زینب میثمی
زینب میثمی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

پرسش از تعداد؛ بی‌راهه‌ای بر سر محتوانویسان

یکی از سوالاتی که همواره برای تولیدکنندگان محتوا پیش می‌آید، تعداد است. تعداد کلمات، تعداد مقالات منتشره در ماه، تعداد تصاویر، تعداد جزایر محتوایی و...

این سوال از اساس اشتباه است. هیچ عدد دقیقی نمی‌شود گفت؛ چرا که معیار چیز دیگری است. از میان موارد گفته شده، در ادامه به سه موضوع می‌پردازیم:

  • برای یک مقاله خوب چند کلمه بنویسیم؟
  • از چند لینک داخلی در مقاله استفاده کنیم؟
  • چه تعداد تصویر برای مقاله لازم است؟

چقدر بنویسیم تا دیده شویم؟

سوالی رایج اما بسیار مهم که همیشه مطرح است. آمارها نشان می‌دهد که محتوای طولانی شانس بیشتری برای کسب جایگاه بالا در نتایج گوگل دارد. اما مسئله اینست که علاوه بر گوگل، ما برای مخاطب می‌نویسیم. پس در نظر گرفتن رضایت مخاطب منافاتی با معیارهای گوگل ندارد.

برای مشخص کردن حجم محتوا باید به دو سوال پاسخ داد:
هدف کاربر از جست و جو چیست؟
پاسخ متناسب با این هدف چیست؟

بگذارید در قالب یک مثال به شرح موضوع بپردازیم. فرض کنید به طور ناگهانی افرادی سرزده به خانه شما آمده و قصد دارند برای ناهار بمانند. خانه شما هم در ناکجاآبادی قرار دارد که دسترسی به هیچ رستورانی ممکن نیست. شما هم که تاکنون دست به سیاه‌وسفید نزده‌اید، با اضطراب فراوان برای دیدن طرز پخت قرمه‌سبزی در گوگل جست‌و‌جو می‌کنید. هدف شما از جست‌وجو، مشاهده طرز پخت قرمه‌سبزی است. حالا فرض کنید که محتوای نمایش داده شده، شامل تاریخچه پیدایش قرمه‌سبزی، کشورهایی که این غذا را دوست دارند، خواص آن و... باشد. چه حسی پیدا می‌کنید؟ به احتمال زیاد سریعاً صفحه را بسته و به سراغ صفحه‌ی دیگری می‌روید. پس آن محتوا نتوانسته پاسخی متناسب با هدف شما ارائه کند.

منظور ما هم در اینجا همین است. حجم محتوا متناسب با نیاز مطلب و مخاطب است. قرار نیست هر محتوای طولانی و باکیفیتی در صدر جست‌و‌جوها باشد؛ چرا که بیش از 200 فاکتور در ارزیابی سایت موثر است.

از کجا بفهمم چه مقدار کلمه نیاز مخاطب است؟

یک راهکار عملی برای یافتن تعداد حدودی کلمات مورد نیاز، این است که عبارت کلیدی موردنظر خود را در گوگل جست‌وجو کنیم. سپس وبسایت‌هایی را که رتبه‌های بالایی کسب کرده‌اند، مشاهده کنیم. اگر محتوا طولانی نبود، به این معناست که گوگل این تعداد کلمه را برای پرداختن به این موضوع کافی ‌می‌داند. البته علاوه بر تعداد کلمات، شاید عوامل دیگری مثل استفاده از ویدیو و تصاویر نیز در کسب جایگاه بالا اثرگذار بوده که در ادامه به آن نیز اشاره می‌شود.


بالاخره چند کلمه؟

هرچند که نمی‌شود نسخه کلی پیچید، اما به طور حدودی برای نگارش محصول، چیزی حدود 400الی1000 کلمه مناسب به نظر می‌رسد. این تعداد در مقالات بین 800تا 2500 کلمه متغیر است.

فراموش نکنید لزوماً هر مطلب بلندی بد نیست.

یکی از اهداف نوشتن، جلب اعتماد مخاطب است. بنابراین باید به خواننده این اطمینان را بدهید که شما همان گمشده‌ای هستید که او به دنبالش می‌گردد. در این صورت حتی اگر محتوا طولانی باشد و مخاطب در مرتبه اول آن را به صورت کامل نخواند، بعداً به سراغش خواهد آمد. چرا که شما را به عنوان مرجعی برای سوالات خود می‌داند.

