بروزرسانی: مرسی از نظراتتون قسمت دوم و آخر هم منتشر شد.
بروزرسانی ۲: مقالهی بعدی این نویسنده هم ترجمه شده و میتونید اون رو هم بخونید.
این مقاله ترجمه انگلیسی این مقاله در medium هست. مقاله بسیار کاملی بود و حس کردم ترجمه و خوندنش برای ما ایرانیان هم میتونه مفید باشه. ترجمهی نمودارها زمانبر هستش، برای همین سعی میکنم زیرش خلاصهای از نمودار رو بیشتر توضیح بدم. سعی کردم جاهایی که مهمه تاریخها رو تبدیل کنم و اگر چیزی از خودم اضافه کردم به صورت ایتالیک هستش.
مخاطب اصلی مقاله افراد تصمیمگیر و مسئول هستند اما من خوندنش رو به همه توصیه میکنم.
با تمام اتفاقاتی که این روزها در مورد کرونا داره رخ میده شاید خیلی سخت باشه که تصمیم بگیریم امروز باید چیکار کنیم. باید منتظر اطلاعات بیشتر باشیم؟ همین امروز یه کاری بکنیم؟ یا چی؟
توی این مقاله میخوام در مورد موضوعات زیر صحبت کنم؛ به همراه تعداد زیادی نمودار، داده و مدل و تعداد زیادی منبع اطلاعاتی.
چیزهایی که در حین خوندن این مقاله دستگیرتون خواهد شد:
ویروس کرونا داره به شما نزدیک میشه.
سرعت نزدیک شدن ویروس نمایی هستش: در ابتدا آهسته و سپس به سرعت.
این اتفاق در طی چند روز آینده خواهد افتاد. شاید یک یا دو هفته.
وقتی این اتفاق رخ میده، سیستم خدمات درمانی شما از پای در میاد.
شهروندان شما توی راهروها درمان خواهند شد.
پرستاران و دکترانی که توی سیستم خدمات درمانی خسته شدند از پا در میان. بعضی از اونها میمیرند.
اونها مجبور هستند تصمیم بگیرن که به کدوم بیمار اکسیژن وصل بشه و کدوم بمیره.
تنها راه جلوگیری از این اتفاقات رعایت فاصله اجتماعی از همین امروز هستش. فردا نه، همین امروز.
این یعنی از همین الان مردم رو تا جای ممکن توی خونه نگه داریم.
به عنوان یک سیاستمدار، رهبر یک اجتماع یا کسبوکار، شما قدرت و وظیفهی این رو دارید که از این اتفاقات جلوگیری کنید.
ممکنه که امروز نگرانیهایی داشته باشید: اگر بیش از حد عکسالعمل نشون بدم چی؟ مردم به من میخندن؟ از دستم عصبانی میشن؟ احمق به نظر میرسم؟ بهتر نیست یه خورده صبر کنم تا بقیه اول یه کاری بکنن؟ آیا خیلی به اقتصاد ضربه میزنم؟
ولی بین ۲ تا ۴ هفته، وقتی تمام دنیا در وضعیت قفلشده (lockdown) قرار گرفته، وقتی که شما باعث خواهید شد تا رعایت فاصله اجتماعی محقق بشه و جون افرادی رو نجات خواهید داد، مردم دیگه از شما انتقاد نخواهند. اونها برای تصمیمات درستتون از شما تشکر خواهند کرد.
خب، شروع میکنیم.
تعداد موارد مبتلا به ویروس به صورت نمایی رشد پیدا کرد تا زمانی که چین تونست اون رو محدود نگه داره. اما بعد از اون، ویروس به بیرون از چین راه پیدا کرد و الان کرونا یک ویروس فراگیر در سطح جهان هستش که هیچکس نمیتونه اون رو متوقف کنه.
تا به امروز، این موارد اکثراً به خاطر کشورهای ایتالیا، ایران و کره جنوبی بودند.
تعداد موارد مبتلا در کره جنوبی، ایتالیا و چین به قدری زیاد هستش که سخت میشه بقیه کشورها رو توی نمودار دید اما بیاید روی گوشهی پایین سمت راست نمودار زوم کنیم.
تعداد زیادی کشور دیگر هستند که تعداد موارد مبتلا در اونها رشد نمایی داره. تا به امروز، اکثر اونها کشورهای غربی هستند.
اگر بخواهیم این نرخ رشد را فقط برای یک هفته داشته باشیم، به همچین نتایجی میرسیم:
اگر میخواهید بفهمید چه اتفاقی خواهد افتاد، یا چطوری از اون جلوگیری کنید، باید به مواردی که تا حالا تجربهی چنین موقعیتی رو داشتند نگاه کنیم: چین، کشورهای شرقی که تجربهی ویروس سارس رو داشتند، و ایتالیا.
این یکی از مهمترین نمودارهای این مقاله هست.
میلههای نارنجی تعداد موارد مبتلا به ویروس رو که به صورت روزانه و رسمی در استان هوبی اعلام میشدند را نشان میدهد: تعداد افرادی که در آن روز مبتلا به این بیماری تشخیص داده میشدند.
میلههای خاکستری تعداد موارد واقعی مبتلا به ویروس را نشان میدهد. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای چین این اطلاعات را با سوال پرسیدن از بیماران در مورد این که چه زمانی علائم بیماری در آنها شروع شده است، به دست آوردند.
تعداد موارد واقعی در همان زمان مشخص نبودند. ما فقط میتوانیم این آمار را در روزهای گذشته داشته باشیم. در واقع مسئولین نمیتوانند بفهمند که همین الان علائم ویروس در یک فرد آشکار شده. آنها تنها زمانی که فرد به دکتر مراجعه میکند این اطلاعات را به دست میآورند.
این نمودار به این معناست که میلههای نارنجی چیزی که مسئولین میدانستند را نشان میدهد و میلههای خاکستری چیزی که در حال رخدادن بوده است.
در ۲۱ ژانویه (۱ بهمن)، تعداد موارد جدید مبتلا به ویروس در حال رشد شدید است و حدود ۱۰۰ مورد جدید وجود دارد. در واقعیت، ۱۵۰۰ مورد جدید در همان روز وجود داشته است و در حال رشد نمایی بوده است. اما مسئولین آن را نمیدانستند. چیزی که آنها میدانستند این بود که به صورت ناگهانی ۱۰۰ مورد مبتلای جدید به این ویروس جدید تشخیص داده شده است.
دو روز بعد، مسئولین ووهان را تعطیل کردند. در آن زمان، روزانه حدود ۴۰۰ مورد مبتلای جدید تشخیص داده میشد. این عدد را به خاطر داشته باشید: آنها تصمیم گرفتند که شهر را در زمانی که ۴۰۰ مورد جدید در روز داشتند تعطیل کنند. در واقعیت، آنها ۲۵۰۰ مورد جدید در آن روز داشتند اما این را نمیدانستند.
روز بعد از آن، ۱۵ شهر دیگر در استان هوبی تعطیل شدند.
تا ۲۳ ژانویه (۳بهمن)، که زمان تعطیل شدن ووهان بود، به نمودار خاکستری نگاه کنید: موارد واقعی مبتلا به صورت نمایی رشد میکنند. به محض تعطیل شدن ووهان، سرعت رشد کاهش پیدا میکند. در ۲۴ ژانویه، زمانی که ۱۵ شهر دیگه تعطیل میشوند، رشد تعداد مبتلایان واقعی جدید (رنگ خاکستری) متوقف میشود. دو روز بعد، به حداکثر مقدار تعداد مبتلایان واقعی جدید در روز میرسیم و بعد از آن، تا به امروز این موارد در حال کاهش بودهاند.
دقت کنید که تعداد مبتلایان رسمی (رنگ نارنجی) هنوز در حال رشد نمایی بودند: تا ۱۲ روز بعد، هنوز به نظر میرسید که تعداد مبتلایان به شدت در حال رشد است. اما اینگونه نبود. دلیل این اتفاق این بود که مبتلایان نشانههای قویتری در خود میدیدند و بیشتر به دکتر مراجعه میکردند و سیستم تشخیص این بیماران قویتر شده بود.
مفهوم موارد مبتلای رسمی و واقعی مفهوم مهمی است. آن را برای ادامه مقاله به خاطر داشته باشید.
بقیه مناطق چین به خوبی توسط دولت مرکزی چین هماهنگ شده بودند، بنابراین به سرعت اقدامات شدید و جدی رو انجام دادند. نتایج اینگونه بود:
هر کدام از خطهای صاف یکی از مناطق چین که در آن ویروس کرونا وجود داشته است را نشان میدهد. هر کدام از آنها پتانسیل این را داشتند که به صورت نمایی رشد کنند، اما به کمک تمهیدات لازم در انتهای ژانویه، تمام آنها توانستند ویروس را قبل از انتشارش متوقف کنند.
در همین حال، کرهجنوبی، ایتالیا و ایران یک ماه کامل وقت داشتند تا یاد بگیرند، ولی نگرفتند. آنها همان رشد نمایی هوبی را شروع کردند و پیش از اتمام ماه فوریه، از تمامی مناطق چین جلو زدند.
موارد مبتلا در کره جنوبی گسترده شدند، اما آیا به این فکر کردید که چرا ژاپن، تایوان، سنگاپور، تایلند و هنگکنگ اینگونه نشدند؟
تمام این کشورها در سال ۲۰۰۳ تجربهی ویروس سارس را داشتهاند و از آن درس گرفتهاند. آنها یاد گرفتند که این ویروسها میتوانند چقدر فراگیر و کشنده باشند و آن را جدی گرفتهاند. به همین دلیل نمودار تمام این کشورها با وجود این که خیلی زودتر شروع به رشد کردند هنوز به شکل نمایی نشده است.
تا اینجا، داستانهایی داشتیم از گسترده شدن ویروس کرونا، دولتهایی که متوجه این تهدید شدند و آن را محدود کردند. با این حال، داستان برای بقیهی کشورها کاملاً متفاوت است.
قبل از این که در مورد آنها صحبت کنیم، یک یادداشت در مورد کره جنوبی: این کشور احتمالاً یک حالت خاص باشد. ویروس کرونا در ۳۰ مورد اول مبتلا محدود شده بود. بیمار شماره ۳۱ یک ابر-پخشکننده (super-spreader) بوده است که این بیماری را به هزاران نفر دیگر انتقال داده. چون که ویروس قبل از نشان دادن علائم در افراد میتواند پخش بشود، قبل از این که مسئولین متوجه این مشکل بشوند ویروس پخش شده بوده است. آنها در حال حاضر دارند هزینه عواقب آن یک مورد را میپردازند. با این حال نتیجهی تلاشهای آنها برای محدود کردن ویروس ملموس است: تعداد موارد مبتلا در ایتالیا از کره جنوبی بیشتر شده است و ایران نیز فردا (۲۰ اسفند) آن را رد میکند.
تا اینجای کار رشد ویروس را در کشورهای غربی و وخامت وضعیت را با تنها یک هفته پیشبینی دیدیم. حال تصور کنید که کنترل ویروس مثل ووهان یا کشورهای شرقی اتفاق نیفتد، در این صورت شما یک اپیدمی غولآسا خواهید داشت.
بذارید چند مورد مثل ایالت واشنگتن، منطقه خلیجی سان فرانسیسکو، پاریس و مادرید را بررسی کنیم.
ایالت واشنگتون معادل ووهان برای آمریکا است. تعداد مبتلایان در آنجا در حال رشد نمایی است. در حال حاضر این تعداد ۱۴۰ نفر است.
اما در همان اوایل یک اتفاق جالب افتاد. نرخ مرگ به شدت بالا بود. در بعضی از زمانها، به ازای هر ۳ نفر مبتلا یک نفر جان خود را از دست میداد.
ما از جاهای دیگر میدانستیم که نرخ مرگ ویروس کرونا چیزی بین نیم تا ۵ درصد است (در ادامه بیشتر در مورد آن صحبت میکنیم). چگونه ممکن است نرخ مرگ ۳۳ درصد باشد؟
معلوم شد که ویروس هفتهها در حال انتشار بوده است بدون این که شناسایی بشود. اینگونه نبود که فقط ۳ نفر مبتلا باشند، بلکه مسئولین تنها در مورد ابتلای ۳ نفر میدانستند و یکی از آنها مرده بود زیرا هر چقدر علائم بیمار شدیدتر باشد، احتمال این که از آن تست کرونا بگیرند بیشتر است.
این وضعیت مشابه نمودار نارنجی و خاکستری چین است. در اینجا، آنها فقط در مورد میلههای نارنجی (مبتلایان رسمی) میدانستند و وضعیت خوب بود: تنها ۳ نفر. اما در واقعیت، صدها و حتی شاید هزاران مبتلای واقعی وجود داشتند.
این یک مسئله است: شما تنها تعداد مبتلایان رسمی را میدانید اما نیاز دارید تا تعداد مبتلایان واقعی را بدانید. چگونه میتوان تعداد مبتلایان واقعی را تخمین زد؟ برای این کار چندین روش وجود دارد و من یک مدل برای هر دو مورد دارم. شما هم میتوانید اعداد را بالا پایین کنید و نتایج مختلف را بررسی کنید (لینک مستقیم برای کپی کردن مدل)
اول، از طریق تعداد مرگ و میر. اگر شما در منطقهی خود مرگومیر داشتید، میتوانید از آن برای تخمین تعداد مبتلایان واقعی استفاده کنید. ما حدوداً میدانیم که از زمانی که یک فرد به ویروس مبتلا میشود تا زمانی که میمیرد حدوداً چقدر طول میکشد (۱۷.۳ روز). این بدین معناست که فردی که در تاریخ ۲۹ فوریه در ایالت واشنگتن مرده است احتمالاً در تاریخ ۱۲ فوریه مبتلا شده بوده است.
حال از نرخ مرگی که میدانیم استفاده میکنیم. برای این سناریو، فرض میکنیم ۱ درصد از مبتلایان میمیرند (در ادامه بیشتر وارد جزییات میشویم). این یعنی در تاریخ ۱۲ فوریه حدود ۱۰۰ نفر مبتلا به ویروس وجود داشته است (که تنها یکی از آنها ۱۷.۳ روز بعد مرده است).
سپس، از میانگین زمان دوبرابر شدن ویروس استفاده میکنیم (متوسط زمانی که طول میکشد تا تعداد مبتلایان دوبرابر بشوند). این عدد ۶.۲ است. یعنی در این ۱۷ روزی که زمان بردهاست تا این فرد بمیرد، تعداد مبتلایان ۸ برابر شده است (دو به توان (هفده تقسیم بر ۶)). یعنی اگر همهی موارد تشخیص داده نمیشوند، یک مرگ در امروز معادل ۸۰۰ مبتلای واقعی در امروز است.
ایالت واشنگتون امروز ۲۲ مرگ گزارش کرده است. با یک محاسبه به این میرسیم که حدود ۱۶هزار مورد مبتلای واقعی وجود دارد. به اندازه مجموع تعداد مبتلایان گزارش شده در ایران و ایتالیا.
اگر بیشتر به جزییات دقت کنیم، میبینیم که ۱۹ نفر از این تعداد مرگ و میر از یک گروه خاص از افراد بودهاند که نمیتوانند ویروس را آنقدر پخش کرده باشند. حال اگر تمام این ۱۹ نفر را یک نفر تلقی کنیم، تعداد مرگ و میر ۴ نفر میشود و اگر مدل را با این عدد محاسبه کنیم باز هم به حدود ۳۰۰۰ مبتلای واقعی در امروز میرسیم.
این رویکرد از Trevor Bedford خود ویروسها و جهشهای آنها را بررسی میکند تا تعداد افراد مبتلا را محاسبه کند. نتیجهی این روش این است که حدود ۱۱۰۰ مبتلای واقعی در ایالت واشنگتون در حال حاضر وجود دارد.
هیچ کدام از این روشها ایدهآل نیستند اما همهی آنها یک پیغام یکسان دارند: ما تعداد مبتلایان واقعی را نمیدانیم و این مقدار به شدت بیشتر از مبتلایان رسمی گزارش شده است. این تعداد در محدوده چند صدنفر نیست، در محدوده چندهزار نفر و شاید بیشتر است.
تا هشتم مارچ، این منطقه هیچ مرگ و میری نداشت. به همین دلیل سخت میشد که بتوانیم تعداد مبتلایان واقعی را بفهمیم. به صورت رسمی، ۸۶ مورد گزارش شده بود. اما آمریکا از افراد بسیار زیادی تست کرونا نمیگیرد زیرا کیتهای کافی برای این کار را ندارد. آمریکا تصمیم گرفت تا خودش این کیتهای تست را بسازد اما به نظر این کیتها کار نمیکنند.
اینها آمار تستهایی است که در کشورهای مختلف تا سوم مارچ انجام شده بود:
ترکیه، که هیچ مبتلایی به ویروس کرونا نداشته است، ۱۰ برابر بیشتر از آمریکا تست به ازای هر شهروند انجام داده است. امروز وضعیت چندان بهتر نشده است، با حدود ۸۰۰۰ تست انجام داده شده در آمریکا تنها حدود ۴۰۰۰ نفر تست شده اند. (هر نفر به بیش از یک تست نیاز دارد)
برای سانفرانسیسکو میتوانیم از نسبت مبتلایان رسمی به مبتلایان واقعی یک منقطهی دیگر استفاده کنیم. اما چطور تصمیم بگیریم که از کدام منطقه استفاده کنیم. برای این منطقه، همهی افرادی که در حال مسافرت بودهاند یا با یک مسافر در تماس بودهاند تست شده اند، یعنی اکثر مبتلایان مرتبط با سفر شناسایی شده اند اما هیچ کدام از مبتلایانی که از طریق مردم عادی مبتلا شدهاند شناسایی نشدهاند. اگر بتوانیم نسبت شیوع از طریق مسافرت و شیوع از طریق مردم عادی را تخمین بزنیم میتوانیم تعداد مبتلایان واقعی را پیدا کنیم.
من این نسبت را در کره جنوبی که دادههای خیلی زیادی دارد بررسی کردم. تا زمانی که آنها ۸۶ مورد ابتلا داشتند، حدود ۸۶ درصد از افراد به دلیل شیوع از طریق مردم عادی مبتلا به ویروس شده بودند. (این که هر دو عدد ۸۶ شده است تصادفی است).
با این نسبت میتوانیم تعداد مبتلایان واقعی را تخمین بزنیم. اگر سانفرانسیسکو امروز ۸۶ مبتلای رسمی دارد، محتمل است که تعداد مبتلایان واقعی حدود ۶۰۰ نفر باشند.
فرانسه ادعا دارد که تا به امروز ۱۴۰۰ مورد ابتلا و ۳۰ مورد مرگ داشته است. اگر از طریق دو روشی که در بالاتر توضیح داده شد بخواهیم تعداد مبتلایان واقعی را تخمین بزنیم نتیجه عددی بین ۲۴هزار و ۱۴۰هزار است.
بذارید دوباره تکرار کنم: تعداد مبتلایان واقعی در فرانسه بین ده تا صد برابر میزان مبتلایان رسمی گزارش شده است.
باورتان نمیشود؟ بذارید دوباره به نمودار ووهان نگاه کنیم:
اگر تمام میلههای نارنجی را تا ۲۲ ژانویه جمع بزنیم ۴۴۴ مورد مبتلا داریم. حالا اگر تمام میلههای خاکستری تا آن روز را جمع بزنیم ۱۲۰۰۰ مبتلا داریم. یعنی وقتی ووهان فکر میکرده که ۴۴۴ مبتلا داشته، در واقع ۲۷ برابر بیشتر داشته است. حال اگر فرانسه فکر میکند ۱۴۰۰ مبتلا دارد، میتوانید چند ده هزار نفر داشته باشد.
با همین روابط میتوانیم مبتلایان واقعی پاریس را هم تخمین بزنیم. با حدود ۳۰ مبتلا در شهر، تعداد مبتلایان واقعی احتمالاً چندصد نفر و شاید هزاران نفر باشد. با ۳۰۰ مورد ابتلا در منطقه Ile-de-France، تعداد مبتلایان واقعی میتواند بیش از ۱۰هزار نفر باشد.
اسپانیا نیز اعدادی بسیار مشابه به فرانسه دارد (۱۲۰۰ مورد مبتلا در برابر ۱۴۰۰ مورد و هر دو ۳۰ مورد مرگ). این بدین معناست که همان قواعد اینجا هم درست است: اسپانیا حدود ۲۰هزار مورد مبتلای واقعی دارد.
در ناحیه Comunidad de Madrid که ۶۰۰ مورد ابتلای رسمی و ۱۷ مرگ ثبت شده است، تعداد مبتلایان واقعی چیزی بین ۱۰هزار تا ۶۰هزار است.
اگر این اعداد را میخوانید و با خودتان میگویید: «امکان نداره، این حقیقت نداره» فقط به این فکر کنید: با این تعداد مبتلای رسمی ووهان در حالت تعطیلی کامل بوده است.
و اگر با خودتان میگویید: «استان هوبی فقط یک منطقه است» بذارید به شما یادآوری کنم که جمعیت آن حدود ۶۰ میلیون نفر است، بزرگتر از اسپانیا و هماندازه فرانسه.
مقاله بسیار کامل و بلند است و ترجمه هم کاری سخت و زمانگیر. اگر حس کنم که این ترجمه مفید بوده، ادامهی اون رو هم ترجمه میکنم. امیدوارم که مفید بوده باشه.
بروزرسانی: مرسی از نظراتتون قسمت دومش هم منتشر شد.