خب،اول از همه نوبت معرفی خودمه،من سهیلم و بیست و اندی سالمه و هم اکنون ساکن شهر شلوغ و آلوده تهرانم.
از همون قدیما هم بابام بهم میگفت پرایدتو بیمه کن،خدایی نکرده اتفاقی میفته و همین یه کشتی باقی موندت هم به گل میشینه.
وقتی میپرسیدم از کی؟میگفتش از 'ازکی دات کام'.
منم میگفتم باشه،ولی خسیس بودنم باعث شد این پرایدو بیمه نکنم.خلاصه خیلی حاشیه نریم و بریم سراغ موضوع اصلی.
یه پراید داغون دارم عمرش ده یا پونزده سالی میشه،شاید بگین به سنم نمیخوره،چون اون زمان که گواهی نامه ام رو گرفته بودم،پولم در حد یه پراید دسته دوم البته در حد نو بود،ازین طرف میگین الان میگی نو بعد میگی داغون،خوب موضوع همین تصادفه بود که عامل بدبختیام شد،موضوع برمیگرده به سه سال پیش قبل از سفر به سرم زده ماشینو بیمه کنم،ولی دوباره اون نفس اماره توم طغیان کرد و درگوشی بهم گفت:مگه میخواد چیزی بشه که میخوای بیمه کنی،منم بهش گفتم:حق با توعه کی اتفاقی افتاده که این دومین بارش باشه برام.که البته اگه برمیگشتیم شمال هم نمیرفتم چه برسه به این که بیمه نکنم.خلاصه،با رفقا جمع شدیم یه سری بریم شمال،اونم با چه فکری،فکر شمال و دریا کنارش و جوجه کبابش.
خلاصه سرتونو درد نیارم،از تهران پارس شروع کردم دونه دونه رفقای الافمو سوار این پرایدم کردم.
اگه ماشین زمان داشتم،یکیشونو سوار نمیکردم،شاید کنجکاو شین چرا حالا در ادامه میگم بهتون پس منتظر بمونین؛خب داشتم میگفتم،بعد از جمع کردن این رفقامون،زدیم به دل جاده و از اتوبان تهران رشت راهمون شروع شد.
خب داشتم میگفتم،صدای ضبطو تا ته برده بودم بالا در حال شادی کردن بودیم،که به منجیل رسیدیمو دیدم یه پژو اروم داره میاد سمتمون،اقا پنجرشو داد پایین دست تکون میداد منم پنجرمو اوردم پایین گفتم چیه عمو،گفتش چقدر ماشینت داغونه،تنش میخارید برا این که یه دوئل بزاریم،اقا همون رفیقم که گفتم کاش نمیاوردمش گفت برو میبریش،منم از سر نادونیم قبول کردم،تو راه منجیل تو اون ترافیک با هشتاد تا سرعت داشتیم میرفتیم که یهو کنترل ماشین از دستم خارج شد ترمز گرفتم و فایده نداشت که همین لحظه اخخخخ،دردش هنوز یادمه،خوردیم به گاردریل،سر همین داستان ازون موقع این پراید نو شد پراید داغون،البته این پراید داغون دیگه راه نمیره و گذاشتم تو گاراژ رفیقم،خیلیا بهم گفتن بزار اسقاطش کنن ولی قبول نکردم.
شاید اگه ماشین زمان داشتم،میرفتم به قبل سفر،با مشاوره از از کی بیمه میگرفتمو و اون رفیقمو نمیبردم به سفر.
حالا دعا کنید بتونم قسطای دیگمو بدم تا بتونم این ماشینو درست کنم،یه نصیحتی ام از من،درسته ریشم سفید نیست هنوز جوونم،ولی تجربه حرف اول میزنه،ممکنه یه روزی یه جایی یه مکانی زمانی عین من تصادف کنی و حال و احوالت مثل من شه،پس حتما بیمه مختص وسیله ات یا ...رو بگیر.
سپاس بابت مطالعتون.
س
#بسپرش_به_ازکیبسپرش_به_ازکی