ویرگول
ورودثبت نام
شکوفه هوشمندی
شکوفه هوشمندی
شکوفه هوشمندی
شکوفه هوشمندی
خواندن ۳ دقیقه·۱۰ ماه پیش

چشم انداز زندگی

همیشه می‌دانسته ام که روان آدمها پر از پنجره است، ولی تازه فهمیده ام که هر کسی چقدر پنجره های محدودی از زندگی اش را باز می گذارد و از آن به بیرون نگاه میکند. تازه دانسته ام که در روان من انگار پنجره های اتاق پذیرایی همیشه باز است و نمای زیبا و شسته رفته ای که برایش ساخته ام دلربایی میکند و حتی پنجره ی اتاق نشیمن هم نیم باز است. تازه دانسته ام که پنجره ی اتاق زیر شیروانی ام انگار هرگز باز نشده است و حتی شیشه هایش را پاک نکرده ام تا درونش دیده نشود و تنها هر از چند گاهی چیزی به انبوه انباشته هایش افزوده ام و در را به زور بسته ام. اتاقک زیر پله ام که اصلا پنجره ندارد، هر زمانی چیزی آزرده ام کرده است در آن انباشته کرده ام و در را بسته ام... و حالا انگار دیگر فضای خالی ندارند،پر شده اند، و جسم و روان من خسته تر از آن شده است که سرو سامانی به آنها دهند. دانسته ام که روان آدمها پر از پنجره است، ولی تازه فهمیده ام که هر کسی چقدر پنجره های محدودی از زندگی اش را باز می گذارد و از آن به بیرون نگاه میکند. تازه دانسته ام که در روان من انگار پنجره های اتاق پذیرایی همیشه باز است و نمای زیبا و شسته رفته ای که برایش ساخته ام دلربایی میکند و حتی پنجره ی اتاق نشیمن هم نیم باز است. تازه دانسته ام که پنجره ی اتاق زیر شیروانی ام انگار هرگز باز نشده است و حتی شیشه هایش را پاک نکرده ام تا درونش دیده نشود و تنها هر از چند گاهی چیزی به انبوه انباشته هایش افزوده ام و در را به زور بسته ام. اتاقک زیر پله ام که اصلا پنجره ندارد، هر زمانی چیزی آزرده ام کرده است در آن انباشته کرده ام و در را بسته ام... و حالا انگار دیگر فضای خالی ندارند، پر شده اند، و جسم و روان من خسته تر از آن شده است که سرو سامانی به آنها دهند.

تازه رسیده ام به اینکه اینجای خانه ی روانم را هم باید نظمی دهم. دانسته ام که دلربایی اتاق پذیرایی ام به قیمت انباشتگی اتاقک زیر شیروانی و زیر پله است. اتاقک زیر پله ام تاریک است و مرا میترساند، چراغی باید تا بتابانیم و تک تک انباشته هایش را غبار برویم وقصه هایشان را مرور کنم تا ببینم به آنها نیاز دارم یا ندارم و اگر نیاز دارم تعمیری یا تغییر ی باید یانه، بهتر است ببخشمشان یا دورشان بریزم. انبوه انباشته هایش در اتاق زیر شیروانی هم نیاز به سر و سامان دارند.

شاید نیاز باشد گاهی از فضای اتاق پذیرایی و اتاق نشیمن هم برای این واکاوی انباشته ها بهره برم و بپذیرم که اشکالی ندارد گاهی همیشه آراسته وپذیرای مهمانان ناخوانده نباشم، یا باشم و مهمانان ببینند که گاهی خانه دلم و روانم آشفته است.

من به همه ی فضای خانه روحم نیاز دارم تا ازین واکاوی تاریکی را به روشنی و انبوه نخواستن ها را به انتخابهای خواسته بدل کنم.فضای روانم نیاز به گشودگی و نور و هوای تازه دارد...

شکوفه هوشمندی

دوازدهم تیرماه ۱۴۰۱

فضای خالی
۰
۰
شکوفه هوشمندی
شکوفه هوشمندی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید