هادی صفری- محمد رهبری |منتشر شده در روزنامه اعتماد
با اوجگیری شیوع کرونا در کشور و آغاز و ادامه پیک پنجم کرونا، حساسیت کاربران توئیتری به این موضوع نیز افزایش یافت و در بازهی زمانی 10 مرداد تا 12 شهریور بیش از 735 هزار توئیت به زبان فارسی منتشر شد که حاوی کلیدواژههایی از قبیل کرونا، واکسن و هر کلیدواژه مرتبط با این مضامین بوده است. همانگونه که در نمودار زیر مشخص است، این توئیتها در بازه 20 تا 25 مرداد ماه به بیشترین میزان خود رسیده است؛ یعنی زمانی که برای اولین بار آمار کشتهشدگان به دلیل کرونا از 600کشته در روز فراتر رفت (24 مرداد) و برای دومین تعداد بیماران کرونایی در یک روز به بیش از 40هزار بیمار رسید (20 مرداد). البته عوامل دیگری نیز در افزایش توئیتها در این بازه دخیل بوده است از جمله سخنان آیتالله خامنهای در خصوص کرونا در این بازه زمانی، سخنان ظریف در خصوص واردات واکسن و پاسخ ظریف به او و برخی سازماندهیهای توئیتری در خصوص واکسن کرونا از جمله عوامل فرعی بوده که در این مقطع زمانی بر افزایش توئیتها اثرگذار بوده است. اما رسیدن به نقاط اوج مرگ و میر و ابتلای حاصل از کرونا در این مقطع زمانی مهمترین عامل افزایش توئیتها بوده است و از این حیث نوعی همروندی را شاهد هستیم.
در ادامه بازهی زمانی مذکور، شاهد افزایش تعداد توئیتها روز چهارم شهریور ماه هستیم؛ زمانی که مسئله واکسن آلوده فایزر توسط اصولگرایان انقلابی در فضای توئیتر به صورت سازماندهیشده مورد توجه قرار گرفت. اما از آن روز به بعد با کاهش میزان مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کرونا، توجه به این موضوع در توئیتر روندی کاملا کاهشی داشته که نشاندهندهی کاهش حساسیت کاربران نسبت به این موضوع است.
کدام کلمات در توئیتهای کرونایی بیشترین تکرار را داشته است؟
به طور طبیعی کلیدواژههای کرونا و واکسن در توئیتهای منتشرشده در این بازه زمانی پرتکرارترین کلیدواژهها بوده است. اما تحلیل توئیتها نشان میدهد که که کلیدواژههایی نظیر «آمریکا»، «بسیج»، «خامنهای» و «فایزر» از پرتکرارتین کلیدواژههای بکار رفته در این توئیتها بوده است. نکته جالب توجه در میان این توئیتها آن بوده است که کلیدواژه «فایزر» بیش کلیدواژه «برکت» در توئیتها تکرار شده و کلمه «سینوفارم» نیز به مراتب کمتر تکرار شده در حالی که رایجترین واکسنی است که مردم ایران از آن استفاده میکنند. کلیدواژه «ماسک» نیز به مراتب کمتر از کلیدواژههای مربوط به واکسن تکرار شده است. در میان این توئیتها، تنها اسمی که بیشترین تکرار را داشته نام آیت الله «خامنهای» » بوده است و اسامی نظیر «رئیسی» یا «نمکی» در قیاس با سایر کلمات پرتکرار نبوده است.
نرخ بکارگیری کلمات در بازهی زمانی مورد بررسی به چه صورتی بوده است؟
همانگونه که گفته شد، پرتکرارترین کلمات در توئیتهای بررسی شده به ترتیب کلمات کرونا و واکسن بوده است. اما نکته جالب توجه آن است که در دوقطع زمانی، کلمه واکسن بیش از کلمه کرونا تکرار شده که در نمودار زیر مشخص شده است. کاهش حساسیت به کرونا پس از عبور از روزهای پیک از یک سو افزایش فعالیتهای سازماندهیشده در خصوص واکسن از جمله سازماندهی هشتگ #واکسن_آلوده_آمریکایی در واکنش به آلودگی در واکسن مدرنا، از جمله دلایل مؤثر در افزایش توئیتهای حاوی کلیدواژه واکسن در مقایسه با توئیتهای حاوی کلیدواژه کرونا بوده است.
کدام هشتگها ترند شدند؟
اما وضعیت هشتگهای پرتکرار متفاوت از کلیدواژههای پرتکرار بوده است. در حالی که هشتگ #کرونا پرتکرارترین کلیدواژه در بازه زمانی 10 مرداد تا 12 شهریور بوده است، اما برخی از هشتگها به مراتب بیشتر از هشتگ کرونا تکرار شده است که از جمله آنها میتوان به هشتگهای #همه_علیه_کرونا، #آمریکا_مهد_کرونا، #بسیج_مردم_علیه_کرونا و #واکسن_آلوده_آمریکایی شاره کرد. هشتگهایی که همه به صورت سازماندهیشده و توسط اصولگرایان انقلابی در توئیتر ترند شده که فایده آن برای مردم و در مبارزه با کرونا معلوم نیست. نرخ بکار رفتن هشتگ کرونا در تمام این مدت نسبتا نرخ ثابتی بوده و در مواقعی که هشتگهای سازماندهیشده توسط اصولگرایان انقلابی ترند نشده، هشتگ کرونا پرتکرارترین هشتگ روز بوده است.
پیک پنجم کرونا و چند سیاست پیشنهاد مبتنی بر داده
آمار و ارقام رسمی منتشر شده در خصوص کرونا نشان میدهد که ظاهرا میزان ابتلای به کرونا و مرگ و میر حاصل از آن در کشور کمی کاهش یافته است. با این حال تحلیل کلانداده و توئیتهای منتشر شده در بازه زمانی 10 مرداد تا 12 شهریور چند تجربه مهم را برای سیاستگذاران کشور میتواند به ارمغان بیاورد:
1- توئیتر فارسی در صورتی که به درستی مورد ارزیابی قرار گیرد، بستر مناسبی برای تشخیص حساسیت مردم نسبت به شرایط کرونایی است. اگرچه افزایش توئیتهای مربوط به کرونا همزمان با شدّت یافتن این بیماری در کشور بوده است، اما تحلیل توئیتر میتواند برخی از حساسیتهای مردم یا کاربران فضای مجازی را نسبت به حاشیههای کرونا در کشور نشان دهد که این حاشیهها میتواند بر تحمل مردم در مواجهه با این ویروس و یا تابآوری آنها در برابر سایر مشکلات جامعه را تحت تأثیر خود قرار دهد.
2- در تحلیل توئیتر فارسی در نسبت با کرونا باید به هشتگهای سازماندهیشده توجه کرد و آنها را در تحلیل لحاظ نکرد. چرا که این هشتگها اگرچه باعث افزایش توئیتهای مرتبط با کرونا میشوند، اما گمراهکننده هستند و در مبارزه با کرونا نیز به کسی کمکی نمیکنند. سیاستگذران و سیاستمدارانی که بودجههای هنگفتی را برای ترند شدن این هشتگها انجام میدهند نیز باید به این امر توجه داشته باشند که این هشتگسازیها تأثیری در ذهنیت مردم در مواجهه با کرونا نخواهد داشت.
3- مسئله واکسن و واردات آن یکی از مهمترین مضامینی بوده است که در دوران شیوع کرونا مورد توجه قرار گرفته و اعتراضات مردم را برانگیخته است. بنابراین سیاستگذاران حوزه بهداشت و درمان برای کاهش التهاب در جامعه باید واردات واکسن را در اولویت خود قرار داده و از هرگونه برخورد سیاسی با مقوله واکسن خودداری کنند.
4- تحلیل توئیتها نشان میدهد که توجهات به واکسن بیش از حساسیت به رعایت پروتکلهای بهداشتی از جمله ماسکزدن است. اگر این واقعیت در محیط اجتماعی نیز نمود داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت که مردم به امید واکسن، یا به این دلیل که واکسن زدهاند، دیگر توجه چندانی به ماسک ندارند؛ لذا لازم است در سیاستگذاریهای رسانهای ماسک زدن بیش از پیش برجسته شود و به جای هشتگسازیهای بیفایده به این مقوله بیشتر توجه شود.
5- پرتکرار نبودن نام ابراهیم رئیسی در میان کلیدواژههای پرتکرار نیز حاکی از آن است که تا به امروز مردم نه انتظار چندانی از رئیس جمهور داشته و نه او را مقصر وضعیت کرونا در کشور قلمداد کردهاند که این امر فرصتی برای رئیسجمهور است که با اقدام مناسب در مواجهه با کرونا و واکسیناسیون مردم، مانع از شکلگیری اعتراضات به دولت گردد.
پیشنهادات سیاستی فوق، تنها بخشی از پیشنهاداتی است که بر اساس دادههای فوقالذکر قابل ارائه است. تعمیق بیشتر در توئیتهای منتشر شده که بیانگر بخشی از افکار عمومی در نسبت با کروناست، میتواند به سیاستگذاری بهتر منجر گردد.