مسعود سخاوت دوست، آهنگساز سریال «عاشورا» و «موقعیت مهدی» در پاسخ به این سوال که جدای از خط مشی که آقای حجازیفر برای تصویر کشیدن شهید مهدی باکری داشت، آهنگ سریال حکایت از غربت و عاشوراگونه بودن سرنوشت مهدی باکری است، گفت: برای آهنگسازی فیلم نگاه فرامتنی حاکم بود. یعنی الزاماً آقای حجازیفر کاری به متن جنگ و خشونت جنگ نداشت.
سخاوت دوست ادامه داد: نگاه بر این بود که این مرد جنگی با چه احساسات، عواطف و هیجاناتی مواجه است و چه تصمیمگیریهایی در بحرانیترین مقاطع زندگیاش میگیرد و چه تبعاتی برایش دارد. آیا برایش غربت به همراه میآورد؟ غربت در میان جمعی که از لحاظ فکری و سبک زندگی با او هماهنگ هستند، اما در خیلی از جاها از او فاصله میگیرند؛ از خانواده گرفته تا فرماندهانی که در کنارش هستند.
روایت تنهایی و غربت مهدی باکری در موسیقی سریال «عاشورا»
این آهنگساز افزود: تاریخ نشان داده تصمیمات آقای باکری سلحشورانه و خاص بوده است. ایشان الزاماً در مسیر سیستمی که برایش چیده بودند، حرکت نمیکرده است و هرجا مصلحت و اخلاقیات را برجسته میدید، به سمت اخلاقیات متعالی حرکت میکرد؛ بجای اینکه دنبالهروی سیاست و مسائل دیگر باشد. من هم براساس بن مایه فکری آقای حجازیفر عمل کردم. گاهی اوقات فقط از ساز کَمانچه به طور تک و ظریف استفاده میکردم. گاهی هم از ساز گارمان که ساز آذری است، استفاده میکردم. این سازها مسئولیت تنهایی و غربت را به عهده میگیرد.
با شهادت مهدی باکری موسیقی به آرامش میرسد
وی در پاسخ به این سوال که ریتم موسیقی در انتهای سریال با شهادت ایشان به اوج میرسد؟ توضیح داد: بله، هم موسیقی به اوج میرسد، هم مانند آقای باکری آرام به آرامش میرسد. یعنی بلافاصله که جریان آب شهید را با خود میبرد، موسیقی هم به آرامش میرسد.
برجسته شدن جنبههای سلحشورانه جنگ در سریال «عاشورا»
سخاوت دوست با بیان اینکه آخر تیتراژ سریال به نسبت سینمایی متفاوت شده و در تیتراژ پایان از قطعه موسیقی دیگری استفاده کردیم، بیان کرد: در سینمایی اثر رویکرد به آرامش رسیدن موسیقی ادامه مییافت و یک لالایی خوانده میشد. اما موسیقی سریال تا حدودی با شور و شعف بیشتری نواخته میشود. ما در سریال جنبههای سلحشورانه را برجستهتر کردیم. اما در سینمایی با شخصیت آقای باکری جلو رفتیم.
زبان مهمترین اصل در استفاده از موسیقی محلی است
این آهنگساز در پاسخ به این سوال که در مصاحبهای درباره آهنگسازی سریال «سوران» اشاره کرده بودید که الزاماً نیاز نیست از سازهای آن خطه جغرافیایی استفاده شود، اما درباره سریال «عاشورا» گفته بودید در اینجا استفاده از سازهای آذری الزامی بود، تصریح کرد: مهمترین اصل در استفاده از موسیقی محلی در یک اثر سینمایی یا سریال زبان است. زبان هر رسانهای تعیین میکند، ما تا چقدر میتوانیم وارد عمق و فرهنگ آن اثر شویم.
از موسیقی گیلکی در سریال «گیلدخت» به عنوان رایحه استفاده کردم
به گفته وی، مثلاً با وجود اینکه سریال «گیلدخت» از خطه گیلان بود و لباسها و خانهها و اسم سریال هم گیلکی بود، ولی چون کوچکترین لهجهای در طنین صدا نبود، تصمیم گرفتم کمترین استفاده را از موسیقی گیلکی داشته باشم. یعنی از این نوع موسیقی به عنوان رایحه در سریال استفاده کردم. چون زبان تضمین میکند موسیقی شما باید به سمت آن خطه برود. زبان یک اثر، جهان آن اثر است. اگر خلاف این عمل شود، از تاثیرگذاری اثر کم میشود. ضرباهنگی که در زبان ترکی وجود دارد، نیازمند موسیقی ترکی و آذری است. بنابراین، استفاده از موسیقی آن خطه در «عاشورا» به ضرورت تبدیل میشود و از سلیقهای بودن خارج میشود.
۹۰ درصد موسیقی «سوران» شرقی بود
سخاوت دوست با اشاره به اینکه در سریال «سوران» فقط ته لهجه وجود داشت، تا عوامل بگوید ما خودمان را به ادبیات کردستان نزدیک کردیم، خاطرنشان کرد: به همین دلیل، من ۹۰ درصد موسیقی را براساس موسیقی شرقی ساختم. وقتی شما وارد خطه اثری میشوید، ضرورت ندارد حتماً از موسیقی آن منطقه جغرافیایی استفاده کنید. اما استفاده از موسیقی منطقه جغرافیایی اثر امتیاز محسوب میشود.
کلمات فیلم بخشی از موسیقی ماست
این آهنگساز در پاسخ به این سوال که چه زمانی این امتیاز به ضرورت تبدیل میشود، خاطرنشان کرد: زمانی که زبان به شما گوشزد میکند، که آواها و هماهنگی بین اصوات باید با کلمات سنخیت داشته باشد. کلمات رد و بدل شده در فیلم یا سریال بخشی از موسیقی ما محسوب میشوند و نشان میدهد کلمات اتمسفر موسیقی محلی میخواهند. من نمیتوانم غیر از این عمل کنم. آقای حجازیفر با هوشمندی متوجه ضرورت استفاده از موسیقی آذری شدند. بنده هم از ابتدا مدنظر داشتم که ۹۰ درصد کار باید موسیقی محلی باشد. آن قسمتهایی هم که از جنس موسیقی ترکی استفاده نشده، باز با آن خطه ارتباط دارد.
موسیقی «شیار ۱۴۳» از لطافت و حس مادرانگی برخوردار بود
وی در پاسخ به این سوال که از بین کارهای شما کدام اثر با وجود دستهبندی در ژانر دفاع مقدس اما از حس لطافت و شاعرانگی برخوردار است، توضیح داد: اولین کار جدیام در زمینه دفاع مقدس که چندان صحنه جنگی نداشت، «شیار ۱۴۳» بود. با وجود اینکه آن فیلم هم مرتبط با مفهوم جانبی جنگ یعنی اسرا و مفقودالاثرین بود، ولی موسیقی اثر لطافت داشت و مادرانه بود. من براساس یک لالایی کار کرده بودم. «شیار ۱۴۳» قابلیت این را داشت که من الزاماً به موضوعات جنگی نپردازم. حماسه در هر بستری تعریف خود را دارد. مادر یک جور میتواند حماسه بیافریند، فرزند، پدر و ... هم یک جور دیگر نقشآفرینی میکنند.
در جنگ باید زیبایی ببینیم
سخاوت دوست با بیان اینکه صحنههای جنگی در «موقعیت مهدی» بسیار است، افزود: اما در صحنههای جنگی به اضطراب بسنده کردم. سلحشوری را شاعرانهتر به تصویر کشیدم؛ چون الان در دورهای هستیم، که با بحران زیبایی مواجه هستیم. حتی زیباترین امور هم به سختی میتوانند خود را بروز دهند، چه برسد به موضوعاتی که از دور کمی خشن بنظر میرسند. اینجاست ضرورت دارد شاعرانگی و زیبایی را از بالاترین تا پایینترین سطح جامعه انتقال دهیم. ادبیات، موسیقی، تئاتر و ... میتوانند در خدمت ترویج زیبایی باشند. حتی در امر خشن مثل جنگ باید زیبایی ببینیم.