من پایم به دانشگاه دولتی نرسیده. دو ترم هم بیشتر نخواندهام
اما بگذارید بگویم : نه!
البته اگر دولتی باشد کمی فرق میکند
اما هنرجوها باید خودشان هنر را دنبال بکنند دانشگاه جوابگوی هنرمندان نیست...
این یک ریسک بود تا بیام و از تجربهی کوتاه مدتم بنویسم
چون بخاطر کوتاه بودن قابل استناد نیست و از طرفی نداشتن تجربه
در حوزه دانشگاه دولتی ضعف بزرگ اینجانب هست.
قریب به دو سال طول کشید تا بفهمم من از دانشگاه روابط و مدرک میخواستم. همین...
هنری که واقعا دنبالش بودم رو نمیشد توی کوچه پس کوچهها پیدا کرد.
نظر بعدیم رو ارائه میکنم. هرچند میدونم به مذاق خیلیها خوش نمیاد.
اونجا یعنی دانشگاه، مخصوصا دانشگاه هنر و مخصوصا، هنرِ واقع در شهر تهران جایی برای تجمع
اون دانشجوهایی هست که میتونستن برای آزمون عملی کارگاههای خصوصی شرکت کنن
و یا حداقل یه مشاور تمام وقت اختیار کنند تا اون قلق کنکور رو یادشون بدن.
و دوران کنکور توی اتاق در بسته پشت میز بشینن و غذا و خوراکشون رو مادر از پشت در براشون داخل بذاره!
تموم کارشون درس خوندن باشه... و پشتکار!
من مطمئن نیستم چندنفر همفکرم باشن اما میدونم وقتی از ویدیوهای دزدی استادا درس ها رو یاد میگیری
یه عذاب وجدان سخت پشت حلقت میافته اما پولش رو هم نداری تا اون استاد رو از خودت ناراحت نکنی!
میگن اینا عادیه اما در واقع ما رو به این عادت دادن.
سهم مدارس و دهکهای مختلف از رتبههای زیر ۳۰۰۰ کنکور:
دهک اول، دوم و سوم (کمبرخوردار): ۲ درصد
دهک ۸، ۹ و ۱۰ (برخوردارترین): ۸۰ درصد
دهک اول (ضعیفترین): ۲ دهم درصد
دهک دهم (ثروتمندترین) ۴۸ درصد
مدارس دولتی: ۲.۳ درصد
مدارس غیردولتی: ۸۰ درصد
اینا همه کنکور بود فقط... بعد از اون ...
وقتی دانشگاه تاپ کشور نباشی کیفیت تحصیلات افت میکنه و پول و زمانت رو توی راهی خرج میکنی تا فقط مدرک بگیری راحتت کنه.
من هنوزم ترس دارم که بعضی حرفهام به ناحق باشن
آیا تنبل بودم و برای همین از کنکور جاموندم؟ و آیا صلاحیتش رو نداشتم؟
اونا که مغزم رو با شعارهای «تو میتونیِ» پوچشون پر میکردند چرا نگفتند که بعضی کارها نشد داره؟
وقتی به سرمایهی عمرم نگاه میکنم دانشگاه رفتن برام پشیزی ارزش نداره
جز اینکه آدم ها را بشناسم و مدرکی بگیرم...
شاید من آدم دانشگاه نبودم:)