ویرگول
ورودثبت نام
صابر رضایی
صابر رضایییک ادم غیر معمولی عاشق زندگی معمولی
صابر رضایی
صابر رضایی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

شب نویسی۶

سلام امشب هم به وقت نوشتن حاضرم . شاید بعضی وقت ها کل زندگی رو استپ کنیم وفقط کمی فکر کنیم. دنیای جدید باتکنولوژی های پیشرفته تحولی عجیب در جهت رفاه و آسایش انسان ها ایجاد کرده . در طول ادوار تاریخ انسان دراین حد از آسایش نبوده اما طبق قانون کلی نظام هستی هرچیزی دو سویه دارد و باید به دوی آن توجه کرد . منظور ازدوسویه ی پیشرفت و تکنولوژیزه شدن زندگی یعنی همان سویه ی خیر وشر هست . خیرات وبرکات آسایش مبتنی بر تحهیزات وعلوم رو بسیار جزیی اشاره کردم . اما جهت منفی این تحول، همان گم شدن آدمی است در زیر خروارها اطلاعات وامکانات هست . ما دیگر توجه کافی ، حافظه ی قوی ، حوصله ی عمیق شدن و حتی تعامل انسانی در فضای حقیقی را نداریم . وانسانیت انسان ها در سایه این آسایش دچار تهدید جدی شده است . نمیدونم چرا مدتی این شعر این عزیز در ذهنم تکرار میشه

در دلــم بـــود كه آدم شوم؛ امّا نشدم    

     بیخبر از همه عالم شوم؛ امّا نشدم

بـــر درِ پيـــرِ خــرابــــات نهم روى نياز    

   تا بــه اين طايفه محرم شوم؛ امّا نشدم

هجرت از خويش كنم، خانه به محبوب دهم    

    تا بـــه اسمـــاء معلّم شوم؛ امّا نشدم

از كف دوست بنوشم همه شب باده عشق    

   رستـــه از كوثر و زمزم شوم؛ امّا نشدم

فـــارغ از خـويشتن و واله رخسار حبيب    

    همچنـان روح مجسم شوم؛ امّا نشدم

سر و پا گوش شوم، پاى به سر هوش شوم    

    كــز دَم گرم تو مُلهَم شوم؛ امّا نشدم

از صفـا راه بيابــم به ســـوى دار فنا        

       در وفـا يــار مسلّم شوم؛ امّا نشدم

خواستم بر كنم از كعبه دل، هر چه بت است   

    تــــا بـرِ دوست مكرّم شوم؛ امّا نشدم

آرزوهـا همـــــه در گور شد اى نفس خبيث   

    در دلـم بــــود كـه آدم شوم؛ اما نشدم 




دوستزندگی
۱۱
۰
صابر رضایی
صابر رضایی
یک ادم غیر معمولی عاشق زندگی معمولی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید