ویرگول
ورودثبت نام
آتَرین نریمانی
آتَرین نریمانی
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

?گلبرگ ها را نباید کند!

این گلبرگ ها هستند که گل‌ها را می‌سازند.
این گلبرگ ها هستند که گل‌ها را می‌سازند.

انجمن هر سرزمینی پایه ای برای پایداری آن سرزمین است که همین انجمن نیز به باشگاه های کوچکتری بخش‌بندی می‌گردد. یکی از باارزش ترین چیزها در هر خاکبوم پی نمودن پلکان پیشرفت است که نه تنها اکنون که در گذشته نیز پربها بوده و پیروزی ها و شکست های پادشاهان کشورگشا به آرامش روانی، آسایش زندگانی و پذیرفتن مردمانشان به دستان خود آنان وابسته بوده است. چنانچه در هر زمان مهتران و پادشاهان از پذیرش و نوازش مردمانشان سر باز زدند با شکست روبرو شدند. پس این باشندگان یک سرزمین هستند که ارزشمندی میهنشان را به دیگر دیارها به نمایش درمی‌آورند که اگر همان ها به جای بزرگداشت در یورش نابجا و نابخردانه کژروان با روش ها و رسانه های گوناگون منکوب گردند شاید شوند روی دادن بسیاری از رخدادهای ناگوار گردند که برگشت پذیر نیز نیستند. و اینجاست که سردمداران می‌بايست با این کژروان برخورد بجا و درست داشته باشند که اگر چنین نشود و یا چه بسا خود بزرگان از کژروان باشند انجمن سراسر از هم فرو می‌پاشد. که باید گفت گاهی نیز این روند فروپاشی به نرمی روی می‌دهد بدین گونه که در آغاز نه همه مردم سرزنش گشته که آرام آرام باشگاه های کوچک آن مردم سرکوب می‌شوند. چنانکه در نخست می‌گویند چهارپایه با سه پایه نیز می‌ایستد! و پس از آن به سراغ دیگر پایه ها هم می‌روند ولی ای کاش بدانند که چهارپایه چنانچه از نامش پیداست برای استواری به چهار پایه نیازمند است نه سه یا دو یا یک پایه!! و همچنین هر سرزمینی به دستان مردمان آباد می‌گردد و اگر باشندگانی نباشند سرزمینی نیز پدید نیامده و سامان نمی‌گیرد. آنگونه که من شناختم ارزش هر دیار به ارزش مردمش وابسته و ارزش مردم هر دیار به خودباوری آنان، کنش‌های انجمن شان در برابر آنها و پذیرش آنان وابسته است که اگر هر یک از اینان به خوبی روی ندهد دیگری نیز نخواهد بود؛ درست چون فرآیندهای دو سویه و برگشت پذیر در شیمی.

چنانچه " ایوان پاولف " دانشمند روس دریافت و واژگان آموزه همخوانی (یا شرطی شدن کلاسیک) را برای نخستین بار به کار برد. آب دهان سگ‌ها تنها با دیدن کسی که پیش از آن تنها چندبار به آنها غذا داده‌است، تراوش می‌شود؛ اگرچه آن کس اکنون غذایی به همراه نداشته باشد. [۱]

در کنار چنین ماجرا این انگاره برای دیگر جانوران و آدمیان نیز کارگر است چنانچه یادگیری کودک درباره اینکه به دنبال نگاه کردن سینه مادر، مزه شیر خواهد آمد، نمونه‌ای از آموزه یادگیری همخوان است.[۳]

روی دادن هَراش (حالت تهوع) هنگام شیمی‌درمانی برای بیماران دچار چَنگار (سرطان) یک واکنش به جا است. ولی دیده می‌شود که گاهی این بیماران به هنگام درآمدن به بخش درمان دچار هراش می‌شوند. همچنین دیده‌ شده است هنگامی که به کودکان دچار چنگار پیش از شیمی‌درمانی بستنی داده می‌شود؛ کودک در زمان های دیگر نیز به خوردن بستنی وابسته و دچار همخوانی شده و اگر شیمی‌درمانی هم انجام نشود؛ پس از خوردن بستنی می‌هراشد.[۳]

بر این پایه " جان واتسون " بر این باور است که گاهی سُهِش ها (احساسات) در آدم شدنی است تا از سوی همخوان شدن یک رخداد روی دهند؛ از آنها می‌توان به همخوان شدن ترس در کودکی با دیدن کلاه پوستی سپیدرنگ را نام برد؛ چرا که خرگوشی سپید پیش از آن دست او را گاز گرفته بود.

من چه می‌خواهم بگویم؟ شاید تا به اکنون دریافته باشید.

ولی برای بهتر دریافتن در نخست می‌بايست با نوشته ای از " جی.کی. رولینگ " نویسنده سرشناس داستان نامه های هری پاتر با نام " خون مشکل‌دار " آشنا شویم چرا که در این رمان "دنیس کرید" آدمکش زنجیره‌ای هفت زن، که اکنون در بیمارستان روانی برودمور است با پوشیدن پیراهن زنانه دست به کشتار می‌زده است و این باشنده داستانی در کنار دیگر پَرنوشت های (توییت ها) تراجنس هراسی او به خوبی نمایانگر اندیشه پادترانجنسی ایشان است و برای چنین دیدگاه نیز نکوهش ها و خرده گیری های بسیار بر او سرازیر شده است.

برخی از رسانه‌ها با در نگر گرفتن شیوه تبهکاری مرد که از پیراهن زنانه برای کشتن زنان بهره می‌برد، واژگان تراجنسیت‌هراسی، را برای این رمان به کار بردند.[۳][۹][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]

لورا بردلی، در دیلی بیست، "ساختار زننده و پادتراجنس "[۱۵] را برای این رمان به کار برد و چنین گفت که پی‌آمد داستان این است: هرگز به مرد زنانه پوش دلگرم نباشید (اعتماد نکنید)".[۲]

همچنین"ماریکه نایکمپ" نویسنده ترانجس هلندی پرفروش " نیویورک تایمز " در این باره در روزنامه تایمز گفت: «ما [تراجنس ها] بیشتر زمان ها انجام دهندگان خشونت نیستیم، ما جانسپردگان خشونت ها هستیم. نمی‌توانم بپندارم که به گذشته
برگردم و به خود نوجوانم بگویم، «هِی، این نویسنده‌ای که تو خیلی دوستش داری، آشکارا از کسانی چون تو بدش میاد!»

برای بهتر دریافتن در رخشاره (فیلم) تلقین "indoctrination" در گفتگویی از آن شما می‌بینید که آرتو به سایتو می‌گوید که به پیل (معرب فیل) نیاندیش و سپس از او می پرسد به چی اندیشیدی؟ و او در پاسخ می گوید به پیل!!

که اینها در کنار هم یک سریال ایرانی تازه پخش در رسانه ملی را برای من به انوان یک تَرازَن به یاد می‌آورند. داستان این‌گونه‌ است که در این سریال "شهباز" نام، تبهکار دچار بیماری روانی که پسری با نام دخترانه "ارغوان" است با پیراهن و آرایش‌های زنانه به خانه زیردست خود "نجوا" رفته و او را گروگان می‌گیرد تا او را نیز چونان دخترانی که پیش از آن کشته بکشد.

در این باره از بازه زمانی ۳ تا ۱۰ این بخش از رخشاره را تماشا کنید.

https://ifilo.net/v/Y9aJ7aI



اگرچه این نخستین بار تراجنس هراسی در ایران نیست و می‌توان در هرجا تراجنس هراسی را یافت از رخشاره های جنسی که با نام تجاوز به ترنس و با واژگان پارسی پخش می‌شوند تا در گوشه گوشه انجمن مردم ایرانی دیدگاه های زننده و خشنبار پیرامون کسانی چون ما رنگین کمانی ها را می‌توان یافت کرد با اینکه آیت الله خمینی باشندگان تراجنس از این خانواده رنگین کمان را پذیرفته اند. پس من از دست‌اندرکاران نه می‌خواهم پوزش بخواهند و نه می‌خواهم از پخش این رخشاره دست بردارند. تنها می‌گویم بس است!

??️‍⚧️?️‍??
??️‍⚧️?️‍??

پ.ن: پوزش می‌خواهم که واژگان پارسی سره بسیار به کار بردم. اگر اینگونه نمی‌نوشتم دلم آرام نمی‌گرفت. امیداورم سودمند بوده باشد و شوندی برای آگاهی.?


رنگین کمان
?️‍?نیمی از موهايم بافته و نیمی دیگر را چیدم??‍?. جهان نابسامان من?. کاتولیک?.دانش‌آموز?. گیاه‌خوار? و یک جانور?.اسپهان شهر دردمند من?. اینستاگرام: atarin.narimani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید