کتابی که در ابتدا اسمش این بود: The Psychology of Everyday Things روانشناسی به جای طراحی. اول از همه طرح جلدش ذهن رو به خودش جذب میکنه و در واقع همهٔ آن چیزی که قراره گفته بشه در همین تصویر خلاصه شده: یک قوری که لولهاش در همون طرفی قرار گرفته که دستهاش: ناکارآ، حالبههمزن، اعصابخردکن، مسخره، کثافتِ محض.
یه جایی از کتاب خیلی عالی بهمون گفته که چطور طراحی کنیم: از درخت یاد بگیرید. میوههاش جایی هستن که انگاری دارن بهت میگن بیا ما رو بچین عزیزم. نه نیازی به خوندن Documentation داره و نه نیازه زنگ بزنی پشتیبانی بگی آقا این چه وضعیه. چرا طراحیهای ما این طوری نیست؟