گاهی شکست خوب است...
اون جایی که زمین خوردم به خاطر عشق بود،آنجا که پا شدم کمک عقل بود...
وقتی زمین خوردم، میخواستم پاشم و مثل قبل بدوم اما نگاه کردم برای شروع دوباره چه دارم؟؟؟
من 30 سالم شده بود و دیپلمم را نگرفته بودم، تفکرم این بود که آدم درس و مشق به چه دردش می خورد،
کار هم نداشتم آن وقت با این تفکر میخواستم کسی که دوست می داشتم را خوشبخت کنم،چه خیالات خامی را در ذهنم می پروراندم...
آن روزهای شکست غرور و احساسم باعث شد یک جا، یک روز، یک ساعت به خودم بیایم و برای زندگی ام تلاش کنم...
پس با عقل برخواستم.
تصمیم گرفتم،آینده ام را تصور کنم!
امروز بعد از 6 سال که از آن روزها میگذرد،ترم آخر لیسانس رشته ای هستم که دوست دارم و کارشناس بخشی هستم که بهش علاقه دارم...
به زودی خواهم گفت چگونه رشد کردم و خدا چگونه کمکم کرد.
"باور کن گاهی شکست، خوب است..."