مهدیه نوروزیان
مهدیه نوروزیان
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

نوآوری در مدل‌های کسب‌وکار بانکی به پشتوانه فناوری و داده

(این یادداشت در آبان ماه ۱۴۰۰ در ماهنامه پیوست منتشر شده است.)

«عدالت در دسترسی به خدمات مالی مورد نیاز برای تمامی افراد جامعه» عصاره آن وضعیتی است که با فراگیری مالی در پی تحققش هستیم. برای اینکه وضعیت مزبور پایدار و نهادینه باشد نیازمند مدل‌‌های کسب‌وکاری هستیم که ضمن ارائه خدمات متنوع مالی به مشتریان، برای صاحبان کسب‌وکار نیز واجد درآمدزایی و سودآوری باشد. در این مطلب تلاش می‌شود رابطه میان نوآوری در مدل‌های کسب‌وکار در صنایع مالی و بانکی با «فناوری و داده» تبیین شود. مدل‌های کسب‌وکاری که به پشتوانه نوآوری‌‌هایشان می‌توانند مصدری برای تحقق فراگیری مالی در کشور باشند.

به نظر می‌رسد نوآوری در مدل‌های کسب‌وکار زمانی رخ می‌دهد که مساله بنیادین در آن کسب‌وکار به شیوه‌ای دیگر حل شود. بنابراین برای اینکه به موضوع نوآوری در مدل‌های کسب‌وکار در صنعت بانکداری بپردازیم در گام اول باید از مساله بنیادین در این کسب‌وکار پرده برداریم. صنعت بانکداری از جهاتی یک صنعت استثنایی است. این وجه استثنایی در صنعت بانکداری از رابطه آن با اطلاعات نشأت می‌گیرد. رابطه‌ای کهن‌تر و فراتر از رابطه صنایع دیگر با اطلاعات و داده‌های اطلاعاتی پس از طلوع عصر اطلاعات. در صنعت بانکداری از آغاز، ارزش نهایی به وساطت اطلاعات خلق شده است. اطلاعات و شناخت از ریسک‌ها و فرصت‌ها، اهلیت‌ها و ظرفیت‌ها و ... است که به نقش بانکداری در چرخه اقتصاد معنا می‌دهد. به همین ترتیب مسأله بنیادین صنعت هم به اطلاعات و شناخت گره خورده است.

صنعت بانکداری در طول تاریخ از سازوکارهای متنوعی برای کسب اطلاعات و نهایتاً حصول شناخت بهره برده است و البته انتظار می‌رود با ورود به عصری که تمامی ابعاد و زمینه‌های فعالیت بشر ردی اطلاعاتی از خود به جا می‌گذارد، بهره صنعت بانکداری نیز از ردپای به جامانده برای کسب شناخت و خلق ارزش نهایی خود بیشتر و بیشتر شود و به نوعی به صنعت پیشرو در زمینه خلق ارزش مبتنی بر داده و اطلاعات تبدیل شود. اما به نظر می‌رسد بر خلاف آنچه انتظار داریم، عقبه کهن صنعت و سازوکارهایی که در طول سال‌های متمادی با نگرش و منطقی کمابیش مشابه به مقوله کسب اطلاعات و شناخت پرداخته، همچون رگ و پی در بدنه کسب‌وکار بانکداری نهادینه شده و نتیجتاً این پیکر در برابر نظمی جدید و اتخاذ شیوه‌ای دیگر برای حل مسأله بنیادین خود مقاومت می‌کند.

این امر محدود به کشور ما نیست و به نظر می‌رسد صنعت بانکداری در سراسر دنیا واکنشی تقریباً مشابه در برابر فرصت‌های خلق ارزش از داده‌های اطلاعاتی جدید از خود نشان داده است. اگرچه در نهایت در بسیاری از کشورها به تدریج و به واسطه فعالیت بازیگرانی تازه، در نهایت صنعت بانکداری نیز پذیرای نظم نوین و شیوه‌های متفاوت برای حل مسأله‌های بنیادین خود شده است.

حل مسأله بنیادین صنعت بانکداری در گروی نگاه کردن به مقوله «شناخت» از پشت شیشه‌های عینکی جدید است. عینکی که به واسطه توان فناوری‌های جدید فرصت‌های با ارزشی را در معرض دید صنعت بانکداری قرار می‌دهد. فرصت‌هایی همچون کاهش هزینه‌های عملیاتیِ ارزیابی ریسک‌های اعتباری، شناسایی نیازهای پاسخ داده نشده و خلق جریان‌های درآمدی جدید، انطباق بیشتر محصولات و خدمات با خواسته‌ها و انتظارات مشتریان و .... تمامی این فرصت‌ها با بهره‌برداری از فناوری‌های اطلاعاتی و مبتنی بر تحلیل داده‌ها قابل حصول خواهند بود.

فناوری‌های اطلاعاتی از یکسو این قابلیت را دارند که بینشی متفاوت از داده‌های اطلاعاتی متداول در صنعت بانکداری را به ما ارائه دهند و از سوی دیگر این قابلیت را دارند که پای داده‌های اطلاعاتی جدیدی را به صنعت بانکداری باز کنند که تاکنون مورد استناد و تحلیل بانکداران نبوده‌اند اما قابلیت و ظرفیت حل مسأله‌های اساسی در کسب‌وکار بانکداری را دارند و افزون بر آن دسترسی و تحلیل آن‌ها با هزینه‌های کمتری میسر می‌شود.

اما به نظر می‌رسد بازشدن گره از وضعیت موجود و پذیرش شیوه‌های دیگر برای حل مسأله بنیادین یا همان نوآوری در مدل‌های کسب وکار در صنعت بانکداری نیازمند تلاشی دوجانبه است. از یکسو بانک‌ها و نهادهای قانون‌گذار باید به تدریج پذیرای نظم نوین باشند و از سوی دیگر شرکت‌های فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری به اتکای فهم درست مسأله‌های بنیادین بانکداری و مختصات و ابعاد آن در حوزه‌های مختلف و قابلیت‌های فناورانه خود شیوه‌های نوینی را برای حل این مسأله‌ها پیش‌روی بانک‌ها قرار دهند. شیوه‌های دیگری که ضمن ملحوظ داشتن ملاحظات و اقتضائات صنعت بانکداری فرصت‌های تازه‌ای را پیش‌روی اهالی کسب‌وکار بانکداری قرار دهد.

فراگیری مالیمدل کسب‌وکاربانکداریشناخت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید