زیر گنبدکبود·۳ سال پیشماهی سیاه کوچولو و سالهای زیارتشچند روزی بود که ماهی کوچولو تو فکر بود و خیلی کم حرف میزد. با تنبلی و بیمیلی از این طرف به آن طرف میرفت و بر میگشت و بیشتر وقتها هم از…
زیر گنبدکبود·۳ سال پیشهو الحبیب|-عکس از فیلم به رنگ ارغوان یک:صدا زدم... خدا را به تمام نامهای زیبایش صدا زدم و شب بود و نور ماه افتاده بود روی میز چوبی ام. شب بود و تا س…
زیر گنبدکبود·۴ سال پیشبرای او که هیولای محبوب من است.اگر کسی از من بپرسد دوست داشتن چه شکلی است قطعا میگویم شبیه انیمههای میازاکی. شبیه همان شبحی که قدم به قدم کنارت راه میرود ماسک سفیدش تصوی…
زیر گنبدکبود·۴ سال پیشخانهی دوست کجاست؟یک: دیشب دوباره رفتم سراغ فیلمهای کیارستمی . داشتم «خانه ی دوست کجاستـ» را میدیدم و فکر میکنم دقیقه 32 فیلم بود که فیلم را نگه داشتم و ب…
زیر گنبدکبود·۴ سال پیشتقدیم به ازمه با عشق و نکبتامروز خانم همسایه طبقه ی اولی مرد. من از سه صبح بیدار بودم و داشتم با فرمول ها ور میرفتم. داشتم احتمال میخواندم و حساب می کردم که یک دستگاه…
زیر گنبدکبود·۴ سال پیشحایوی از کودکی علاقه ی وافری به نوشتن و کلمه داشت. لذا سررسید و دفتری نبود که به دست وی سیاه نشده باشد. این وفاداری وی به صفحات کاغذی تا یک عص…