لینک‌دهی داخلی، ارزشی که می‌تواند بی‌ارزش شود!

مهمترین هدف ما، جلب رضایت مخاطب و افزایش اعتماد اوست. لینک‌ سازی داخلی کمک می‌کند مخاطب با ما درگیر شده و به بهبود کیفیت محتوا و تجربه کاربری از دید گوگل نیز، کمک می‌کند.

اخطار: از ارتباط معنایی برای ایجاد لینک میان دو صفحه موردنظر، غافل نشوید! اگر نمی‌توانید این ارتباط مفهومی را برقرار کنید، لینک ندادن بهتر است.

نمی‌توان گفت که در هر مقاله دقیقاً از چند لینک باید استفاده کرد. اما معیارهای زیر می‌تواند به شما کمک کند تا به تشخیص این موضوع برسید:

  • نیاز کاربر: آیا کاربران به وجود این لینک نیاز دارند؟ منظور این است که مطالعه این لینک قرار است دردی از کاربر دوا کند؟ اگر پاسختان منفی است، از درج لینک خودداری کنید.
  • اقناع مخاطب: باید کاربر را در یک جمله قانع کنید که چرا باید به لینک شما مراجعه کند. قراردادن لینک بر روی کلمات کلیدی، می‌تواند قلقلک ذهنی در مخاطب را برانگیزد.
  • خلق ارزش: مخاطب را لینک باران نکنید! ما با لینک‌دهی در حال خلق ارزش هستیم. اگر زیاده‌روی کنیم، اثرگذاری آن از بین می‌رود. ضمن اینکه باید حوصله مخاطب را در نظر گرفت. احتمال اینکه مطالعۀ 2 یا 3 لینک در حوصله مخاطب باشد، بسیار بیشتر از 10 عدد است.

تصاویری که با متن برابری می‌کند

هدف ما، افزایش زمان ماندگاری مخاطب در صفحه است. یکی از ابزارهای مهم تحقق این هدف، استفاده از تصاویر است.

البته باید توجه داشت که تصاویر به خودی خود ممکن است مفهوم موردنظر ما را نرسانند. بنابراین دو روش برای انتقال پیام از راه تصویر؛ درج توضیحات (Caption) پایین تصویر یا نگارش مستقیم متن بر روی تصویر است. جایگاه استفاده از این دو راه، بسته به ماهیت محتوا و هدف کاربر از مطالعه دارد. درحالی که نگارش مستقیم بر روی متن، بیشتر مناسب محتوای گردشگری است؛ درج توضیحات در پایین عکس، با حال و هوای متون علمی همخوانی دارد.


چه عکس‌هایی برای مقالات ما سم است؟
-عکسی که بود و نبودش در کیفیت محتوا تاثیری ندارد
-عکسی که در سایت‌های مشابه استفاده شده است

برای دیده شدن باید منحصربه‌فرد بود. هرچند که بدست آوردن تصاویر انحصاری کار آسانی نیست. چه بسا هزینه زیادی را متحمل شویم. اما با تکنیک کپشن نویسی می‌توانیم تصاویر را شخصی سازی کنیم. همچنین ربات‌های گوگل نیز با قدرتی که در پردازش عکس-نوشته دارند، شانس دیده شدن محتوای ما را بالا می‌برند.


بالاخره چند عکس در مقاله بگذاریم؟

درست مثل دو مورد قبل، در این جا نیز نمی‌شود عدد دقیقی گفت. بلکه تعداد تصاویر به موضوع مقاله بستگی دارد. مثلاً در مصاحبه، گذاشتن یک عکس کفایت می‌کند اما زمانی که قصد داریم آموزش قدم به قدم ارائه دهیم، باید بیشتر به زبان تصویر سخن بگوییم تا متن.


یکبار برای همیشه، از تعداد نپرسیم!

در این مقاله نشان داده شد که پرسیدن از تعداد، پرسش صحیحی نیست. هیچ تعداد مشخصی وجود ندارد؛ بلکه این موضوع به مخاطب و محتوای ما بستگی دارد. چیزی که باعث بالارفتن محتوای ما در نتایج جست‌و‌جو می‌شود، تعداد لینک‌ها یا کلمات مقاله نیست. البته از تاثیر آنان نباید غافل شد ولی عامل عمده، کیفیت کار است.

تصویرکلمهگوگلتولیدمحتوا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید