به نام خدا
۳.کاتالیزور های مهاجرت خارجی[ محرومیتهای داخلی] چیست؟
ایرانیان طی دهههای گذشته موجهای مختلف مهاجرتی را تجربه کردهاند؛
دلایل تمایل به مهاجرت میان ایرانیان در موج جدید مهاجرتی را میتوان در چند مؤلفه بسیار روشن طبقهبندی کرد .
در ابتدای نوشتار خوبست اشاره شود اگر در دهه های قبل مهاجرت ایرانیان صرفا تحت تاثیر سلیقه سیاسی متفاوت با جریان حاکم ، بی علاقگی به جریان فرهنگی مسلط ، تصمیم به تغییر دینایمانی یا هر علت واقعی دیگر صورت میگرفت،این روزها طیف عظیم مهاجرتها از دلایل مجازی تغذیه میشود به عبارتی مطالعات و مواجهات نشانگر این است که بازنمایی هایی که این روزها از جریان مهاجرت و نتایج آن ارائه میشود دنیایی خیالی (second life) را برای افراد ترسیم کرده و عوامل داخلی را سیاه تر از حد موجود و مزایای خارجی را درخشان تر از لطف موکول نشان میدهد. بنابراین موارد ذکر شده در این نوشتار "تاحدی" تحت تاثیر تعریف افراد است نه امر واقع،لکن همین تعریف مهاجر از پدیده این است که عامل مهاجرت است،لذا ما به تبیین همین تعاریف میپردازیم.
●دسته بندی کلی علل مهاجرت:
۱-عوامل اقتصادی:
-عدم ایجاد شغل و تامین زمینه های معیشتی جوانان ضمن داشتن تحصیلاتی که اقتضای آن فعالیت در مناصب شغلی حد بالاست.
-تورم و نوسانات ارزی نیز زمینه اضطرابات و نگرانیهای معیشتی را افزون ساخته،این امر در ادامه تالی فاسدی چون عدم تناسب افزایش درآمد با افزایش قیمت ها و ... را دارد.
۲-عوامل محیطی:
اوضاع زیست محیطی اعم از آلودگی هوای کلان شهرهایی مانند تهران و اصفهان که بر گسترش بیماری هایی چون MS تاثیرگذار است.عدم پیگیری فرونشست های زمین در شهرهایی چون اصفهان،سیاستگذاری های نامناسب برای فصول کمآب،بی توجهی به توسعه و بهینهسازی ناوگان حمل و نقل عمومی،عدم کنترل ترافیک،بی توجهی به امکانات لازم جهت بهرهوری سیاست جمعیتی فرزندآوری، تمرکز مراکز آموزشی،اداری ، تجاری،فرهنگی،هنری در تهران و بی توجهی به مناطقی حاشیهای چون سیستان و بلوچستان و...
۳-عوامل تحصیلی:
امتیازات محدود نخبگان در سمت استاد اولین علت مهاجرت و در پی آن خروج دانشجویانی که با مساله کمبود اساتید خبره مواجهند در ادامه مراکز دانشگاهی را با مساله قحطالرجال مواجه میکند.
۴-عوامل سیاسی اجتماعی:
ناامیدی از آینده عبارتی فراگیر برای توصیف خیل عظیمی از جوانان و تحصیل کردههای امروز ایران است.
و این عامل بسیاری را برای مهاجرت های مختلف راهی اروپا و آمریکا میکند.
در یک صورت بندی کلی
ناامیدی نسبت به آینده، بیثباتی اقتصادی و مشکلات معیشتی، احساس تبعیض و بیعدالتی ، بیتوجهی مسئولین نسبت به خواستهای مردم و انحراف از مسیر اصلی اجرایی خود، بیاعتمادی مردم نسبت به تصمیمات کلان دولتی و نبود چشمانداز روشن در پیش رو از جمله دلایل مهاجرت عنوان شدهاند.
میل به بازگشت نیز بخشی از فرایند مهاجرت است. این تمایل بین مهاجران نوعا به دلایل مختلف پایین است. بر اساس آمارهای منتشره توسط گالوپ، طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ به طور میانگین فقط حـدود ۷ درصـد از مهاجـران بازگشت به کشـور مبدأ خـود داشتهاند و مابقی تمایلی به ترک کشور مقصـد نداشتند.
کشورهای مختلف برای جذب سرمایههای انسانی خود در دیگر نقاط از مشوق انگیزههای مالی و شغلی استفاده کردهاند. (در نوشتار قبلی عوامل نگه دارنده مهاجرین بررسی شد.)
بهرغم تلاشهای دولتها در ایران طی سالهای اخیر برای تشویق مهاجران به بازگشت، بر اساس این آمار، تمایل به بازگشت میان ایرانیان مهاجر کمتر از میانگین و ۱ درصد اعلام شدهاست. تمایل به بازگشت هر زمان چشمانداز روشنی پیش روی مهاجران ایجاد شده، بیشتر بوده؛ همانگونه که انگیزه مهاجرت زمانی که کورسوی امید رو به خاموشی رفته، افزایش یافتهاست.
به گفته مدیر رصدخانه مهاجرت ایران «براساس آمار اعلامی، نیروهای کلیدی و متخصص ۶۷ درصد شرکتهای دانشبنیان، وارد فرآیند مهاجرت شدهاند.»
نبود «سازمان ملی مهاجرت» که هم به موضوع مهاجرت (اعم از خروجی و ورودی) بپردازد، هم در رابطه با مهاجرانی که بر میگردند یا درصدد برگشت هستند، بین نهادهای مختلف هماهنگی ایجاد کند، هم اطلاعات و آمار دقیقی برای سیاستگذاریهای مرتبط با موضوع و بهرهگیری در راستای منافع کشور فراهم آورد، خسارتهای زایدالوصفی در کشور ایجاد کردهاست.
طی این سالها، ایران جزو صادرکنندگان اصلی نیروهای تحصیلکرده و نخبه خود بوده که برای هریک میلیونها دلار هزینه شده تا به مرحله ثمردهی و خدمت به میهن خود برسند؛ سرمایههایی انسانی که با سوء مدیریتها مجالی برای پیشرفت و آیندهای روشن نمیبینند و به همین دلیل جذب کشورهایی میشوند که با مشوقهای مختلف و تسهیل مقررات مهاجرتی در صدد جذب نیروهای مستعد هستند. پربیراه نیست اگر بگوییم ایران نه فقط سیاست، طرح و برنامهای برای استفاده از مواهب مهاجران به خارج یا داخل و مهاجران ایرانی بازگشته به کشور نداشته، بلکه سیاست، طرح و برنامهای هم برای حفظ نخبگان خود ندارد.
واقعیت این است که کشور ما برای توسعه در ساحتهای مختلف به متخصصان خود نیازمند است. ما میتوانیم قطب علمی منطقه شویم، قطب پزشکی منطقه باشیم و سالانه میلیونها نفر برای خدمات پزشکی به ایران سفر کنند و موجب رونق علمی و اقتصادی کشور شوند. نه اینکه به دلیل سیاستهای غلط، پزشکان و پرستاران ما ناگزیر باشند مهاجرت کنند.
تردیدی نیست که تلاش دولت برای مواجهه با موج جدید مهاجرت از یک سو و جذب مهاجران ایرانی مقیم خارج کشور از سوی دیگر، زمانی به نتیجه میانجامد که با تغییر رویکرد نسبت به شهروندان خود اعم از مهاجر و غیر مهاجر، به دور از شعارهای تکراری، به اصلاح زیرساختهای کشور پرداخته، برای بهبود شرایط اقتصادی و بازکردن فضای سیاسی و اجتماعی و تغییر رفتار نسبت به جوانان، بهویژه نخبگان و سرمایههای انسانی کشور همت کند.
منابع:
۱.مقاله سودای مهاجرت،تمایل ایرانیها به مهاجرت و علل آن،مریم رضایی و رسول صادقی(فصلنامه پژوهشهای جامعهشناسی)
۲.کلاس انحرافات و مسائل اجتماعی،صابرجعفری،علوم اجتماعی علامه طباطبایی،پژوهشگر پژوهشکده فرهنگ و هنر و ارتباطات
۳.مقاله علل اجتماعی مهاجرت نخبگان،پدرام جوادزاده