دارد و به این موضوع اشاره می‌کند که اگر به دنبال رقابت هستید، بروید ساندویچ و بستنی بفروشید.

پیتر تیل می‌گوید دو راه وجود دارد، در صورت توان ضربه سنگینی به رقیب بزنید یا در غیر این صورت باید به فکر ایجاد یک اتحاد با شرکت‌های دیگر باشید.

یکی از بخش‌های دیگر موردعلاقه من بخشی است که این کتاب چهار شاخص برای کسب‌وکارهای بادوام مشخص می‌کند:

فناوری اختصاصی و قانون ده برابر: فناوری اختصاصی یعنی کاری را در حوزه فناوری انجام دهیم که انجام آن واقعاً مشکل و بر عهده هرکسی برنیاید.(مثال الگوریتم اختصاصی موتور جستجوگر گوگل ). قانون ده برابر به‌عنوان ملاک یک کار نوآوری به این موضوع اشاره دارد که راه‌حل شما باید ده برابر از نزدیک‌ترین راه‌حل موجود مشابه بهتر باشد. ( به‌طورکلی موضوع نوآوری و اختراع چیز جدید هم شامل این موضوع می‌شود که کشورهای توسعه‌یافته‌تر ارزش این موضوع را خوب‌تر می‌دانند و حمایت خاصی از این کسب‌وکارها صورت می‌گیرد.)

اثرات شبکه‌ای: یک محصول با اثرات شبکه‌ای باارزش‌تر می‌‎شود، زیرا جمعیت بیشتری از آن استفاده می‌کنند. مثال این موضوع شبکه FaceBook هست که کار خود را از محوطه دانشگاه هاروارد برای ارتباط دانشجویان شروع کرد و حالا ارزشمند است زیرا بیش‌تر دوستان و خانواده‌هایتان به آن پیوستند.

تجارت مقیاس‌پذیر یا قابلیت رشد وسیع: این موضوع نشان‌دهنده این است که چگونه در افزایش تولید هزینه ثابت شرکت بین تعداد محصولات تولیدشده تقسیم می‌شود و منجر به حاشیه سود می‌شود. در بازار نرم‌افزار هزینه نهایی محصول نزدیک به صفر است بنابراین کسب‌وکارهای نرم‌افزاری به‌خوبی می‌توانند رشد کند اما در مقابل ایجاد انحصار و مقیاس کردن در کسب‌وکارهای خدماتی دشوار است زیرا هزینه‌های آن‌ها به نسبت درآمد رشد می‌کند و حاشیه سود ثابت می‌ماند.

همچنین پیتر تیل توصیه دارد که هنگام شروع یک کسب‌وکار بررسی کنید که آیا پتانسیل صرفه‌جویی در هزینه‌ها و درنهایت Scale پذیری رادارید یا نه؟

برندینگ: ایجاد یک برندینگ قوی راه مطمئن برای ایجاد انحصار است به‌عنوان ‌مثال

اپل یک ابر برند قدرتمند را بر اساس تجربه مصرف‌کنندگان، محصولات زیبا و اختراعات ثبت‌شده ساخته است. بسیاری از شرکت‌ها سعی می‌کنند، نام تجاری اپل را با کپی کردن زیبایی محصولات و تکنیک های تبلیغاتی تقلید کنند اما برند اپل بر روی ستون‌های محکم انصاری ساخته‌شده است.

پیتر تیل همچنین با اذعان به این موضوع که هیچ دستورالعملی برای ساخت یک انحصار وجود ندارد. با بررسی انحصارهای موفق به یک فرآیند جهت ساخت انحصار رسیده است. این فرآیند از دو مرحله شروع با حاکمیت به یک بازار کوچک بدون رقیب و گسترش و Scale به بازارهای مجاور می‌شود، بیان شده است.

در ادامه تصمیمات بنیادی که درراه اندازی یک استارتاپ حائز اهمیت است:

1- انتخاب یک شریک

2- درک صحیح در مورد مالکیت

3- هماهنگی تیم

4- حقوق و برداشت

5- تخصیص سهام‌ها

که هر یک به‌صورت کامل‌تری در کتاب آموزش داده‌شده است.

قانون پیتر تیل:

تصمیمات اشتباه به‌سادگی قابل جبران نیستند، مانند انتخاب شریک اشتباه یا استخدام کارمند نامناسب.

هیچ شرکتی یک فرهنگ مشترک ندارد، بلکه هر شرکت خود یک فرهنگ است. اکثر استارتاپ‌ها دوست دارند شرکت خود را به‌عنوان مکان‌های هیجان‌انگیز و با کارکنان فعال و مشتاق به نمایش بگذارند. اما این‌ها شاخص‌های سطحی از فرهنگ است. مزایا و دکور شرکت فرهنگ ایجاد نمی‌کند. فرهنگ خوب شرکت زمانی اتفاق می‌افتد که تیم‌های آن هماهنگ و متمرکز باهم بر روی یک پروژه کار می‌کنند.

استخدام کارکنان نیز تأثیر مهمی در فرهنگ شرکت دارند. پیتر تیل می‌گوید که این سال را دراین‌باره از خود پرسید که چرا یک فرد بااستعداد باید به شرکت شما بپیوندد؟ آن فرد گزینه‌های زیادی دارد و شرکت‌هایی بزرگ‌تر مزایا بیشتری داشته باشند. پاسخ‌های غلطی اشاره می‌شود که همه شرکت‌ها می‌توانند ادعای آن‌ها داشته باشند، اما به نظر پیتر تیل پاسخ شما باید مختص به شرکت شما باشد. همکار احتمالی شما باید مشتاقانه به کار شما ایمان داشته باشد و باید آن‌ها قانع‌کننده و منحصربه‌فرد بداند تا با تیم شما هماهنگ باشد.

همچنین توصیه می‌شود که سعی نکنید کارکنان را با مزایا جذب کنید، زیرا نه‌تنها در این بازی شکست می‌خورید بلکه کارکنان اشتباه را هم ممکن است جذب کنید. کسانی که ارزش پاداش دارند بیشتر به دنبال شانس همکاری با یک تیم خاص و پروژه بزرگ هستند. همچنین نصیحت دیگر پیتر تیل دراین‌باره عدم برون‌سپاری فرآیند جذب استارتاپ است.

استخدام افراد مناسب اصلی‌ترین فاکتور موفقیت در یک استارتاپ است.

نکته آخر در این موضوع مهم فرهنگ سازمانی این است که باید به دنبال ایجاد یک قبیله هم‌فکر باشیم از بیرون باید هرکدام از افراد سازمان باید شبیه به هم دیده شوند.

کارکنان یک سازمان باید بر روی کارشان متعصب باشند و از بیرون این تعصب باعث می‌شود که آن‌ها شبیه یک قبیله مثل یکدیگر شوند. از داخل نیز تیم‌های استارتاپ باید تا جایی که ممکن است هم‌فکر باشند، درست است که تنوع ممکن است بعدها برای شرکت سودمند باشد اما در ابتدا راه‌اندازی باید سریع پیش رفت و داشتن دید مشترک نسبت به مسائل کمک زیادی به این موضوع می‌کند.

در این کتاب نیز به‌صورت کلی بر اهمیت فروش، بازاریابی و توزیع اشاره‌شده است، همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که مهندسان فناوری نگاه سطحی و غیرواقعی نسبت به اهمیت بازاریابی دارند که این می‌تواند دلیل شکست استارتاپ شود. آن‌ها فکر می‌کنند کاربردپذیری و ارائه یک محصول بی‌رقیب همه ماجراست درصورتی‌که پیتر تیل اشاره می‌کند تاریخ پر است از این استارتاپ‌ها که با این طرز تفکر دچار شکست شده‌اند.

این کتاب پر است پاسخ ها به مسائل ذهنی که ممکن است ما به آن تا به حال یا در آینده کسب و کاری مان مجبور شویم به آن فکر کنیم.

پاسخ به این نکته که پس از بنیان گذاری یک نوآوری بنیان گذار باید چگونه با این موضوع روبرو شد.

پاسخ به سوالات در مورد راز های مگو که هیچ کس به آنها فکر نکرده و نمی‌‍کند یا آینده دوره انسان و ماشین حتی شرحی از سرگذشت و چالش های نوآوران و بزرگانی که شاید آنها را نشنیده باشید.

این ها تنها گوشه ای از مواردی است که من تشویق میکنم که شما خواننده محترم این کتاب را مطالعه نمایید و به پاسخ های در خور درک و استدلات خود برسید. انشالله

محمد متصدی زاده- 14/10/1402

در ادامه دوست داشتم چند نکته مثبت و منفی از دیدگاه خود به آنچه ذکر شد، بیان کنم.

نکات مثبت:

1- علی رغم تنوع موضوعات ارائه شده در کتاب، نویسنده از ارائه توضیحات اضافی در موضوعات مختلف خودداری کرده و این کار منجر به عدم خستگی خواننده و درک بهتر او از مفاهیم کتاب می‌شود.

2- مثال‌های به روز و قابل درکی توسط نویسنده در این کتاب ارائه شده است که می‌تواند منجر به متقاعدسازی خواننده درباره نظرات نویسنده شود.

3- به نظر من متن این کتاب بیشتر شبیه سخنرانی‌های حوزه موفقیت است و خواننده نمی‌تواند ادامه متن را حدس بزند، درنتیجه به صورت پیگیرتر به مطالعه این کتاب می‌پردازد..

نکات منفی:

1- نویسنده کتاب یکی از حامیان و معتقدان به‌نظام سرمایه‌داری است که سیستم مستکبر آمریکا را اداره می‌کند. به نظر من اکثر پارامترهای مانند انحصار یا شاخ‌به‌شاخ نشدن با بازارهای شرکت‌های قدرتمند شان با این پیام که ای دنیا لطفاً سمت انحصار و سلطه ما نشوید! همچنین انحصار طلبی افراطی آموزش داده‌شده علیه همه اقشار جامعه به‌جز سرمایه‌داران است. این کتاب تنها به این موضوع اشاره می‌کند که کشورها از وجود انحصار جلوگیری می‌کنند اما دلیل آن را نیز توضیحی نمی‌دهد که آیا دولت‌ها حق‌دارند این کار را انجام دهند یا خیر؟

2- این کتاب علی رغم اینکه در اکثر لیست کتاب هایی که باید خواند، جا خوش کرده است، اما هیچ نسخه صوتی فارسی از این کتاب بنده موفق به یافتن آن نشدم.

کسب و کاراستارتاپبازاریابیکتابموفقیت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید