در یک روز پاییزی از سال ۱۴۰۰، با ایمیلی از طرف ارائهدهندهی سرور مطلع شدم که دامنهی اینفاموزیک بهطور کامل فیلتر شده است. این اتفاق، تیرِ آخری بود که مرا متقاعد کرد این مسیر، پایانی ندارد!
اینفا اولین وبسایت من نبود، اما اولین تجربههایم با آن شکل گرفت. هر صفحهای که کدنویسی میشد، با ذوق و شوق منتظر لانچ شدنش بودم. هیچوقت احساساتی را که هنگام Rebrand نسخه ۴ داشتیم، فراموش نمیکنم. وقتی از هدر و Navbar سایت شروع کردیم به تغییر رنگ و اضافه کردن لوگوی جدید و... واقعاً احساس میکردم این جذابترین کاری است که میتوانم انجام دهم. کار و درس دیگر برایم هیچ معنا و جذابیتی نداشت. وقتی که پلیر اختصاصی برایش کدنویسی شد، روزی ۱۰۰ بار با آن آهنگ پخش میکردم و از لحظهها لذت میبردم.
اما وقتی فیلتر شد، هیچ احساسی نداشتم، چون خیلی وقت بود که برایم تمام شده بود. اطرافیانم ۱۰ برابر بیشتر از من ناراحت بودند. من حسی نداشتم، چون میدانستم این مسیر پایان خوشی ندارد، پس چه بهتر که مجبورم کردند! اما دلم برایش تنگ میشود، چون با آن لحظات خوبی را تجربه کردم.
اینفاموزیک پروژهای با ایده "یادگیری زبان انگلیسی با موزیک" بود. وقتی وارد وبسایت میشدید از راههای مختلفی مثل "درجه دشواری متن موزیک"، "ژانر"، "مود" و ... میتونستید به موزیکهای مورد علاقه خودتون دسترسی پیدا کنید.
بارها به دلایل مختلف، صفحات زیادی به درخواست کارگروه مصادیق مجرمانه (اگر نامش را درست به خاطر داشته باشم) حذف یا اصلاح شده بود. اما اینبار، بدون هیچ اطلاع قبلی، بهیکباره کل وبسایت از دسترس خارج شد و فقط از خارج از کشور قابل دسترسی بود. حتی ارائهدهندهی سرور هم گفت اگر این مشکل حل نشود، دیگر سرویسی به ما ارائه نخواهد کرد.
بارها به دلیل متن موزیکها یا کاور آنها صفحات را حذف یا اصلاح کرده بودیم. حتی یک ماژول برنامهنویسی شده بود که بهطور خودکار تعدادی از کلمات خاص را حذف و تا جای ممکن اصلاح میکرد. اما اینبار متوجه شدم که اصلاحی در کار نیست و خواستهی اصلی این است که بیش از ۷۰ درصد صفحات بهطور کامل حذف شوند.
هرچند هنوز هم بعد از این سالها، قبول نمیکنم که این اتفاق بیدلیل و خودجوش رخ داده باشد؛ چراکه بسیاری از وبسایتها و پلتفرمهای مشابه که دقیقاً از همین موزیکها استفاده میکنند، وجود داشتهاند، دارند و خواهند داشت. حتی از موزیکهایی که به قول خودشان چندین پله بدتر هستند، در سینما و سریالهای ایرانی استفاده شده و مجوز گرفتهاند!
در این شرایط، حتی کسی هم وجود ندارد که بتوانی با او صحبت کنی و مثلاً بگویی: «همهی این موزیکها در دهها وبسایت دیگر قرار دارند، چرا هنوز کاری به آنها ندارید؟ چرا بهیکباره وبسایت ما را از ریشه مسدود کردید؟ اصلاً میدانید چه بلایی سر ترافیک و سئو وبسایت بعد از این اتفاق میآید؟ میدانید ما از این راه کسب درآمد میکنیم؟»
نکتهی جالب داستان این بود که کل دامنهی اینفاموزیک مسدود شده بود و حتی خود ما هم نمیتوانستیم وارد پنل شویم تا تغییرات درخواستی را اعمال کنیم. بعد از چند روز ارسال تیکت و تماس، بالاخره موفق شدم با فردی صحبت کنم و درخواست کردم حداقل از طریق یک پورت خاص، دسترسی را برای ما باز کنند تا بتوانیم سریعتر وارد شویم و آسیب کمتری ببینیم.
ما در اینفاموزیک روزهای خوبی را پشت سر گذاشتیم؛ روزهایی مثل زمانی که برای اولین بار به بیش از ۱ میلیون بازدید یکتا در ماه رسیدیم، سرعت لود سایت به زیر ۱ ثانیه کاهش یافت، وبسایتهای بزرگ بهصورت خودجوش ما را معرفی کردند، احساس خوبی که پس از پروژههای استرسآور و خستهکنندهی لانچ نسخههای جدید داشتیم، روزهایی که قراردادهای تبلیغاتی جدید میبستیم، روزی که تصمیم گرفتم بنر بنیاد خیریه محک را مادامالعمر به صورت رایگان در وبسایت قرار دهم تا شاید ما سبب خیری شویم و از همه مهمتر، مهر و محبت دوستانی که از این طریق انگلیسی یاد گرفته بودند و هر روز چندین نفر از این شیوه از ما تشکر میکردند.
در بهار ۱۴۰۰، کدنویسی آخرین نسخهای که بهصورت عمومی منتشر شد، به پایان رسید و در تابستان، نسخهی ۴ لانچ شد. آن روزها، این نسخهی جدید از هر چیزی برای من جذابتر بود. همهچیز بهروزرسانی شده بود: لیستها، ظاهر وبسایت، پلیر موزیک، باکس اطلاعات موزیک، سیستم خودکار تشخیص متن انگلیسی و فارسی و همهی ماژولهای ترجمه. به معنای واقعی، کارِ تمیزی از آب درآمده بود.
بارها با خودم فکر کردم اگر به جای این پروژه با این همه تلاش، فقط یک کانال تلگرامی تأسیس شده بود و بهسادگی موزیکها با ترجمه در آن قرار میگرفت، در نهایت هم زمان و انرژی بسیار کمتری از من میگرفت، هم تخصص خاصی لازم نداشت و هم درآمدی چندین برابر بیشتر ایجاد میکرد و همچنان هم پابرجا بود؛ مگر اینکه به دلایل شخصی تصمیم به تعطیلی آن پروژه گرفته میشد.
البته نه فقط در اینجا و نه فقط به دلیل این اتفاق، بلکه بارها به من ثابت شده که انجام خیلی از کارها بهصورت ساده و دمدستی، در حد یک وبسایت با قالب آماده، یک کانال تلگرام یا در نهایت یک ربات سادهی تلگرامی، نتیجهی به مراتب بهتری برای مدیران آن پروژه دارد.
اما در نهایت، اینفا در اوج خاموش شد. وقتی تازه ماژولهای جدید، صفحات تبلیغاتی، سابدامین مجله، سابدامین فروشگاه و ... کدنویسی شده بود، با چند مترجم جدید به تازگی همکاری میکردیم و همهچیز در یک آن سقوط کرد. همهچیز تمام شد و مثل هر شکستی، سعی کردیم نامش را تجربه بگذاریم.
درسهایی که گرفتیم:
این روزها که حسابی در حال کنکاش و تجربه از اتفاقات و تجربیات قبلی خودم هستم، فرصتی شد تا بالاخره به توصیه یکی از دوستان سرگذشت اینفاموزیک را برای اولین بار منتشر کنم.
این بود داستان اینفاموزیک ...
آخرین اسکرینشاتهایی که از اینفا گرفتم و بعد از مدتی سرور پاک شد. البته بچه قبل از اینکه فیلتر بشه خیلی خوشگلتر و متنوعتر بود.