Rosita Afraz
Rosita Afraz
خواندن ۸ دقیقه·۳ ماه پیش

زِین؛ مسیحِ کوچکِ معاصر

(تأملی بر فیلم کفرناحوم)

https://www.aparat.com/v/r92728t


کفرناحوم (Capernaum) فیلمی لبنانی به کارگردانی و نویسندگی نادین لبکی است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد. این فیلم با تمرکز بر زندگی کودکانی که در شرایط بسیار دشواری زندگی می‌کنند، تصویری از واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی لبنان را به نمایش می‌گذارد.

کَفَرناحوم یا به تلفظ دیگر کَفِرناحوم (عبری: כְּפַר נַחוּם) نام روستایی باستانی است در کنار دریاچه جلیل. در عهد جدید از کفرناحوم به عنوان محل زندگی عیسی مسیح و برخی از حواریون او یاد شده است. درست مثل مسیحِ داستانِ همین فیلم که نامش زین است.

داستان فیلم:

داستان کفرناحوم حول محور پسری ۱۲ ساله به نام زین می‌چرخد که از خانواده‌ای فقیر و درگیر مشکلات اجتماعی می‌آید. زین پس از فرار از خانه به دلیل فروش خواهرش توسط والدینش، به طور ناخواسته وارد زندگی فردی پناهنده به نام راحیل و پسر کوچکش می‌شود. در ادامه، زین در مقابل دادگاه از والدینش شکایت می‌کند به دلیل اینکه او را به دنیا آورده‌اند و به او حق زندگی شایسته‌ای نداده‌اند.

یکی از نقاط قوت فیلم کفرناحوم، واقع‌گرایی عمیق آن است. نادین لبکی برای بازی در این فیلم از بازیگران غیرحرفه‌ای استفاده کرده که خود تجربه‌های مشابه‌ای با شخصیت‌های فیلم داشته‌اند. بازیگران، به ویژه زین الرافیع، پسر جوان سوری که نقش اصلی را بازی می‌کند، عملکردی بسیار طبیعی و تاثیرگذار دارند.

جایگاه فیلم در سینما:

کفرناحوم در جشنواره‌های مختلف جهانی، از جمله جشنواره کن، به موفقیت‌های بسیاری دست یافت. این فیلم نه تنها مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، بلکه توانست جایزه هیئت داوران جشنواره فیلم کن ۲۰۱۸ را نیز به دست آورد. همچنین به عنوان نماینده لبنان برای جوایز اسکار در بخش بهترین فیلم خارجی‌زبان انتخاب شد.

نقد و تحلیل:

فیلم به دلیل مضامین اجتماعی عمیق خود و به چالش کشیدن نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، ستایش شده است. برخی منتقدان اشاره کرده‌اند که فیلم به خوبی از احساسات مخاطب بهره می‌گیرد و تصاویری بسیار تاثیرگذار از زندگی فقرا و کودکان به نمایش می‌گذارد.

کفرناحوم فیلمی انسانی و انتقادی است که با تمرکز بر مسائل اجتماعی و حقوق کودکان، توانسته است مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد و توجه جهانیان را به شرایط ناعادلانه‌ای که بسیاری از کودکان در آن زندگی می‌کنند جلب کند. این فیلم نه تنها یک روایت سینمایی زیبا است، بلکه صدایی برای بی‌صدایان است که در دل بحران‌های اجتماعی و اقتصادی زندگی می‌کنند. آنچه به نظر مشمئز کننده می‌نماید پذیرش فقر است. به‌راستی چرا فقر تا این حد برای برخی از افراد خوب است؟ طوری که می‌توانند به ازای آن دختر خود را بفروشند و کمی ناراحت شده و سیگار بکشند و به دوردست نگاه کنند! فیلم یک کشور جهان‌سومی را به تصویر می‌کشد. باورهای غلط که سبب شده امثال زین‌ها و سحرها وجود داشته باشند. باورهای غلطی که «اسد» در دادگاه عنوان می‌کند و باورهای غلطی که جامعه دارد.

این فیلم یک سر و گردن بالاتر از فیلم‌هایی با موضوع یکسان از آب درآمده و دیالوگ‌های مهمی دارد. دیالوگ‌های پدر و مادر زین در دادگاه نشان می‌دهد رفتارهای انسان، محصول شرایط است. آیا اگر خود ما جای پدر و مادر زین و سحر بودیم، همان کاری را نمی‌کردیم که آن‌ها انجام دادند؟ آیا فقر بهانه‌ای برای زیر پا گذاشتن هنجارهاست؟ آیا فقر مجوزی برای تحمیل رنجی عمیق و ظلم پیوسته به یکدیگر و حتی فرزندان خودمان است؟ رد پای جهل و تعصب هم با فقر همراه است؟

پیام فیلم کفرناحوم چیست؟

عرفان اسدی، درباره‌ی پیام فیلم به درستی نوشته: (erfanasadi@)

