سلام و روز بهاریتون به شادی
یک هفته مستمر رو با هم بودیم. تلاش کردیم کم و زیاد در این سفر تازه آغاز شده..
روز هشتمه و میخوایم از اسرار بخونیم:
"بزرگترین راز شما آن فکر، احساس یا کاری که در سینه نگاه داشتهاید، چیست؟ لحظهای بر آن تمرکز کنید و ببینید چرا این راز را به نهانخانه دلتان فرستادهاید؟"
"تنها راه پاکسازی شما گشودن دلتان است."
"رازها در نور رشد نمیکنند و اگر خود را در ختیارشان نگذارید، برشما مسلط نمیشوند. رازهایتات را بپذیرید و بدانید از هر رازی که پنهان کردهاید، بزرگتر هستید. رازتان نمیتواند بدون رضایت شما اختیاردارتان شود و شما را کنترل کند."
و تمرین امروز:
"درمکانی آرام، روشن و بدون مزاحمت بنشینید. راز خود را با کمترین واژههای ممکن بنویسید و بر نوشته خود تمرکر کنید. نفسهای عمیق بکشید و هوای پاک و تازه را احساس کنید که درون شما جاری میشود. کاغذی که رازتات را روی آن نوشتهاید، کنار بگذارید. بدانید در این لحظه خودتان را از تاریکی رازی که درونتان بوده است جدا کردهاید. اکنون این راز خارج از شماست. البته آنچه در درون است، هنوز به پذیرش و التیام پرمهر نیاز دارد، اما امروز این فرآیند را آغاز کردهاید."