وقتی دوستی را میبینید که قصد خودکشی دارد و یا مدام از احساس یاس و همچنین رهاییاش با خودکشی دم میزند؛ نباید شانه خالی کنید! اگر از راه درست وارد شوید و به درستی او را درک و به او کمک کنید، این احساس او یک امر موقت خواهد بود و با راهنمایی درست شما میتواند این جریان را پشت سر بگذارد. نادانترین افراد در این مورد کسانی هستند که میگویند اگر کسی "واقعا" قصد خودکشی داشته باشد هیچگاه به کسی نمیگوید!
1- نشانهها را بشناسید
مهمترین امر در خصوص نجات دادن و کمک کردن به کسی که در معرض اقدام به خودکشی قرار گرفته است شناخت نشانههاست که اصولا از الگوهای مشخصی پیروی میکند:
- افکار تکراری و مداوم در خصوص مسائلی که یا حل نشدنی است و یا فرد توان حل کردن آن را ندارد که این فکر کردن اصولا با فشار عصبی فرد، همراه است
- این فکر که امیدی نیست و یا راهی برای رهایی از مشکلات عمومی خودش وجود ندارد
- این نظر که زندگی پوچ و بیمعناست و یا ما هیچ کنترلی بر روی اوضاع خود نداریم و همه چیز جبر است
- مسائل و مشکلاتی که فرد به آنها همچون یک مه و باتلاقی به آنها نگاه میکند که نمیتواند از آن رهایی یابد
2- احساسات کسی که قصد خودکشی کردن دارد را بشناسید
فردی که تحت فشار برای خودکشی است اصولا خلقیاتش همچون افکار درونیش از الگوهای خاصی پیروی میکنند که میتوان آنها را تشخیص داد:
- نوسانات خُلقی بیش از حد
- احساس تنهایی و دورافتادگی حتی در زمانی که در جمع حاضر است
- احساس غیر قابل کنترل گناه، شرم، بیارزشی، نفرت از خود
- احساس درد روحی، انزوا، خستگی، خستگی دائمی، بیعلاقگی، خشم و اضطراب دائمی، کجخلقی
- حالتی در فرد که به ظاهر، همیشه در آستانه انفجار و بروز خشونت است
3- به صحبتهای اغراق آمیز و یا تظاهرآمیز او گوش دهید.
مراقب صحبتهایی که فرد مشکوک به خودکشی مرتب تکرار میکند و به ظاهر به دنبال کسب توجه است باشید. این الگوهای صحبت اصولا در خصوص یاس و با حالاتی آرام و یا تند بیان میشوند. برخی از این جملات عبارتند از:
- "زندگی اونقدرها ارزش نداره که آدم برایش مبارزه کند. "
- "خیلی نگران من نباش! من خیلی زندگی نمیکنم و زنده نمیمونم که بخاطر من خودت رو ناراحتی میکنی!"
- "دیگه هیچ وقت لازم نیست از من عذر خواهی کنی وقتی من دیگه نباشم!"
- "دیگه نمیتونم ادامه بدم و از زندگی خسته ام!"
- "بریده ام از همه چیز... از زندگی، از دنیا، از همه آدمها"
- "من با هیچ چیز مقابله نمیکنم چون به نظرم بی معنیه! "
- "هیچ کاری نیست که من بتونم انجام بدم تا اوضاعم عوض بشه"
-"همه چیز بهتر میشه و من خلاص میشم اگر خودم رو بکشم!"
-"من واقعا حس میکنم هیچ راه فراری نیست! هر کاری میکنم آخرش همین وضعیت ناجور رو دارم!"
-"هیچ راهی ندارم! زندگیم جهنم شده!"
-"ای کاش هیچگاه به دنیا نمیومدم!"
4- هشیار باشید اگر دوست افسردهای دارید و او به یکباره بسیار حالش خوب شده و بسیار شاد است!
بسیاری از افرادی که به تصمیم قطعی و نهایی برای خودکشی رسیدهاند و قصد دارند به زودی خود را بکشند؛ به یکباره بسیار شاد شده و تمام نشانههای افسردگی را از دست میدهند. در این حالت بسیار دقت کنید که آیا دلیل آرامش و شادیش آن است که به زودی قصد خودکشی دارد یا دلیل آن چیز دیگری است؟ اگر دلیل شادیش را تصمیم برای خودکشی، یافته اید؛ فورا با یک مشاور صحبت کنید و از او راهنمایی بخواهید. همچنین اگر فردی در زندگیش هست که تاثیر زیادی بر او دارد، میتوانید به این شخص مراجعه کرده و از وضعیت وخیم فردِ مشکوک به خودکشی، مطلعش کنید.
5- رفتارهای عجیب او را یادداشت کنید.
فردی که در شرف خودکشی است، اصولا رفتارهای نابهنجار و نیز نامعمولی را از خود نشان میدهد. اگر حداقل یکی از رفتارهای زیر را از وی مشاهده کردید، جا دارد نگران او باشید و فورا به یک مشاور اطلاع داده و از او کمک بخواهید.
- از دست دادن موقعیت شغلی و یا افت شدید تحصیلی و یا کاهش شدید فعالیت به طوری که به گوشهگیری مداوم بپردازد
- گریز از اجتماع ناگهانی و شدید
- بیمیلی و یا میل بسیار اندک به رابطه جنسی، دوستی، فعالیتهای ورزشی و یا کاهش شدید اشتها
- اهمیت ندادن به رفاه و نیازهای اولیه خود مثل خواب یا خوراک و بهداشت فردی و همچنین اهمیت ندادن به ظاهر خود
- تغییر عادات ناگهانی شدید از کارهای روزمره
- بی علاقگی و انزوای شدید به هر چیزی که پیش از این برایش جالب بوده
6- دقت کنید که آیا برای خودکشی خود، برنامهای ریخته است یا خیر؟
اگر حداقل یکی از رفتارهای زیر را از وی مشاهده کردید لازم است از بابت او نگران باشید و با دقت و حساسیت بیشتری به سایر رفتارهای او را نیز بررسی و در صورت لزوم به یک مشاور مراجعه کنید:
- دادن هدایای ارزشمند به دوستان نزدیکش؛ چیزهایی که همیشه برای او غیر قابل بخشیدن بوده اند
- تصمیمات ناگهانی و غیر معمول در خصوص مسائل مهم و دیدارهای غیر معمول با افرادی که شاید هرگز احتمال نمیرفت که با آنها دوباره برخورد داشته باشد. به طور مثال حلالیت گرفتن از بزرگترین دشمنش و یا دادن یادگاریهای ارزشمندی که دیگران به او داده اند و همیشه قرار بوده تا از آنها تا آخر عمرش نگهداری کند.
- خرید چیزهایی که معمولا افرادی که قصد خودکشی دارند از آنها استفاده میکنند. سم مخصوص از بین بردن موش، تیغ جراحی و یا قرصهای خوابآور سنگین و ..
- بدیهی است که در صورت لزوم اگر فرد مورد نظر شما برای این کار برنامهریزی کرده باشد، اگر از بستگان درجه یک شما نیست؛ میبایست به آنها با ذکر توضیحات و خاطر نشانکردن مسئولیت آنها، برایشان توضیح دهید.
حال اگر موارد بالا را مورد بررسی قرار دادید و فرد مورد نظر شما وضعیت وخیمی که نیاز به مشاوره خودکشی و یا درمان تخصصی را نداشت میتوانید از روشهای زیر برای بهبود او بهره ببرید.
7- یک محیط دلپذیر و آرام را برای او فراهم کنید.
با گفتن این صحبت که همه انسانها در لحظات آخر خودکشی از درد و رنجی که میکشند پشیمان هستند سعی کنید حواس او و تمرکز روزهای اخیرش را به خودکشی کم کنید. دقت کنید این صحبت نباید به صورت مستقیم صورت بگیرد و همواره وقتی که تنهاست، با او صحبت کنید تا بتوانید در صورت لزوم نسبت به پاسخ او صحبتهای درخور، را انتخاب کنید. برای نشان دادن اینکه چقدر به او اهمیت میدهید هیچگاه صدای خود را بالا نبرید و یا استرس به خرج ندهید! این کار شاید به او نشان دهد که برایتان مهم است اما در نهایت او اعتماد به شما را از دست خواهد داد. برای این کار بهتر است به یک محیط نسبتا آشنا بروید و در حین قدم زدن و یا نشستن در یک محیط آرام و هوای آزاد با او صحبت کنید. اگر او به جای خاصی تعلق خاطر دارد نیز میتوانید از آن بهره ببرید. دقت کنید در این مرحله در خصوص خودکشی صحبت نکنید و سعی کنید از دلایل فکر به خودکشی او آگاه شوید.
8- پس از یافتن دلیل اصلی، به طور غیر مستقیم صحبت خودکشی را پیش بکشید.
برای پیش کشیدن غیر مستقیم این موضوع میتوانید از پرسیدن سوال شروع کنید. به طور مثال از سوالات زیر بهره ببرید:
- "معمولا برای مقابله با مشکلات زندگی و سختیهای روزگار چکار میکنی؟"
- "دوست داری یه وقتهایی دست از تلاش برداری؟"
- "چه وقتهایی واقعا دیگه دست از تلاش کردن برای بهتر کردن زندگیت بر میداری؟"
- " تا بحال به مرگ کردی؟" یا "چه مواقعی به مردن فکر میکنی؟"
- " فکر میکنی خودکشی چقدر به آدم کمک میکنه؟ "
- " دیدی که خیلیها از خودآزاری لذت میبرن! شده تاحالا تو هم گاهی به خودت آسیب بزنی؟ "
9- با دید روشن و مثبت اما بسیار شفاف و واضح صحبت کنید.
همانطور که گفته شد خیلی وقتها ما برای آنکه ابراز کنیم که چه میزان به کسی اهمیت میدهیم نشان میدهیم از ناراحتی او عصبانی هستیم! یا گاها از تفکرات منفی و افسردگی او حتی عصبانی میشویم و ناخودآگاه یک رابطهای که میتوانست حتی به او کمک کند را با تنها گذاشتن و سرکوب کردن احساساتش، از او دریغ میکنیم.
با دقت و تمرکز برای او توضیح دهید که خیلی چیزها را نمیبیند و متوجه بسیاری از زیباییهای ریز زندگیش نیست. بجای آنکه به او بگوئید که "تو همیشه در مورد هر چیزی منفی فکر میکنی و همیشه فکر میکنی نمیشه!" یا "تو همیشه کارهات به بنبست میخوره چون آدم ضعیفی هستی! پس قوی باش!!" میتوانیم از جملات امیدوار کننده استفاده کنیم. به طور مثال میتوانیم به او بگوئیم:"من متوجه شدم که به تازگی وقت کمتری رو تفریح میکنی" یا "من متوجه شدم که به تازگی وقت کمتری رو با بچههات و خانوادت میگذرونی".
- سعی کنید با آرامش برای او توضیح دهید که او برای شما مهم است و شما واقعا نگران او هستید. به خاطر داشته باشید که وقتی از جملات مستقیم استفاده میکنید در واقع یک احساس اضطراب از خود را نشان میدهید که این امر نباید رخدهد.
- میتوانید به دوست خود نشان دهید که گزینههای دیگری هم دارد و فرار از درد دلیل خوبی برای اقدام به خودکشی نیست. به او بفهمانید که در زندگیِ هر کسی رنج اختیاری است، اما درد اجتناب ناپذیر است. به طور مثال هر کسی در طی زندگی با از دست دادن عزیزانش دچار اندوه فراوان شده و درد زیادی را تجربه میکند. از دست دادن عزیز، شکست در روابط احساسی، از دست دادن موقعیت رفاهی اعم از شغل و تحصیل و موقعیت اجتماعی همگی بسیار دردآور هستند که هزاران سال است که کسی بدون این دردها زندگی نکرده! از طرفی اما این رنج است که به امیدهای انسان رنگ روشنایی میبخشد. به او نشان دهید که همه انسانهای موفق بیشتر از لذت بردن از پیروزی اکنونشان، رنج تحمل و جبران شکست را تحمل کرده اند.
- کمی برای رسیدن به نتیجه منتظر بمانید. فرد مورد نظر شما که مدام به خودکشی فکر میکند و آن را یک راهکار برای رهایی یافته است اصولا با فکر مثبت شما برخورد میکند و آن را رد میکند. در این حالت آرام باشید و عصبانی نشوید تا بعدها او ایدههای روشن و امیدبخش شما را پیش بکشد. نظریهای بسیار قدیمی در خصوص افکار خودکشی آن است که کسی در مغز افراد افسرده مینشید و مدام به او تفکرات منفی را القا میکند و در نهایت او را به خودکشی وا میدارد.
درک کنید که او تا این لحظه روزی هزاران بار در معرض افکار منفی بوده و در لحظاتی که تنها بوده کسی را جز "دوست منفینگرِ در ذهنش" که مدام او را به خودکشی وادار میکرده نداشته است. شبهای سختی را پشت سر گذاشته و هر لحظه آرزوی مرگ کرده و تا اینجا دوام آورده و اما اکنون تنها، ترس است که او را از خودکشی منع کرده است. در نهایت آنکه ذهنش از افکار منفی پر شده و راه برای ورود افکار مثبت، بسیار محدود است و ظرفیت کمی را برای شنیدن صحبتهای شما دارد. سعی کنید بیشتر از حد ظرفیت او صحبت نکنید و منتظر باشید تا هر آن وقت که ظرفیتش بیشتر و روحیهاش استقبال صحبتهای شما را داشت و از شما تقاضای بحث و دلایل بیشتری را داشت، برایش بیشتر صحبت کنید.
10- هیچگاه به او انگ خودکشی نزنید.
شاید شما این ایده را داشته باشید که شرایط او آنقدرها هم سخت نیست که اکنون به فکر خودکشی افتاده و او واقعا ضعیف است! اما بدانید که شما هیچگاه نمیتوانید کسی که به این مرحله رسیده است را به طور کامل بشناسید و نیز قضاوت در این مورد جزو دایره انتخابهای انسانی شما نیست!
شاید شما این فکر را داشته باشید که خودکشی یک امر خودخواهانه است و یا از نظر اخلاقی لکه ننگی بر شخصیت اوست یا حتی آن را گناه بدانید و از او متنفر شوید! اما بدانید که اگر کسی در شرف خودکشی قرار گرفته واقعا مقصر نیست و دچار یک نوع بیماری شده و مثل همه بیماریهای به ظاهر لاعلاج و سخت، قابل درمان است. انسانهای بزرگی بوده اند که مدتی از عمر خود را درگیر افسردگی شدید بودهاند و پس از گذر از آن به انسانهای بزرگ و موفقی تبدیل شده اند.
11- از گفتن جملاتی که شرایط را برای او سختتر میکند دوری کنید.
مطمئن شوید از موارد زیر دوری میکنید:
- اینکه دلایلی برای شادی به او بدهید که موقتی است و پایه و اساس ندارد:"این سختی موقتی است و میگذرد و هیچگاه سختی در زندگی تکرار نمیشود."
اینکه انسان در زندگی گاها با شرایط خیلی سخت مواجه میشود بدیهی است؛ از طرفی میدانیم اتفاق ناگوار در یک مورد تنها یکبار به وقوع میپیوندد. انسان یکبار مادر خود را از دست میدهد. انسان تنها یکبار پدر خود و یا همسرش را از دست میدهد اما اینکه کسی که پدرش را از دست داده هیچگاه شغل یا موقعیت اجتماعیش را از دست نمیدهد حرفی بی پایه و اساس است.
امید دادن به فردی که نا امید است اینگونه نیست که او را به شادی پس از سختی دل خوش کنیم؛ که در گرو آن است که شادیها و زیباییهایی را به او نشان دهیم که در لحظهِ اکنونِ زندگیِ او در جریان است. کسی که خانهاش را از دست داده یا سرمایهاش را، هوشیاری دیدن دستهای زیبای فرزندش را ندارد. کافی است که تنها، از راه درست به او خاطرنشان کنید که شاد بودن در موقعیتهای سخت در گرو دیدن چیزهای ریز و ساده اما بسیار امیدبخش در زندگی است.
- اینکه به او بگوئید "میدانی که اگر خودکشی کنی چه لکه ننگی برای خانوادهات خواهد شد؟!"
12- با مهربانی به او گوش دهید.
توجه داشته باشید که صحبت کردن او برای شما یک فرصت است تا بهتر درک شود و در نتیجه احساس بهتری داشته باشد. سعی کنید از زبان بدن به خوبی استفاده کنید تا مهربانی را نشان دهید. آرام صحبت کنید و اجازه دهید تا هر اندازه که میل دارد صحبت کند. احساسش را درک کنید و اگر درک نکردید سعی کنید تا که آنجا لازم میداند برای شما از حرفِ دل و احساسش بازگو کند. صحبت کردن در مورد احساس خویش نه تنها برای کسی که مدتهاست که از تنهایی رنج میبرد که برای هر کسی میتواند دشوار باشد؛ خصوصا آنکه زمانی شما از احساستان بازگو کنید که کسی برای "همدردی کردن" به صحبت شما گوش ندهد و تنها قضاوت کند!
با تکیه بر اصول بالا میتوانید برای بهبود دوست خود تلاش کنید اما در شرایط بحرانی میتوانید از موارد زیر کمک بگیرید
13- اگر شرایط بسیار بحرانی است و کسی را ندارید که از او کمک بگیرید و وضعیت نابسامانی را تجربه میکنید میتوانید از شماره مشاوره "1480 - 021" که مرکز مشاوره تلفنی در خصوص بیماریهای روحی و مشکلات خانواده و .... میباشد کمک بگیرید.
14- سعی کنید راههای ممکن را از بین ببرید.
به طور مثال اگر نسخه داروهای مسکن (که مصرف با دوز بالای آن منجر به مرگ میشود) را دیدید، آن را جدی بگیرید.
15- او را به ادامه زندگی درگیر کنید.
بدیهی است این زمان بحرانی برای شما سخت و برای فرد مورد نظرتان سختتر میباشد. اما سعی کنید کنترل خود را بر روی اوضاع از دست ندهید. اکنون دریافتهاید که دوست شما برنامهای برای خودکشی دارد و قصد عملی کردن آن را دارد. سعی کنید با به یادآوردن مسئولیتهایی که دارد او را به ادامه زندگی و دادن شانس بیشتر برای بهبود تشویق کنید. میتوانید از او سوال بپرسید که در شرایط کنونی چه کمکی میتوان به او کرد. میتوانید از مسئولیتش در خانه یا احساسات مشترک با دوستانش و یا شرایط اجتماعی یا شغلی و نیز تحصیلیش به او بگوئید و در عین حال بودنش را سپاسگذار باشید و از او درخواست کنید که نیازش را بازگو کند. "آیا نیازی به کمک حرفهای داری یا خیر؟" "چیز خاصی احتیاج داری تا با فراهم کردن آن احساس بهتری داشته باشی یا خیر؟" با پرسیدن این سوالات میتوانید در شرایط بحرانی به او کمک کنید.
16- او را تنها نگذارید.
دقت کنید که در شرایط بحرانی و حاد، شاید او حتی از قاطعیت برای گرفتن سادهترین تصمیمات باز بماند! سعی کنید به هیچ وجه او را در این شرایط تنها نگذارید.
17- اگر شرایط او بهبود یافت ضروری است تا حمایت خود را مستمر کنید.
هر رفتار و تلاشی در نهایت با تکیه بر استمرار است که به نتیجه میرسد. سعی کنید در هر شرایطی حتی اگر با تصمیمات و خیلی از رفتارهایش موافق نیستید اما حمایت خود را از شخص او نشان دهید. همانطور که میدانیم شخص یک فرد با شخصیت او متفاوت است و با درنظر گرفتن چنین موضوعی خیلی ساده میتوانید به او القا کنید که همیشه در کنارش خواهید بود.
18- در نهایت اینکه اگر اقدام به خودکشی کرد؛ پس از اقدامات ضروری برای جلوگیری از مرگ دوست خود، فورا با پزشک مربوطه صحبت کنید تا شاید لازم به بستری کردن و مداوای لازم، تحت نظارت شدید باشد.