ویرگول
ورودثبت نام
Sharifi Mohammad
Sharifi Mohammad
خواندن ۱۸ دقیقه·۲ ماه پیش

ترجمه مقاله تیم The GrayZone مبنی بر زیرسوال بردن ادعای تجاوز حماس توسط نیویورک‌تایمز

English Headline: Screams without proof: questions for NYT about shoddy ‘Hamas mass rape’ report

عنوان فارسی: داد و بیداد بدون اثبات: سوالاتی از گزارش قلابی «تجاوز گروهی حماس» نیویورک‌تایمز

پس از تجزیه و تحلیل گزارش صفحه اول نیویورک تایمز که ادعا می‌کند "الگوی گسترده‌تری از خشونت جنسیتی در 7 اکتبر" توسط حماس وجود دارد، The Grayzone خواستار پاسخگویی این روزنامه به دلیل کوتاهی‌های روزنامه‌نگاری خود شده است.

مطلب زیر به سردبیران نیویورک تایمز و نویسنده اصلی، جفری گتلمن، ارسال شده است.


تیم The Grayzone مشکلات جدی‌ای در اعتبار منابع کلیدی که در داستان 28 دسامبر نیویورک تایمز با عنوان "جیغ‌های بدون کلمات: چگونه حماس در 7 اکتبر خشونت جنسی را به عنوان سلاح استفاده کرد" ذکر شده‌اند، شناسایی کرده است. این مقاله که توسط جفری گتلمن، عنات شوارتز، و آدام سلا نوشته شده است، ادعا می‌کند که "الگوی گسترده‌تری از خشونت جنسیتی در 7 اکتبر" نسبت به آنچه حتی مقامات اسرائیلی ادعا کرده‌اند، وجود دارد. با این حال، گزارش تایمز با حسی‌سازی، پرش‌های منطقی غیرمستدل، و عدم وجود شواهد مستند برای حمایت از نتیجه‌گیری گسترده خود، مخدوش شده است.


تایمز از سوی اعضای خانواده گال عبدوش، دختر موسوم به "دختر در لباس سیاه" که به عنوان نمونه‌ای از تلاش گتلمن و همکارانش برای اثبات الگوی تجاوز توسط حماس در 7 اکتبر مورد استفاده قرار گرفته است، مورد انتقاد قرار گرفته است. نه تنها خواهر و شوهرخواهر عبدوش هر کدام انکار کرده‌اند که او مورد تجاوز قرار گرفته است، بلکه خواهرش تایمز را به فریب دادن خانواده‌اش برای شرکت در این گزارش از طریق گمراه کردن آنها در مورد زاویه تحریریه متهم کرده است. اگرچه نظرات خانواده در شبکه‌های اجتماعی سر و صدای زیادی به پا کرده است، تایمز هنوز به نقض جدی صداقت روزنامه‌نگاری که کارکنانش به آن متهم شده‌اند، پاسخ نداده است.




پلیس اسرائیل نیز پس از انتشار مقاله نیویورک تایمز بیانیه‌ای صادر کرده است که در آن اعلام کرده‌اند که خود قادر به پیدا کردن شاهدانی برای تجاوز در 7 اکتبر نیستند و نمی‌توانند شهادت‌های منتشر شده توسط رسانه‌هایی مانند تایمز را با هیچ چیز شبیه به شواهد مرتبط کنند.


ما از نیویورک تایمز می‌خواهیم که به طور علنی به نظرات خانواده عبدوش که تایمز را به گمراه کردن آنها و دروغ گفتن درباره شرایط مرگ او متهم کرده‌اند، پاسخ دهد. تایمز همچنین باید به بیانیه‌ای که پلیس اسرائیل پس از انتشار مقاله صادر کرده است، پاسخ دهد و توضیح دهد که چرا گتلمن و همکارانش ظاهراً آن را نادیده گرفته‌اند.


علاوه بر این، ما خواستار پاسخ به رد مستند و با منابع دقیق از شهادت‌های شاهدان کلیدی ذکر شده در داستان، و همچنین سابقه مستند از ادعاهای رد شده و فعالیت‌های اخلاقی مشکوک توسط همان شاهدان هستیم.


ما چندین سوال برای بررسی شما ارائه کرده‌ایم. اگر قادر به ارائه پاسخ‌هایی که به طور رضایت‌بخشی به مسائلی که ما درباره اعتبار مقاله شما مطرح کرده‌ایم، نیستید، ما معتقدیم که باید مقاله به طور کامل پس گرفته شود.




خانواده "دختر در لباس سیاه" نیویورک تایمز را به "ساختن" ادعای تجاوز متهم می‌کنند.

شما نوشتید: "بر اساس شواهد ویدئویی — که توسط نیویورک تایمز تأیید شده است — مقامات پلیس اسرائیل گفتند که باور دارند [گال] عبدوش مورد تجاوز قرار گرفته است، و او به نمادی از وحشت‌هایی که در حملات ۷ اکتبر بر زنان و دختران اسرائیلی وارد شده، تبدیل شده است."


با این حال، میرال آلتر، خواهر گال عبدوش، در یک نظر اینستاگرامی در ۲ ژانویه بیان کرد که "او مورد تجاوز قرار نگرفته است... هیچ مدرکی مبنی بر تجاوز وجود ندارد، فقط یک ویدئو بود." او همچنین اشاره کرد که بازه زمانی بین آخرین پیام گال به خانواده و زمان گزارش شده قتل او، تجاوز را غیرممکن می‌سازد: "چگونه در ۴ دقیقه آنها هم تجاوز و هم سوزانده شدند؟"


آلتر نتیجه‌گیری کرد: "نیویورک تایمز که به ما مراجعه کرد، نشان داد که می‌خواهد داستانی به یاد گال و ناجی [همسرش] بنویسد و به همین دلیل ما موافقت کردیم. اگر می‌دانستیم که این یک عنوان مانند تجاوز و قتل است، هرگز موافقت نمی‌کردیم. هرگز."


آیا اظهارات آلتر مبنی بر اینکه شما خانواده او را گمراه کرده‌اید، صحیح است؟ و چرا نظرات او که به وضوح می‌گوید خواهرش مورد تجاوز قرار نگرفته است را نادیده گرفته‌اید؟ آیا شما و آلتر تا به حال درباره نظریه شما مبنی بر اینکه عبدوش قربانی تجاوز جنسی بوده است، صحبت کرده‌اید؟


شوهر خواهر گال عبدوش نیز علیه ادعاهای مطرح شده در مقاله شما صحبت کرده است. در یک مصاحبه در ۴ ژانویه با کانال ۱۳ اسرائیل، نیسیم عبدوش انکار کرد که گال مورد تجاوز قرار گرفته است، و اصرار داشت که این امر غیرممکن بوده زیرا همسرش در آن زمان با او بوده است. او گفت: "رسانه‌ها آن را اختراع کردند." نیسیم عبدوش همچنین رسانه‌های بین‌المللی — احتمالاً اشاره به شما — را به استفاده از حساس‌سازی به جای روزنامه‌نگاری مبتنی بر شواهد متهم کرد. در نهایت، او اظهار داشت که ادعاهای نادرست تجاوز خواهرزنش به سلامت روانی کودکان یتیم او آسیب می‌رساند.


بار دیگر، چرا اظهارات یکی از اعضای خانواده گال عبدوش که به وضوح ادعاهای اصلی مقاله شما را نقض می‌کند، نادیده گرفته‌اید؟


مشکلات بیشتری در گزارش شما درباره قتل گال عبدوش وجود دارد. شما ادعا می‌کنید که ویدیویی از عبدوش که در 8 اکتبر توسط کسی به نام ادن وسلی فیلم‌برداری شده بود "ویروسی شد و هزاران نفر به آن پاسخ دادند و به شدت می‌خواستند بدانند که آیا زن در لباس سیاه دوست، خواهر یا دختر گم‌شده آنها است."


با این حال، همان‌طور که رسانه مستقل Mondoweiss اشاره کرد، شما "به ویدیو لینک ندادید، بلکه تصویری دور و نامشخص از آن منتشر کردید که هیچ چیز را نشان نمی‌داد." Mondoweiss می‌پرسد که چگونه شما "وجود این پاسخ‌ها را تأیید کردید، در حالی که حساب اینستاگرام وسلی مسدود شده است و او در اواسط دسامبر حساب جدیدی ایجاد کرد."


علاوه بر این، همان‌طور که Mondoweiss اشاره کرد، "در حال حاضر هیچ اثری از ویدیو در اینترنت وجود ندارد، با وجود ادعای [نیویورک تایمز] که آن 'ویروسی شد.' علاوه بر این، مطبوعات اسرائیل، با وجود گزارش‌دهی صدها داستان درباره قربانیان 7 اکتبر، حتی یک بار هم 'زن در لباس سیاه' را تا قبل از داستان 28 دسامبر ذکر نکرده‌اند."


پس ویدیویی که ادعا کردید "ویروسی شد" کجاست؟ اگر حاوی شواهد قدرتمندی از خشونت جنسی بود، چرا در مقاله شما ارائه نشده است؟ و چگونه پاسخ‌های هزاران نفر به ویدیو را که ظاهراً به دنبال اطلاعات درباره "زن در لباس سیاه" بودند، تأیید کردید؟


پلیس اسرائیل "نتوانست اقدامات را با قربانیان مرتبط کند"

هاآرتص در 4 ژانویه گزارش داد: "پلیس در یافتن قربانیان تجاوز جنسی از حمله حماس یا افرادی که شاهد چنین حملاتی بودند، با مشکل مواجه است و تصمیم گرفته است از عموم مردم بخواهد تا افرادی که اطلاعاتی در این باره دارند، به جلو بیایند و شهادت دهند. حتی در موارد اندکی که سازمان شهادت‌هایی درباره جرایم جنسی مرتکب شده در 7 اکتبر جمع‌آوری کرد، نتوانست این اقدامات را با قربانیانی که توسط آنها آسیب دیده‌اند، مرتبط کند."


چرا پلیس اسرائیل در یافتن شاهدان تجاوز جنسی که روزنامه شما در 7 اکتبر به‌طور قاطع به‌عنوان گسترده و نشان‌دهنده "الگویی" توصیف کرد، دچار مشکل است؟



پلیس اسرائیل "شاهد کلیدی" نقل‌شده توسط تایمز ادعاهای غیرممکن را مطرح کرده؛ شواهد مبهم است

شما یک حسابدار 24 ساله به نام "ساپیر" را به عنوان "یکی از شاهدان کلیدی پلیس اسرائیل" توصیف می‌کنید.


با این حال، یکی از ادعاهای کلیدی ساپیر باقی‌مانده شهادت او را تضعیف می‌کند. طبق گفته تایمز، "او شاهد تجاوز به سه زن دیگر و تروریست‌هایی بود که سرهای بریده سه زن دیگر را حمل می‌کردند."


با توجه به اینکه هیچ سابقه‌ای از زنان سر بریده شده در 7 اکتبر وجود ندارد، چرا این ادعا را از ساپیر شامل کردید؟ آیا چنین ادعایی اعتبار او را تضعیف نمی‌کند و شک و تردیدهایی درباره بقیه شهادت او ایجاد نمی‌کند؟ و چرا حداقل ذکر نکردید که هیچ مدرک جرم‌شناسی برای حمایت از ادعای ساپیر وجود ندارد؟


طبق گزارش هاآرتص، "محققان نتوانستند زنانی را که طبق شهادت [ساپیر] و شاهدان دیگر مورد تجاوز و قتل قرار گرفته بودند، شناسایی کنند." سرپرست پلیس اسرائیل، عادی ادری به این روزنامه گفت: "من شواهد غیرمستقیم دارم، اما در نهایت وظیفه من این است که شواهدی پیدا کنم که از شهادت او حمایت کند و هویت قربانیان را پیدا کنم. در این مرحله من آن اجساد خاص را ندارم."


چرا نیویورک تایمز به مصاحبه با ادری و سایر محققان درباره شهادت ساپیر و درخواست شواهد تاییدی برای حمایت از ادعاهای وحشتناک شاهد مربوط به تجاوز گروهی، مثله کردن و سر بریدن جمعی نپرداخت؟ اظهارات ادری به هاآرتص چگونه بر اعتبار ساپیر تأثیر می‌گذارد؟


شما همچنین به تناقض آشکار بین ادعاهای ساپیر به شما و در گزارش‌های قبلی اشاره نکردید. ساپیر تنها شاهد زن شناخته شده‌ای است که ادعا می‌کند خشونت جنسی را در 7 اکتبر دیده است. داستان او — و داستان یک شاهد مرد دیگر، یورا، که با او بود — به طرز چشمگیری تغییر کرده است.


در 8 نوامبر، هاآرتص گزارش داد که یک شاهد زن — که تقریباً مطمئناً ساپیر است — ادعا کرد که مردانی با لباس نظامی را دید که یک زن را خم کردند، به سرش شلیک کردند و بدنش را مثله کردند.


دوست او که با او مخفی شده بود — تقریباً مطمئناً یورا — سپس ادعا کرد که "تجاوز را ندید"، اما ساپیر "در آن زمان به او گفت که چه دیده است."


به جلو برویم تا 28 دسامبر، و ساپیر و یورا یک داستان کاملاً جدید به نیویورک تایمز می‌گویند:


طبق گفته ساپیر، اکنون نه یک زن قربانی، بلکه دو زن هستند. و اکنون هیچ کس تیر نمی‌خورد. زن اول خم شده و بارها با چاقو در پشتش زده می‌شود وقتی که تکان می‌خورد. زن دوم مورد تجاوز قرار می‌گیرد، سینه‌اش بریده می‌شود، و تروریست‌ها ظاهراً با سینه بازی می‌کنند. سپس او سه سر بریده شده را می‌بیند.


و در حالی که یورا قبلاً تجاوز را ندیده بود، اکنون — طبق گفته نیویورک تایمز — می‌گوید که "توصیف کرد که شاهد تجاوز و قتل یک زن بود."


بنابراین در این مرحله، طبق گفته این "شاهدان"، نه یک بلکه دو قربانی تجاوز زنانه وجود دارد. و دیگر فقط تیراندازی نیست، بلکه مثله کردن سینه، چاقوزنی، و سه سر بریده شده وجود دارد. علاوه بر این، شاهد مرد اکنون ناگهان به یاد می‌آورد که تجاوز را دیده است، بعد از اینکه بار اول که داستان را تعریف کرد، ندیده بود.


چرا این تناقضات آشکار از "شاهدان" خود را نادیده گرفتید؟ اگر اینها به نوعی شاهدان متفاوتی هستند، چرا به مصاحبه با آنها یا حتی ذکر وجود آنها نپرداختید؟





شهادت امدادگر ادعایی توسط سوابق رسمی و سابقه قبلی دروغ‌گویی به رسانه‌ها رد شد

شما نوشتید: "یک امدادگر در واحد کماندوی اسرائیلی گفت که او اجساد دو دختر نوجوان را در اتاقی در بیری پیدا کرده است. او گفت یکی از آنها به پهلو دراز کشیده بود، شورت بوکسری‌اش پاره شده و کبودی در ناحیه کشاله ران داشت. دیگری به روی زمین به صورت دراز کشیده بود، شلوار خوابش به زانوهایش کشیده شده و پایین تنه‌اش آشکار و منی روی پشتش مالیده شده بود."


شما گزارش دادید که امدادگر به طور راحتی "به حرکت ادامه داد و صحنه را مستند نکرد." با این حال، "همسایگان دو دختری که کشته شدند — که خواهران 13 و 16 ساله بودند — گفتند که اجساد آنها تنها پیدا شده و از بقیه خانواده‌شان جدا شده بودند."


به نظر می‌رسد که آن امدادگر همان منبعی است که CNN در گزارش ویژه خود در اتهام حماس به یک کمپین سیستماتیک و عمدی تجاوز در 7 اکتبر استفاده کرده است. او یک امدادگر ادعایی از واحد نجات ویژه تاکتیکی نیروی هوایی اسرائیل 669 است که تنها با نام "G" شناسایی شده است. و مانند دیگر منابع شما، او نیز به عنوان یک شاهد غیرقابل اعتماد و حتی کاملاً دروغگو ثابت شده است.


نزدیک‌ترین تطابق با دختران نوجوان توصیف شده توسط "G" یاهل و نویا شرابی هستند که به ترتیب 13 و 16 ساله بودند. اما به گفته تایمز اسرائیل، اجساد دختران "در آغوش مادرشان پیدا شدند" و نه "تنها، جدا از بقیه خانواده"، همان‌طور که توسط همسایگان ناشناس که شما نقل کردید، گفته شده است.


رسانه‌های اسرائیلی نیز گزارش داده‌اند، "لین و یاهل [شرابی] تنها از طریق نمونه‌های DNA قابل شناسایی بودند. نویا تنها از طریق دندان‌هایش شناسایی شد، آن هم دو روز پیش."


چگونه امدادگر "G" قادر بود منی روی یکی از دختران و کبودی روی دیگری را تشخیص دهد و وضعیت لباس‌هایشان را ببیند، اگر اجساد آنها در واقع به قدری سوخته بودند که قابل شناسایی نبودند؟


چرا شهادت امدادگر ناشناس ادعایی را با شواهد موجود در صحنه بررسی نکردید؟


جناب "G" قبلاً توسط شبکه تلویزیونی راست‌گرای جمهوری هند مصاحبه شده بود. در آن مصاحبه، او با لهجه متمایز بروکلینی توصیف کرد که چگونه "هم‌تیمی" او "یک نوزاد، شاید حتی بیش از یک سال، با نقاط متعدد که روی بدنش چاقو خورده و به سطل زباله انداخته شده" پیدا کرده است.


این یک دروغ آشکار بود، زیرا تنها یک نوزاد در میان کشته‌شدگان در 7 اکتبر ثبت شده است: میلا کوهن، که به طور تصادفی تیر خورده بود، نه چاقو خورده و نه در سطل زباله پیدا شده بود.


چرا سوابق مستند از دروغ‌پردازی "G" شما را به سوال درباره شهادت او وادار نکرد؟ آیا شما "G" را بررسی کردید تا مطمئن شوید که او واقعاً در کیبوتز بیری حضور داشته است؟ چگونه می‌دانید که او یک امدادگر با یک واحد نیروهای ویژه اسرائیلی بوده و نه یک مأمور اطلاعاتی اسرائیل؟


شاهد کلیدی تایمز" داستان خود را چندین بار تغییر داد، در شهادت اولیه به تجاوز اشاره نکرد

مسائل مشابه اعتبار نیز در نظر گرفتن شهادت شما از یک کهنه‌سرباز نیروهای ویژه اسرائیلی و مزدور به نام راز کوهن پیش می‌آید.


از اولین مصاحبه او در 9 اکتبر، کوهن چندین بار شهادت خود را تغییر داده است.


کوهن به نیویورک تایمز گفت که شخصاً شاهد بود که یک ون سفید پر از شبه‌نظامیان حماس یک مایل از جشنواره موسیقی نوا توقف کرد، زنی را جمع کرد و به او تجاوز گروهی کردند: "دیدم که مردان در یک نیم‌دایره دور او ایستاده‌اند. یکی به او نفوذ می‌کند. او جیغ می‌کشد. هنوز صدای او، جیغ‌هایی بدون کلمات را به یاد دارم." او گفت که سپس زن را با چاقو تکه‌تکه کردند.


وقتی که کوهن در 9 اکتبر درباره حمله به جشنواره موسیقی مصاحبه شد، هیچ اشاره‌ای به عمل تجاوز جنسی توسط شبه‌نظامیان حماس نکرد. به اینجا و اینجا نگاه کنید.


یک روز بعد، کوهن شروع به معرفی پیشنهادات مبهم از تجاوز جنسی به شهادت خود کرد، اما اشاره نکرد که شاهد چنین اعمالی بوده است: "تروریست‌ها زنان را به اسارت گرفتند و به هر نحوی که ممکن بود به آنها آسیب رساندند، و وقتی که کارشان با آنها تمام شد، شروع به تکه‌تکه کردن آنها در مقابل دوستانشان کردند"، کوهن به یک نشریه اسرائیلی گفت.


کوهن همچنین در 10 اکتبر توسط شبکه CBC کانادا مصاحبه شد، اما در مورد شاهد بودن هیچ تجاوزی نقل قول نشد. همان روز، کوهن جزئیات جدید وحشتناکی به PBS ارائه کرد، ادعا کرد که "تروریست‌ها" نه تنها زنان را پس از تجاوز به آنها در 7 اکتبر کشتند، بلکه به نکرومنیا نیز پرداختند: "تروریست‌ها، افرادی از غزه، دختران را تجاوز کردند. و بعد از تجاوز، آنها را کشتند، با چاقو قتل عام کردند، یا برعکس، کشتند — و بعد از تجاوز، آنها — این کار را کردند."


شهادتی که او در 11 اکتبر به شرکت پخش استرالیا ارائه داد کمی متفاوت بود و همچنان مبهم باقی ماند: "از آنجا افراد زیادی و دخترانی را می‌بینیم که جیغ می‌زنند و با چاقو کشته می‌شوند. و دختران، تروریست‌ها به آنها تجاوز می‌کنند"، او به طور ناگهانی و بدون احساس ظاهری بیان کرد.


تا این نقطه، هیچ رسانه اسرائیلی گزارش نداده بود که هیچ تجاوزی در 7 اکتبر رخ داده باشد.


کوهن به سرعت از رادار رسانه‌ها ناپدید شد. او دوباره شنیده نشد تا اینکه شما با او مصاحبه کردید. شهادت جدیدی که او به شما داد، سوالات جدی درباره اعتبار او و استانداردهای تحریریه روزنامه شما را مطرح می‌کند.


چگونه و چرا داستان کوهن در طول زمان به طرز چشمگیری تغییر کرد و جزئیات جدیدی را در لحظه‌ای از ضرورت سیاسی برای ارتش که او در آن خدمت کرده بود، ارائه داد؟ آیا این معقول بود که گروهی از کماندوهای حماس که سخت شده بودند ناگهان حمله غافلگیرانه خود را متوقف کنند، که متمرکز بر گرفتن تعداد زیادی اسیر در کوتاه‌ترین زمان ممکن بود، در یک دایره ایستاده و به یک زن به نوبت تجاوز گروهی کنند، در حالی که نیروهای اسرائیلی برای حمله به آنها بسیج شده بودند؟ چرا شبه‌نظامیان حماس از چاقو برای کشتن قربانیان خود استفاده کردند، همان‌طور که کوهن ادعا کرد، در حالی که آنها تفنگ و نارنجک حمل می‌کردند؟ چرا او ادعای قبلی خود را درباره نکرومنیا هنگام صحبت با تایمز رها کرد؟ و چرا او در 11 اکتبر به ABC گفت که شاهد "افراد و دختران زیادی" بوده است که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، اما در شهادت خود به تایمز به طور خاص به یک قربانی زن اشاره کرد؟


شاید مهم‌تر از همه، چرا دوست کوهن، شوآم گویتا، که در 7 اکتبر با او پناه گرفته بود، در مصاحبه با تایمز اشاره‌ای به شاهد بودن یک تجاوز گروهی نکرد؟


همچنین موضوع رفتار عجیب کوهن در 7 اکتبر و پس از آن وجود دارد. آیا کسی که ادعا می‌کند شاهد یک تجاوز گروهی وحشتناک و قتل‌عام بوده است، از خود سلفی گرفته و لبخند می‌زند و ژست معروف "شاکا" هاوایی را می‌دهد؟ و اگر آن منبع در یک نمایش مد موضوع 7 اکتبر برای کسب شهرت و احتمالاً سود از تجربه خود در جشنواره موسیقی نوا شرکت کند، آیا این سوالاتی درباره اعتبار او ایجاد نمی‌کند؟ زیرا این دقیقاً همان کاری است که راز کوهن انجام داد.




گزارشگر "تایمز" الگوهای ادعاهای خود را تغییر داده، در مصاحبه‌های اولیه از تجاوز جنسی چیزی نگفته است


مشکلات مشابهی از نظر اعتبار، زمانی که به شهادت‌هایی که از یک کهنه سرباز نیروهای ویژه اسرائیلی و مزدور به نام راز کوهن جمع‌آوری کردید، بوجود می‌آید.


کوهن به نیویورک تایمز گفت که شخصاً یک ون سفید پر از شبه‌نظامیان حماس را دیده که در یک مایلی جشنواره موسیقی نوا توقف کرده‌اند، زنی را جمع کرده‌اند و به او تجاوز گروهی کرده‌اند: "من مردانی را دیدم که در نیم دایره‌ای دور او ایستاده بودند. یکی به او نفوذ می‌کرد. او فریاد می‌زد. هنوز صدای او را به خاطر دارم، فریادهایی بدون کلمات." او گفت که سپس آن زن را با چاقو تکه‌تکه کردند.


وقتی کوهن در 9 اکتبر درباره حمله به جشنواره موسیقی مصاحبه شد، هیچ اشاره‌ای به تجاوز جنسی توسط شبه‌نظامیان حماس نکرد. به اینجا و اینجا نگاه کنید.


یک روز بعد، کوهن شروع به معرفی اشارات مبهم به تجاوز جنسی در شهادتش کرد، اما اشاره‌ای به اینکه شاهد چنین اعمالی بوده، نکرد: "تروریست‌ها زنان را اسیر کردند و به هر طریقی به آن‌ها آسیب رساندند، و وقتی که از آن‌ها راضی شدند، شروع به کشتن آن‌ها جلوی دوستانشان کردند،" کوهن به یک نشریه اسرائیلی گفت.


کوهن همچنین در 10 اکتبر توسط شبکه CBC کانادا مصاحبه شد، اما در مورد مشاهده هیچ‌گونه تجاوزی صحبتی نکرد. همان روز، کوهن جزئیات جدید و تندتری را به شبکه PBS ارائه داد و ادعا کرد که "تروریست‌ها" نه تنها پس از تجاوز به زنان در 7 اکتبر آن‌ها را کشته‌اند، بلکه به نکروفیلیا نیز دست زده‌اند: "تروریست‌ها، مردمانی از غزه، به دختران تجاوز کردند. و پس از تجاوز، آن‌ها را کشتند، با چاقو کشتند، یا برعکس، کشتند و سپس تجاوز کردند."


شهادتی که او به شرکت پخش استرالیا در 11 اکتبر ارائه داد، کمی متفاوت و همچنان مبهم بود: "ما از آنجا تعداد زیادی مردم و دخترانی که فریاد می‌زدند و با چاقو کشته می‌شدند را دیدیم. و دختران، تروریست‌ها به آن‌ها تجاوز کردند،" او به‌طور ناگهانی و بدون احساسات آشکار بیان کرد.


تا این زمان، هیچ رسانه اسرائیلی گزارش نکرده بود که هیچ تجاوزی در 7 اکتبر رخ داده باشد.


کوهن به سرعت از رادار رسانه‌ها خارج شد. او تا زمانی که توسط شما مصاحبه شد، دیگر شنیده نشد. شهادت جدیدی که او به شما ارائه داد، سؤالات جدی درباره اعتبار او و استانداردهای تحریریه روزنامه شما را مطرح می‌کند.


چگونه و چرا داستان کوهن به‌طور قابل‌توجهی در طول زمان تغییر کرد، جزئیات جدید انفجاری را در یک لحظه حساس سیاسی برای ارتشی که در آن خدمت می‌کرد، ارائه می‌داد؟ آیا ممکن است گروهی از کماندوهای سخت‌کوش حماس به‌طور ناگهانی حمله خود را متوقف کنند، که تمرکزش بر گرفتن تعداد زیادی اسیر در سریع‌ترین زمان ممکن بود، و به‌طور دسته‌جمعی و به ترتیب به یک زن تجاوز کنند، در حالی که نیروهای اسرائیلی برای حمله به آن‌ها آماده می‌شدند؟ چرا شبه‌نظامیان حماس از چاقو برای کشتن قربانیان خود استفاده کردند، همانطور که کوهن ادعا کرد، در حالی که آن‌ها تفنگ‌ها و نارنجک‌های دستی داشتند؟ چرا کوهن اتهام قبلی خود از نکروفیلیا را هنگام صحبت با تایمز کنار گذاشت؟ و چرا او در 11 اکتبر به ABC گفت که "تعداد زیادی مردم و دخترانی" را که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند دیده است، اما شهادت خود را تغییر داد تا به‌طور خاص به یک قربانی زن در هنگام مصاحبه با تایمز اشاره کند؟


شاید مهم‌ترین سوال این باشد که چرا دوست کوهن، شوم گوتا، که در 7 اکتبر با او پناه گرفته بود، هنگامی که توسط تایمز مصاحبه شد، تجاوز گروهی را توصیف نکرد؟


همچنین مسئله رفتار عجیب کوهن در 7 اکتبر و بعد از آن مطرح است. آیا کسی که ادعا می‌کند شاهد یک تجاوز گروهی و قتل عام وحشتناک بوده، در حال گرفتن سلفی از خود در حال لبخند زدن و انجام ژست "شاکا" هاوایی بوده است؟ و اگر این منبع در یک نمایش مد با موضوع 7 اکتبر شرکت کند تا شهرت و شاید سود از تجربه خود در جشنواره موسیقی نوا به دست آورد، آیا این نیز سؤالاتی درباره اعتبار او ایجاد نمی‌کند؟ زیرا این دقیقاً کاری است که راز کوهن انجام داده است.


فلسطینحماساسرائیلتجاوزرژیم صهیونیستی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید