ویرگول
ورودثبت نام
نیمه پنهان یک زن
نیمه پنهان یک زن
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

یک نقد از فیلم پلتفرم

چند روز پیش این فیلم رو دیدم، واقعیتش واقعا برای فیلم عجیبی بود، خیلی نکات داخلش دیده میشد، چقدر شبیه زندگی همین الان ماست.

یک زندان، به شکل سکو، که طبقه بندی شده، در هر طبقه دو نفر حضور دارند، این زندان شامل 333 طبقه است که با این حساب میشه 666 نفر در این زندان، یعنی عدد شیطان.

فقط دویست طبقه شناسایی شده توسط زندانیان، یعنی همیشه جایی برای غافلگیری هست و بشر همچنان کوته فکری خودش را دارد.

روزی یکبار سکو غذا حرکت میکنه از بالا به پایین میاد، چند دقیقه وقت داری غذا بخوری بدون هیچ انبار کردنی، طبقات پایینی از پسماند غذای بالایی ها باید بخورند چقدر تم سیاسی این فیلم قویه.

فضای یک جامعه را نمایش میدهد، ادمهای روشنفکر که با منطق میخوان راه حل هایی برای فرار از این شرایط داشته باشند و کسانیکه مذهبی هستند و از طریق راه های ارتباطی با خدا خواهان رفع مشکلاتشان هستن.

هر ماه جای افراد تغییر میکنه، یک ماه در پایین ترین طبقه و یک ماه در بالاترین طبقات هستن، اما هیچوقت حاضر نیستند کمی تفکر برای عملکردشون داشته باشند در هر طبقه ای که باشند باز هم مثل گذشته عمل میکنن، زمانیکه غر زدن به بالایی ها را دارند اما خودشان در همان جایگاه که قرار میگیرند فقط ادرار و آب دهانشان برای پایینی هاست.

یک نفر کتاب دون کیشوتش را میخورد دیگری بدن یک انسان را، در نهایت نشان میدهد در هر طبقه و هر تفکری که باشی باز بقا تو را به سمت خود میکشاند و حاضر به تحمل خیلی از مسائل نیستیم.

اسیر شدن و پرستش یک سیستم را نشان میدهد، که زمانی درگیر یک سیستم هستیم چطور به عملکرد ان توجه نمیکنیم اما مورد پرستش قرار میدهیم.

گرسنگی دین و دانش و منطق نمیشناسد پس بشر دچار شعارگونگی خاص خودش است که فقط چند نفر میتوانند آنگونه که نشان میدهند زنده بمانند و زندگی کنن، و خود این شعارهاست که ما را اسیر میکند و در آخر باعث مرگمان میشود.

همیشه فکر میکنیم تمامی اتفاقات خوب در بالا می افتد اما در این فیلم اتفاق و پیام اصلی در عمیق ترین طبقه و پایینترین رخ داد، فیلم عجیبیست که خیلی پیامهای دیگر دارد که شما برایم بنویسید.

The Platform
The Platform


the platformفیلم پلتفرمنقد فیلم پلتفرمنتفیلیکس
خاطرات یک زن فرنگ نرفته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید