با توجه به اینکه تدلیس در ازدواج میتواند یکی از مصادیق ارائه مشوقهای چشمگیر به شمار آید، میتوان تدلیس در ازدواج را نیز مفهوم مرتبط با ازدواجهای ناخواسته به شمار آورد؛ چهبسا در صورت اطلاع زوج یا زوجه از دروغ بودن برخی از شرایط ذکر شده برای طرف مقابل، یکی از شرایط نکاح که رضایت طرفین است، محقق نمیشد و ازدواجی سرنمیگرفت.
در نگاه نخست زمانی سخن از ازدواجهای ناخواسته (اجباری) می شود که زن یا مرد جوانی از سوی خانوادهاش مجبور به ازدواج میشود. فشار از سوی خانواده میتواند جسمی یا روانی باشد. به عبارت دیگر ازدواج ناخواسته یا اجباری به ازدواجی گفته میشود که در آن دختر یا پسر از سوی فردی دیگر چون والدین، سرپرست، خواهر، برادر یا… با تهدید، ارعاب، مشوقهای چشمگیر، خشونت یا قطع امکانات قبلی مجبور به ازدواج با شخصی که هیچ علاقهای به زندگی با وی ندارد، شوند.
تدلیس در ازدواج اقدامی است که زن یا مرد یا شخص ثالثی انجام میدهد و موجب تدلیس در ازدواج میشود. اصطلاحا گفته میشود که تدلیس در نکاح عبارت از آن است که با اعمال متقلبانه نقص یا عیبی را که در یکی از زوجین هست، پنهان دارند یا او را دارای صفت کمالی معرفی کنند که فاقد آن است. به عنوان مثال اگر جنون در حین عقد در مرد باشد و زن هم از آن بیخبر باشد میتواند عقد ازدواج را فسخ کند. همچنین اگر جذام (نوعی بیماری پوستی) حین عقد در زن باشد و مرد هم از آن بیخبر باشد، حق فسخ ازدواج را خواهد داشت.
بنابر این، هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور آن وصف را نداشته است، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف در عقد به صراحت بیان شده باشد (مثلا وکیل زوجه میگوید موکل خود خانم … را به عقد ازدواج آقای… با مهریه … درآوردم) یا به صورت ضمنی بیان شده باشد.