محتوا و بازاریابی محتوا یکسان نیستند!
اصطلاح "بازاریابی محتوا" بسیار موردتوجه قرارگرفته است و بسیاری از محتواهایی که به‌عنوان بازاریابی محتوا برچسب‌گذاری می‌شوند، چیزهای غیر از بازاریابی محتوا هستند.
در اینترنت، محتوا هر چیزی است که افکار، اطلاعات یا تجربیات را از طریق فرم نوشتاری، دیداری یا صوتی بیان می‌کند.
95 میلیون عکسی که امروز در اینستاگرام بارگذاری شده، محتوا هستند. 500 ساعت ویدئویی که در 60 ثانیه گذشته در YouTube بارگذاری شده است، محتوا هستند.
اینترنت با محتوا ساخته‌شده است و بدین معناست که همه افراد دارای محتوا هستند و به‌طور مداوم، محتوا تولید می‌کنند.
حال مقایسه محتوا و بازاریابی محتوا، سردرگمی ایجاد می‌کند. محتوای زیادی برای بازاریابی یک برند (برند X) تولید می‌شود ... اما، این بدان معنا نیست که برند X بازاریابی محتوا انجام می‌دهد.
بازاریابی محتوا چگونه است؟
بازاریابی محتوا یک رویکرد استراتژیک برای بازاریابی است، که بر ایجاد و ارائه محتوای ارزشمند برای جذب، حفظ و تبدیل مخاطب کاملاً مشخص به مشتری، تأکید دارد.
به‌عبارت‌دیگر، استفاده از استراتژی محتوا، جهت ارائه راه‌حل برای مشکلات و یا رفع نیازهایی است که، مخاطبین شما دارند.
مثال‌هایی از بازاریابی محتوا:
برند تناسب‌اندام، که جامعه‌ای ایجاد می‌کند و مخاطبین خود را به اشتراک دانش، تشویق می‌کند.
خرده‌فروش دکوراسیون منزل، که ماهانه مجله‌ای در مورد مینیمالیسم و کارهای خوب خانه‌داری توزیع می‌کند.
شرکت مسافرتی، که از یک وب‌سایت تعاملی هیجان‌انگیز، برای به اشتراک‌گذاری تجربیات مسافرین خود استفاده می‌کند.
سایت مکمل‌های سلامتی، که در وبلاگ خود، روش‌های مصرف انواع مکمل‌های گیاهی را منتشر می‌کند.شما تفاوتی می‌بینید؟
همه این تلاش‌ها، آن‌ها را به‌عنوان مرجعی در صنعت خود قرار می‌دهد، شرکت‌های تجاری در طولانی‌مدت، تخصص خود را در موضوع خود، نشان می‌دهند و با اولویت قرار دادن نیازها و علایق مخاطبان، اعتماد را در آن‌ها پرورش می‌دهند.
نحوه تشخیص اینکه بازاریابی محتوا انجام می‌دهید نه تولید محتوا:
شما بازاریابی محتوا انجام می‌دهید و نه‌فقط تولید محتوا یا بازاریابی دیجیتال اگر:
1- ابتدا به مخاطبان خود اهمیت می‌دهید. مشتری مدار باشید، نه شرکت محور. شما محتوای مفید و ارزشمندی تولید می‌کنید و به مشتری اجازه می‌دهید تصمیم بگیرد، چه زمانی به شما اعتماد کند و از شما خرید کند.
2- محتواهای شما در ارتباط با اهداف تجاری و یا حل مشکل هستند. شما قبلاً مشخص کرده‌اید، که چگونه با تولید محتوا به اهداف تجاری خود برسید.
3- بندرت محتوای شما، مستقیماً برند شمارا تبلیغ می‌کند. نرخ تعامل (CTA) عالی است، و شما مخاطبین خود را به سمت راه‌حل‌های خود هل نمی‌دهید.
4- محتوای شما، خود خوانندگان را، به زمین چمن جذب می‌کنند. شما با نشان دادن مقصدی به خوانندگان در حال ایجاد اقتدار هستید.
5- همواره و مداوم در حال تولید محتوا هستید. شما در طول زمان اثبات می‌کنید که متخصص در این امر هستید. درنتیجه اعتمادبه‌نفس خود را بالا می‌برید و همچنین حس اعتماد را در مخاطبین هدف خود افزایش می‌دهید.
6- از معیارها برای اندازه‌گیری و بهینه‌سازی عملکرد محتوای خود استفاده می‌کنید. بر اساس داده‌ها و تحلیل و آمارها، عملکردهای خود را شناسایی می‌کنید و در مواردی که باید، پیشرفت می‌کنید.
