mohammad reza mottaghi
mohammad reza mottaghi
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

به عصر حجر برگردیم

حدود ساعت هفت شب روز شنبه، 25 آبان، وقتی که سوپرمارکتی محل با حالتی مستأصل، و با لبخندی طعنه‌آمیز در چشمانم زل زد و گفت: «آقا نقدی حساب کن، کارت‌‌خونا از کار افتادن»، و من مجبور شدم به سراغ کیف‌پولی بروم که حتی این‌روزها برای شارژ کارت مترو و تاکسی سواری هم نیازی به کاغذهای درونش نبود، هیچ وقت باورم نمی‌شد نزدیک یک هفته از ابزاری کاربردی که در هر لحظه زندگی این روزها، ردپایی از آن دیده می‌شود محروم باشم و حتی برای آگاهی از وضعیت آب و هوا، مجبور شوم اخبارهای تلویزیونی را دنبال کنم. با اینکه از فردای آن روز اینترنتی دست‌وپا شکسته در اختیارمان قرار گرفت (که البته به صورت قطعی هیچ شهروندی نمی‌داند همان اینترنت ملی است که حرفش بود یا صرفاً نمایشی متفاوت از راهکار قدیمی فیلترینگ موقت اما در لباسی نو) اما عملاً حلقه مهمی از ساختار زندگی بسیاری از ما در این چند روز مفقود شد.

در این روزهای سرد...

با اینکه شارژ گوشی‌هامان چندین ساعت بیشتر حفظ شد و زمان‌های خالیمان چند برابر، اما کارها بسیار سخت پیش رفت و در هر لحظه برای بسیاریمان، انگار چیزی گم شده بود و تمرکزمان را به باد می‌داد. این شکل فردی بحران، وجهه اجتماعی نیز داشت. عملاً جمع زیادی، دیگر از هم اطلاعی نداشتند و گویی هزاران کیلومتر میان هر شهروند با نزدیکانش فاصله افتاد.

اما این تجربه، فارغ از همه سختی‌هایش، می‌تواند تلنگری برای همه ما باشد؛ تلنگری که از ما بپرسد اگر روزی دوباره اینترنت در اختیارمان نباشد چه می‌توان کرد؛ بالاخص وقتی که می‌دانیم این روزها، از شخصی‌ترین ارتباط‌های فردی تا پیچیده‌ترین کنش‌های اجتماعیمان، در بستر اینترنت معنا پیدا کرده است.

فارغ از وجهه فردی بحث که به چند توصیه مانند اینکه «همیشه پول نقد همراه داشته باشیم»، «چند نشانی و آدرس را حفظ کنیم و روی گوشی‌های خود نقشه‌های آفلاین را نیز دانلود کنیم»، «فایل‌های مهم‌مان را صرفاً روی ایمیل، درایو ابری و... قرار ندهیم و همیشه از اطلاعات به‌دردبخورمان نسخه پشتیبان تهیه کنیم» و مواردی از این دست خلاصه می‌شود، در عرصه اجتماعی می‌توان بحث‌های متعدد را مطرح ساخت. یکی از این موارد چگونگی فعالیت تشکیلاتی و بالاخص تشکل‌های دانشجویی در شرایط نبود اینترنت است.

نهادهای اجتماعی سنتی را احیا کنیم

در مقابل به دغدغه مطرح شده، می‌توان یک سوال مهم پرسید، تا پیش از رواج عمومی اینترنت (یعنی پیش از سال‌های 78-79) تشکل‌ها چگونه فعالیت می‌کردند؟ اکنون نیز، با وقوع یکباره قطع اینترنت و احتمال وقوع چندین و چند باره آن، می‌توان به تشکل‌ها این توصیه را کرد، حتی در صورت استفاده از اینترنت و ابزارهای وابسته به آن، همیشه ابزارهای سنتی ارتباط را برای خود حفظ کنند؛ به طور مثال شاید انتشار مجله کاغذی این روزها بسیار سخت و پرهزینه باشد، شاید حضور همه اعضا در جلسه‌ای دشواری‌هایی به همراه آورد، شاید عضویت در تشکل‌ها و احزاب و حتی حلقه‌های دوستانه کتابخوانی زمان‌بر باشد اما وجود قرارهای ثابت (به صورتی که لغو آن نیاز به اطلاع‌رسانی داشته باشد نه وقوع آن) می‌تواند در نبود دستگاه‌های مخابراتی نقش مهمی ایفا کند. از جانب دیگر تجمع افراد به صورت حقیقی (نه مجازی) و با شخصیت واقعیشان در محیط مشخص، هم می‌تواند باعث تعمیق پیوندها شود و هم این فرصت گفت‌وگو را به ابزاری برای استحکام آرمان‌های مشترک مبدل سازد.

با همه این توضیحات نباید از یاد برد تا پیش از عصر یخ‌بندان دایناسورها قوی‌ترین و بزرگ‌ترین موجودات کره زمین بودند و هیچ کس در مصاف با آن‌ها یارای پیروزی نداشت. اما زمانی که شرایط جدال تغییر کرد، تعریف قدرت نیز دگرگون شد. عصر یخبندان آمد، و نه به سرما می‌شد مشت زد و نه آن را گاز گرفت. از آن روز انسان قوی‌ترین موجود زمین شد چون بیشتر از دندان تیز و زور بازو، بلد بود چگونه زنده بماند.

اینترنتقطع اینترنتتشکل‌های اجتماعیسید محمدرضا متقیتشکل‌های دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید