وقتی به شبکه های مختلف تلویزیونهای خارجی و شبکه های مجازی داخلی نگاه می کنم،به نظرم می رسد که انگار برنامه ی مشخص و مدونی برای تولید محتوا علیه هویت ملی و اجتماعی ما وجود دارد که گاهی و نه گاهی بسیار زمان ها خودمان در نقش گسترش دهنده های این محتواها عمل می کنیم. متونی را در اینترنت به اشتراک می گذاریم که به صورت واضحی توهین اجتماعی ،فرهنگی و حتی فردی است و باور این نکته سخت است که چگونه کسانی که چنین عمل می کنند هرگز به اثر گذاری دراز مدت انتشار این مفاهیم فکر نمی کنند و یا اصلا احساس نمی کنند که خودشان هم مورد بی احترامی قرار گرفته اند.
از نمونه های بسیار گزنده ی این متون، حکایتی بود که در آن ملت ایران در مواجهه با دولتها یی که یکی از یکی بدتر است با عمه سکینه نامی مشابهت پیدا میکند که از بس که شوهر دومش بد است توهم این را دارد که مش رجب، شوهر اولش بهتر بوده است! یا در متنی دیگر ایرانیان از تیره ی سگجونیان بر وزن سلجوقیان(با عرض پوزش از کسانی که می فهمند چه توهینی در این کلام نهفته است) طبقه بندی می شوند که به بلا های طبیعی نمی میرند، بلکه باید با دخالتهای انسانی کشته شوند!!! حتی الان که دارم اینها را مینویسم احساس شرمساری می کنم که به نوعی تکرارشان کرده ام، ولی می گویم شاید که بیشتر فکر کنیم.نمی دانم چه چیز این به خاک افتادن کرامت انسانیمان خنده دار است که این نوشته ها را با شکلک های خنده وحتی ریسه همراه می کند؟!
سوی دیگر این ماجرا فیلم هایی است که برای شبکه های خارجی می فرستیم، که ما یک ملت بی فرهنگیم که همه جا آشغال می ریزیم، که قدر اماکن تاریخی را نمی دانیم و رویشان یادگاری مینویسیم، که به حیوانات آسیب می رسانیم، که در رانندگی قوانین را رعایت نمی کنیم...شاید همه ی این ها در کشور وجود داشته باشد، ولی بهتر نیست که به جای آن که خودمان رامضحکه ی شبکه های خارجی کنیم، قدمی برداریم، هرچند کوچک، ولی تاثیر گذارتر، مثلا هروقت به دشت وصحرا میرویم ، آشغال های اطرافمان را جمع کنیم، ویا در رانندگی مثلا از خط ویژه یاتوبوس حرکت نکنیم و...از همه مهمتر استفاده از فضای مجازی برای تبلیغ رفتارهای درست.
اگرچه باور دارم که شرایط زنگی وشرایط اجتماعی بسیار مشکلات گاه خرد کننده دارد، باور دارم که زیر فشار این مشکلات دم از فرهنگ و آداب اجتماعی زدن گاه نابجا به نظر می رسد،باور دارم که در این شرایط موجهای مهیب خشونت اجتماعی و بی توجهی به فرهنگ پدید میآید، ولی در کنار همه ی اینها نیز باور دارم که اجتماع از "ما" تشکیل شده است و گذشته از عواملی که در حیطه ی قدرت ما نیست، هنوز هم می توانیم به عنوان یک فرد در اجتماع اثر بگذازیم، لااقل در برخی عرصه ها.بلکه با بیشتر شدن تعداد افراد اثر گذار، برخی رفتارهای صحیح اجتماعی و محیط زیستی مثل رانندگی، حفظ محیط زیست، احترام به زیر ساخت های اجتماعی وعرصه های مشابه که ربطی هم به دولت وحکومت ندارد،نهادینه شود.
شکوفه هوشمندی
بیست و چهار خرداد هزار و چهارصد