اگر روزی رفتن من بیصدا شد،
اگر نامم در هیاهوی جهان گم شد،
بدان که من با دلی پر از حرف نرفتهام...
من با تمام آرزوهای نصفه، دفترهای ناتمام،
لبخندهایی که فرصت نشد بزنم،
و دوستت دارمهایی که توی سینه مانده بود،
از این خاک رها شدم.
رفتم نه از بیمیلی به زندگی،
که از اجبار زمانهای که آتش شد روی جانمان...
اما باور کن،
در دل هر نسیم، ردّ صدایم خواهد بود.
در گوشهی هر دفتر، نشانی از روحم هست.
در قلب کسانی که با آنها خندیدم، گریه کردم، زندگی کردم.
اگر دیگر نبودم،
حرفهایم را بخوان،
جای خالیام را بغل کن،
و باور داشته باش که هیچ پروازی، پایان نیست...
🕊️ من، به شکل نور، به شکل شعر،همیشه همین نزدیکی ام:)
۲۴خرداد۱۴۰۴
همیشه همین نزدیکیام.