"فیلم سیاهِ سیاه نیست. بلکه پیام دارد. لبخندی که در سکانس آخر روی چهرهٔ زین می‌نشیند هزار حرف نگفته دارد. حرف‌هایی که بیشتر به بزرگترهاست. بزرگترهایی که باید به جز هم‌بستر شدن، به آینده‌ای که یک فرزند خواهد داشت نیز فکر کنند. اما آیا شهوت اجازهٔ فکر کردن هم می‌دهد؟! به دنیا نیاوردن فرزندی که آینده‌ای ندارد شاید هدف اصلی فیلم باشد. برخی از سکانس‌ها و حوادث، ما را یاد فیلم «مجبوریم» رضا درمیشیان می‌اندازد.

فیلم نه سیاه است و نه سفید. به نظر خود واقعیت است که جاری است. همه فقر را می‌بینیم یا شاید حس کنیم. فیلم‌ساز در پیامی که دارد موفق بوده. او خواسته نشان دهد که نهایت جنگ، اعتیاد، فقر مالی و ذهنی چیست. این فیلم به زندگی خانواده‌هایی اشاره دارد که فقط به امید واهی بچه‌دار می‌شوند. لذت هم‌آغوشی چنددقیقه‌ای برای به وجود آوردن فرزندی با آینده‌ای نامطمئن، که اگر دختر باشد در کودکی او را مجبور به ازدواج می‌کنند (یا در واقع می‌فروشند) و اگر پسر باشد از همان بچگی باید کار کند و به گفتهٔ پدر زین، روزی «عصای دستشان» شود.

هر کاراکتر در این فیلم را می‌توان نماد یک قشر از جامعه در نظر گرفت. پدر را می‌توان همان دولت در نظر گرفت که فقر را بهانه می‌کند. مادر جامعه‌ای است که فقر را پذیرفته و به‌جای حل مسئله، راهکار آن را فقط فرزندآوری بیشتر می‌داند. اسد و یونس و همه کاراکترها نیز مسلماً نماد یک قشر جامعه هستند که با دیدن فیلم می‌توانیم آن‌ها را بهتر بشناسیم."

کفرناحوم (Capernaum)/ نادین لبکی
کفرناحوم (Capernaum)/ نادین لبکی

رابطه‌ی فیلم کفرناحوم با اقتصاد و مارکتینگ:

فیلم کفرناحوم به عنوان یک اثر هنری با مضامین عمیق اجتماعی، پیوندهای آشکاری با مسائل اقتصادی و حتی اصول مارکتینگ دارد. این ارتباطات را می‌توان در چند بعد مورد بررسی قرار داد:

۱. اقتصاد نابرابری و فقر:

در هسته داستان «کفرناحوم»، مسئله نابرابری اقتصادی و فقر شدید قرار دارد. فیلم به وضوح تصویری از جامعه‌ای را نشان می‌دهد که در آن بسیاری از افراد، به‌ویژه کودکان، در فقر مطلق زندگی می‌کنند. این شرایط اجتماعی که فیلم به نمایش می‌گذارد، منعکس‌کننده پیامدهای مستقیم ساختارهای اقتصادی ناکارآمد است:

  • اقتصاد نولیبرالی و عدم توزیع عادلانه منابع: کفرناحوم به نقد ساختارهایی می‌پردازد که ثروت در دست اقلیتی متمرکز شده و اکثریت جامعه در فقر شدید به سر می‌برند. والدین زین در فیلم به دلیل فقر نمی‌توانند از فرزندانشان مراقبت کنند و مجبورند دختر خود را در سنین پایین به ازدواج بدهند. این نابرابری اقتصادی نتیجه مستقیم سیستمی است که در آن خدمات اجتماعی ضعیف است و فرصتی برای رهایی از چرخه فقر وجود ندارد.
  • کودکان کار و بهره‌کشی اقتصادی: زین و سایر کودکان فیلم نماینده‌ی کودکانی هستند که در اقتصاد غیررسمی فعالیت می‌کنند و در چرخه‌ای از کارهای غیرقانونی و خطرناک گرفتار می‌شوند. این وضعیت نشان‌دهنده سیستم‌هایی است که به جای حمایت از کودکان، از نیروی کار آن‌ها برای بهره‌کشی اقتصادی استفاده می‌کنند.

۲. پدیده مهاجرت و اقتصاد:

یکی از نکات برجسته فیلم، اشاره به زندگی پناهجویان و مهاجران است که در فقر شدید و بی‌ثباتی اقتصادی به سر می‌برند. در اینجا، فیلم با برجسته کردن مشکلات مهاجران و بی‌ثباتی اقتصادی آنان، به مسئله جهانی مهاجرت در شرایط فقر پرداخته و وضعیت اقتصادی کشورهایی که پذیرای پناهندگان هستند را نیز به چالش می‌کشد. پناهجویان و مهاجران معمولاً به حاشیه اقتصاد رانده شده و در مشاغل کم‌درآمد و غیررسمی فعالیت می‌کنند.

۳. مارکتینگ اجتماعی و فرهنگی فیلم:

فیلم کفرناحوم به طور غیرمستقیم از ابزارهای مارکتینگ برای جلب توجه به مسائل اجتماعی استفاده می‌کند:

  • مارکتینگ مبتنی بر روایت‌های احساسی: فیلم با تمرکز بر داستان شخصی و عاطفی زین و نمایش زندگی دشوار او، احساسات عمیق مخاطبان را به بازی می‌گیرد. این نوع مارکتینگ، که بر تحریک احساسات و ایجاد همدلی با شخصیت‌ها تکیه دارد، روشی مؤثر برای جلب توجه مخاطبان است. فیلم‌های اجتماعی که به موضوعات انسانی و واقعیت‌های تلخ جوامع می‌پردازند، معمولاً از این نوع مارکتینگ بهره می‌برند.
  • جلب توجه بین‌المللی و کمپین‌های آگاهی‌رسانی: کفرناحوم با حضور در جشنواره‌های بین‌المللی مانند کن، به عنوان ابزاری برای مطرح کردن معضلات اجتماعی و فقر جهانی در سطح بین‌المللی استفاده شد. حضور در این جشنواره‌ها و کسب جوایز متعدد، نوعی مارکتینگ فرهنگی بود که نه تنها فیلم را به شهرت جهانی رساند، بلکه باعث شد مسائل اجتماعی مطرح شده در فیلم به بحث‌های عمومی وارد شوند.
  • نمایش واقع‌گرایانه و استفاده از بازیگران غیرحرفه‌ای: نادین لبکی به عمد از بازیگران غیرحرفه‌ای و افرادی که خود تجربه‌های مشابه با شخصیت‌های فیلم دارند، استفاده کرد. این تصمیم نه تنها به واقع‌گرایی فیلم افزود، بلکه به نوعی مارکتینگ هوشمندانه بود که فیلم را به عنوان یک اثر هنری اصیل و واقعی در سطح جهانی معرفی کرد.

۴. نقد سرمایه‌داری و اقتصاد آزاد:

کفرناحوم به‌طور ضمنی به نقد سیستم سرمایه‌داری نیز می‌پردازد. در این فیلم، خانواده‌هایی که در فقر شدید به سر می‌برند، در کنار طبقه‌ای قرار دارند که از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردارند. فیلم با به تصویر کشیدن این نابرابری‌ها، نقدی بر سیستمی ارائه می‌دهد که به جای کمک به نیازمندان، آن‌ها را در فقر نگه می‌دارد.

  • استثمار اقتصادی افراد ضعیف: شخصیت‌های فیلم نماینده کسانی هستند که قربانی استثمار اقتصادی می‌شوند. به‌ویژه پناهجویان و کودکان که در نظام اقتصادی به حاشیه رانده شده و از حداقل امکانات بی‌بهره‌اند. این استثمار اقتصادی، حاصل یک نظام اقتصادی است که بیشتر به سود طبقات ثروتمند و نهادهای بزرگ است تا بهبود وضعیت مردم عادی.

۵. تاثیرگذاری بر مصرف فرهنگی و اقتصادی:

فیلم‌هایی مانند کفرناحوم می‌توانند بر رفتار مصرفی مخاطبان تاثیر بگذارند. این تاثیرات شامل توجه بیشتر به مسائل اجتماعی، حمایت از نهادها و سازمان‌های خیریه و حتی تغییر در الگوهای مصرفی می‌شود. برخی از مخاطبان پس از تماشای چنین فیلم‌هایی ممکن است تصمیم بگیرند که بیشتر در امور خیریه مشارکت داشته باشند یا به کمپین‌های مبارزه با فقر بپیوندند.

نتیجه‌گیری:

کفرناحوم نه تنها به عنوان یک اثر سینمایی، بلکه به عنوان یک نقد اجتماعی و اقتصادی مطرح می‌شود. این فیلم با تمرکز بر فقر، نابرابری و مسائل مهاجرت، ارتباط مستقیمی با ساختارهای اقتصادی و چالش‌های اجتماعی دارد. در عین حال، استفاده از مارکتینگ احساسی و روایت‌های واقع‌گرایانه، به فیلم کمک کرد تا در سطح بین‌المللی تاثیرگذار باشد و توجه بیشتری را به مسائل اقتصادی و اجتماعی جلب کند.

رزیتا افراز_شهریور 1403

منابع:

https://filmcentric.wordpress.com/2019/08/09/capernaum-2018/

https://vminds.info/@erfanasadi/78reidfpekml

https://cinemafa.com/detail/31tag/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D8%AD%D9%88%D9%85

پله به پلهدیجیتال مارکتینگ پله به پلهتحلیل فیلم کفرناحومجنگ و اقتصادحقوق کودکان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید