ویرگول
ورودثبت نام
محمد ندیمی
محمد ندیمیکوچ و بیزینس کوچ
محمد ندیمی
محمد ندیمی
خواندن ۳ دقیقه·۲۰ روز پیش

قضاوت و پیش‌داوری در کوچینگ؛ دشمنان خاموش رشد و تغییر

کوچینگ در ظاهر گفت‌وگویی ساده است؛ دو نفر روبه‌روی هم می‌نشینند و درباره یک موضوع صحبت می‌کنند. اما در عمق، کوچینگ یک فرآیند عمیق آگاهی‌بخشی است؛ جایی که کوچ تلاش می‌کند راه را برای فکر کردن، دیدن و تصمیم گرفتنِ آگاهانه باز کند.

در این میان، دو چیز می‌توانند تمام این مسیر را منحرف کنند: قضاوت و پیش‌داوری.

این دو شاید به‌ظاهر کوچک و طبیعی به‌نظر برسند، اما در عمل، می‌توانند جریان امن و تحول‌آفرین کوچینگ را مسموم کنند. در این مقاله می‌خواهم درباره اینکه چرا قضاوت در کوچینگ خطرناک است، چگونه پنهانی وارد رابطه کوچ–مراجع می‌شود، و چطور می‌توان آن را مدیریت کرد، صحبت کنم.

قضاوت چیست؟ و چرا در کوچینگ جایی ندارد؟

قضاوت یعنی تفسیر و ارزیابی رفتار یا حرف مراجع از دیدگاه شخصی کوچ.

وقتی کوچ می‌گوید:

«به نظرم این کار درست نیست.» یا «این تصمیم عاقلانه به‌نظر نمی‌رسه.» یا «تو زیادی حساس هستی.»

در واقع دارد تجربه و باورهای خودش را به عنوان معیار حقیقت مطرح می‌کند.

اما کوچینگ بر اساس یک اصل کلیدی بنا شده است:

> مراجع خودش بهترین پاسخ را در درون دارد.

اگر کوچ قضاوت کند، این اصل زیر سؤال می‌رود. مراجع کم‌کم هم وابسته می‌شود، هم ضعیف‌تر به خودش نگاه می‌کند، و هم یاد می‌گیرد که برای هر تصمیمی چشمش به کوچ باشد.

پیش‌داوری؛ خطرناک‌تر از قضاوت

پیش‌داوری از قضاوت هم پنهانی‌تر است.

پیش‌داوری زمانی اتفاق می‌افتد که کوچ قبل از شنیدن کامل داستان، دیدگاهی آماده در ذهن دارد. مثل:

«آدم‌هایی که کارشان را عوض می‌کنند معمولاً از مسئولیت فرار می‌کنند.»

«کسی که رابطه خوبی ندارد حتماً مشکل شخصیتی دارد.»

«جوان‌ها معمولاً در تصمیم‌گیری عجول‌اند.»

این پیش‌فرض‌ها حتی اگر گفته نشوند، روی لحن، انتخاب سؤال‌ها و حتی کیفیت گوش دادن کوچ تأثیر می‌گذارند.

کوچ با ذهنی آلوده به پیش‌داوری، دیگر حقیقتِ مراجع را نمی‌شنود؛ فقط دنبال تأییدی برای ذهنیت خودش می‌گردد.

چطور قضاوت و پیش‌داوری جلسه کوچینگ را تخریب می‌کنند؟

۱. مراجع احساس امنیت نمی‌کند

وقتی حس کند کوچ او را قضاوت می‌کند، ناخودآگاه بخش‌هایی از خودش را پنهان می‌کند.

۲. گفت‌وگو از مسیر طبیعی خارج می‌شود

به جای کشف راه‌حل‌های درونی، گفت‌وگو به بحث درباره «درست و غلط» تبدیل می‌شود.

۳. کوچ ناخودآگاه نقش مشاور یا معلم را می‌گیرد

یعنی چیزی کاملاً متفاوت از ماهیت کوچینگ.

۴. مسیر رشد مراجع کند یا متوقف می‌شود

چون احساس می‌کند دیگر فضای امنی برای فکر کردن آزادانه وجود ندارد.

چرا قضاوت این‌قدر آسان است؟

به این دلیل که ذهن انسان همیشه تلاش می‌کند جهان را سریع دسته‌بندی کند.

ما به شکل طبیعی:

از تجربه‌هایمان نتیجه‌گیری می‌کنیم،

طبقه‌بندی می‌کنیم،

و بر اساس گذشته تفسیر می‌سازیم.

در زندگی عادی این فرآیند کمک‌کننده است. اما در کوچینگ، همین ویژگی طبیعی می‌تواند بسیار محدودکننده شود. کوچ باید یاد بگیرد ذهنش را مدیریت کند تا این فیلترها مانع شنیدن واقعی نشوند.

چطور کوچ می‌تواند از قضاوت دور بماند؟

۱. حضور کامل در لحظه

وقتی کوچ در حال تحلیل گذشته یا پیش‌بینی آینده باشد، عملاً حاضر نیست.

حضور، یکی از قوی‌ترین ابزارهای ضدقضاوت است.

۲. گوش دادن فعال و بی‌طرفانه

کوچ باید تلاش کند بیشتر بشنود، کمتر معنا بسازد.

۳. پرسیدن به‌جای فرض گرفتن

هر جا کوچ مطمئن شد “می‌داند”، باید از خودش بپرسد:

> «آیا این دانستن بر اساس تجربه من است یا واقعیت مراجع؟»

۴. آگاهی به تعصبات شخصی

کوچ باید بداند نقطه‌ضعف‌ها و سوگیری‌هایش چیست.

آگاهی اولین قدم برای کنترل است.

۵. تمرین همدلی بدون ادغام احساسی

همدلی یعنی دیدن جهان از نگاه مراجع،

نه تشخیص یا تحلیل او.

کوچینگ زمانی ارزشمند می‌شود که بی‌طرف باشد

اگر کوچ بتواند قضاوت‌ها و پیش‌داوری‌هایش را کنار بگذارد، فضای جلسه به شکل شگفت‌انگیزی باز می‌شود. مراجع با صداقت بیشتری حرف می‌زند، عمیق‌تر فکر می‌کند و تصمیم‌های شخصی‌تر و اصیل‌تری می‌گیرد.

کوچ خوب الزاماً کسی نیست که جواب‌های زیاد دارد؛

بلکه کسی است که ظرفیت شنیدن و همراه بودنش بیشتر است.

جمع‌بندی

قضاوت و پیش‌داوری دشمنان خاموش کوچینگ‌اند؛ دشمنانی که اگر مراقب‌شان نباشیم، کاملاً نادیدنی همه‌چیز را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. کوچ حرفه‌ای کسی است که بتواند ذهن خود را از این عوامل پاک نگه دارد تا فضای امن، خلاق و رشددهنده‌ای برای مراجع بسازد.

کوچینگ یعنی دیدن انسان بدون فیلتر.

و این دیدن، هنرِ واقعی یک کوچ است.

کوچینگاحساس امنیتزندگی عادیمسیر رشد
۰
۰
محمد ندیمی
محمد ندیمی
کوچ و بیزینس کوچ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید